گنجور

 
سیف فرغانی

چون ترا میل و مرا از تو شکیبایی نیست

صبر خواهم که کنم لیک توانایی نیست

مر ترا نیست به من میل و شکیبایی هست

بنده را هست به تو میل و شکیبایی نیست

چه بود سود از آن عمر که بی دوست رود

چه بود فایده از چشم چو بینایی نیست

بر سر کوی تو در قید وفای خویشم

ورنه نارفتنم ای دوست ز بی پایی نیست

من سگ کویم و هرجای مرا مأواییست

بودنم بر در این خانه ز بی جایی نیست

گفتی از اهل زمان نیست وفایی کس را

بنده را هست ولیکن چو تو فرمایی نیست

دل رهایی طلبد از تو به هر روی که هست

ورچه داند که چو روی تو به زیبایی نیست

دُر چو دَر بحر بود چون تو نباشد صافی

گل چو بر شاخ بود چون تو به رعنایی نیست

سیف فرغانی هر روز بیاید برِ تو

دولت آنکه تو یک شب برِ او آیی نیست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سعدی

گفته بودی همه زرقند و فریبند و فسوس

سعدی آن نیست ولیکن چو تو فرمایی هست

سیف فرغانی

همین شعر » بیت ۶

گفتی از اهل زمان نیست وفایی کس را

بنده را هست ولیکن چو تو فرمایی نیست

حکیم نزاری

آه و واویلا کم برگ شکیبایی نیست

هیچ مشکل بتر از محنت تنهایی نیست

پشتم از بار فراق تو دو تا شد چه عجب

که ز بی قوّتی ام قوت یکتایی نیست

من و سودای تو من بعد که جاهل باشد

[...]

ابن یمین

در جهان هیچ به از عزلت و تنهائی نیست

وین سعادت ز در مردم هرجائی نیست

اینچنین دولت فرخنده کسی یابد و بس

که وی امروز در اندیشه فردائی نیست

گوشه خلوت و در وی سخن اهل هنر

[...]

خواجوی کرمانی

هیچ دل نیست که میلش بدلارائی نیست

ضایع آن دیده که بر طلعت زیبائی نیست

اگر از دوست تمنّای تو چیز دگرست

اهل دل را بجز از دوست تمنّائی نیست

ای تماشاگه جان عارض شهر آرایت

[...]

سلمان ساوجی

سرو را، پیش قدت، منصب بالایی نیست

ماه را، با رخ تو، دعوی زیبایی نیست

هر که بیند، گل روی تو و عاشق نشود

همچو نرگس، مگرش دیده بینایی نیست

امشب از چشم تو مستم، مدهم، می ساقی

[...]

جلال عضد

«یعلم اللّه» که مرا از تو شکیبایی نیست

طاقت روز فراق و شب تنهایی نیست

دین و دنیا چه بود وصل تو خواهم که مرا

هیچ کامی دگر از دینی و دنیایی نیست

ناگهت در گذر خلق بگیرم روزی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه