صاحبا! سرورا! خداوندا!
ای که خلقت چو روی تو نیکوست
طبع تو گلشنی ست کاندر وی
همچو خورشید، صد گل خودروست
مگر از خلق تو صبا به چمن
برده بویی، که گل چنین خوشبوست
مجلسی کش ضمیر توست چراغ
شب درو همچو دود تنباکوست
فصل دی می رسد که از شدت
همچو شمشیر با جهان یکروست
به چمن داد ازو نسیم خبر
آب را اضطراب ازان در جوست
سرو لرزد ز بیم همچون بید
غنچه برخود ز فکر رفته فروست
حسن چون پوستین شانه زده
تنگ بر خود گرفته طره ی دوست
ید بیضا چه کار می آید
که درین فصل، دست دست سبوست
پوستینی به هم رسید مرا
به صد اندوه و محنت از دو سه پوست
من به دوشش گرفته ام از مهر
لیک او در میان دشمن و دوست،
هیچ گرمی نمی کند با من
چه کنم، پوستین من بی روست
از خزان گلشن تو ایمن باد
تا چمن را گل است و گل را بوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش خداوند و زیباییهای خلقت اشاره دارد. شاعر به توصیف گلها و باغها میپردازد و از عطر خوش گلها که از وجود آنها ناشی میشود، سخن میگوید. او بر این باور است که دل انسان با زیباییهای خلقت میلرزد و گویی شبیه مجلس روشنی است که در آن دود تنباکو پخش شده است. فصل سرد دی به شدت به طبیعت تأثیر میگذارد و باعث اضطراب و لرزش درختان میشود. همچنین شاعر به این نکته اشاره میکند که در دل خود بار سنگین اندوهی از دوستی و دشمنی دارد و هیچگاه احساسی از گرما و راحتی ندارد. او در پایان دعا میکند که تا زمانی که گلها در چمن هستند، از خشکی و افسردگی در امان باشد.
هوش مصنوعی: ای دوست! ای سرور! ای خداوند! تو که خلق و آفرینش به زیبایی چهرهات است.
هوش مصنوعی: شخصیت تو مانند یک باغ است که در آن مانند خورشید، گلهای زیبایی به طور طبیعی و بدون زحمت رشد کردهاند.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است نسیم از وجود تو عطر و بویی به باغ آورده باشد، که این گل اینقدر معطر است؟
هوش مصنوعی: یک مجلسی که عمق افکار و احساسات تو را نمایان میکند، همچون نوری در شب است که بهگونهای مبهم و غبارآلود مانند دود تنباکو جلوه میکند.
هوش مصنوعی: در زمستان، وقتی سرما به اوج میرسد، تمام دنیا تحت تأثیر این سرما قرار میگیرد و همچون شمشیری تند و برنده، احساسات را تحت فشار میگذارد.
هوش مصنوعی: نسیم به چمن خبر آب را رساند و از این موضوع، آب در درون خود به حالت نگرانی و اضطراب افتاد.
هوش مصنوعی: سرو از ترس میلرزد مانند بیدی که غنچهای به خود گرفته و از فکر دور شده است.
هوش مصنوعی: جمال و زیبایی به گونهای است که مانند پوستینی تنگ و چسبناک به خود پیچیده شده و موهای دوست را میپوشاند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که قدرت و معجزهای مانند ید بیضای حضرت موسی در این زمان و شرایط، نمیتواند کارساز باشد و بهتر است به دنبال راههای عملی و عادیتر مثل استفاده از ظروف و ابزارهای موجود برویم. به عبارت دیگر، در این فصل و شرایط، به جای اتکا به معجزات، باید به ابزارها و امکانات موجود توجه کرد.
هوش مصنوعی: لباسی به دستم رسید که حاصل درد و رنج بسیار بود، حاصل تلاش و زحمتهای بیشمار.
هوش مصنوعی: من محبت را بر دوش خود حمل کردهام، اما او در میان دشمنان و دوستان قرار دارد.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان میشود که هیچ چیز نمیتواند احساس گرما و comfort را در من ایجاد کند، چون لباس محافظ من (پوستین) بدون شخصیت و روح است. احساس میشود که همه چیز سرد و بیاحساس است و هیچ چیز نمیتواند به من آرامش بدهد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در باغ تو گلهای زیبا وجود دارند و عطر گلها در فضا پراکنده است، نیاز نیست نگران پاییز و از دست رفتن زیباییها باشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عمر کاک را که خواهد گفت
کای عزیز و گزین برادر دوست
در هوای من اردل تو دوتاست
دل من در هوای تو یک توست
مهر هر کس کهن کهن گشته
[...]
هر چه درکل کون کهنه و نوست
هست مفعول و فاعل همه اوست
صاحبا ماجرای دشمن تو
که کسش در جهان ندارد دوست
گفتهام در سه بیت چار لطیف
زان چنانها که خاطرم را خوست
طنز میکرد با جهان کهن
[...]
ای کریمی که در جهان کرم
بخشش بی ریات عادت و خوست
میزبانی است تازه روی گفت
که همه پشت گرمی من ازوست
پشتم از خدمتت دوتاست چرا
[...]
بالله ار بر تنم بدرّی پوست
هیچ دشمنت را ندارم دوست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.