گنجور

 
 
 
جمال‌الدین عبدالرزاق

زهی روی تو خار گل نهاده

قد تو کو شمال سرو داده

مهت چون آفتاب افتاده در پای

بسر چون سایه پیشت ایستاده

ز بهر عشوه ما وعده تو

[...]

امیرخسرو دهلوی

نسیم زلف بر دست صبا ده

مرا خون، غیر را مشک ختا ده

بسی کس چشم می دارند لطفت

مرا خاک و کسان را توتیا ده

از آن می کت چو خون من حلال است

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از امیرخسرو دهلوی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه