گنجور

 
سلیم تهرانی

سینه ریشانیم و دارد آن دهن درمان ما

ای نمکدان لب لعل تو مرهم دان ما

دامن ما ز انتظار لخت دل چون لاله سوخت

خار راه گریه باشد تا به کی مژگان ما

شعله می لرزد ز غیرت همچو شاخ سرخ بید

هر کجا در جلوه آید پیکر عریان ما

با چنین عمری که ما با حال خود درمانده ایم

کس نمی داند چه می خواهد اجل از جان ما

طبع ناهموار را اصلاح نتوانست کرد

همچو موج از شرمساری آب شد سوهان ما

نیست تنها جلوه گاهش روی دریا همچو خضر

در بیابان بیشتر پیدا شود طوفان ما

گرچه عریانیم، خالی از رعونت نیستیم

پوست بر اندام باشد جامهٔ چسبان ما

چون کهنسالان برون آرد مگر دندان نو

تا کلید بخت بگشاید در زندان ما

بر سر خوان وصال از حسرت دوشین سلیم

در دهن چون شبنم گل آب شد دندان ما

 
 
 
مولانا

از پی شمس حق و دین دیده گریان ما

از پی آن آفتابست اشک چون باران ما

کشتی آن نوح کی بینیم هنگام وصال

چونک هستی‌ها نماند از پی طوفان ما

جسم ما پنهان شود در بحر باد اوصاف خویش

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
امیرخسرو دهلوی

گنج عشق تو نهان شد در دل ویران ما

می زند زان شعله دایم آتشی در جان ما

ای طبیب از ما گذر، درمان درد ما مجوی

تا کند جانان ما از لطف خود درمان ما

یوسف عهد خودی تو، ای صنم با این جمال

[...]

سلمان ساوجی

بی‌گل رویت ندارد، رونقی بستان ما

بی حضورت، هیچ نوری نیست، در ایوان ما

گر بسامان سر کویش رسی ای باد صبح

عرضه داری شرح حال بی سرو سامان ما

در دل ما، خار غم بشکست و در دل غم، بماند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سلمان ساوجی
ناصر بخارایی

عاقبت رحمی کند بر درد ما، درمان ما

بندگان خویش را یاد آورد سلطان ما

گر نخواهد بود وصل یار ما اندر بهشت

لاجرم باغ جنان خواهد شدن زندان ما

تو ز وصل خویشتن هرگز نیفتادی جدا

[...]

جهان ملک خاتون

دردمندم از لب لعلت بده درمان ما

کز رخ چون خورفکندی آتشی در جان ما

در دلم دردیست درمانش نمی دانم ز وصل

خود نمی آید به سر این درد بی درمان ما

خلق گویندم تو را بودی سر و سامان چه شد

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از جهان ملک خاتون
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه