سینه ریشانیم و دارد آن دهن درمان ما
ای نمکدان لب لعل تو مرهم دان ما
دامن ما ز انتظار لخت دل چون لاله سوخت
خار راه گریه باشد تا به کی مژگان ما
شعله می لرزد ز غیرت همچو شاخ سرخ بید
هر کجا در جلوه آید پیکر عریان ما
با چنین عمری که ما با حال خود درمانده ایم
کس نمی داند چه می خواهد اجل از جان ما
طبع ناهموار را اصلاح نتوانست کرد
همچو موج از شرمساری آب شد سوهان ما
نیست تنها جلوه گاهش روی دریا همچو خضر
در بیابان بیشتر پیدا شود طوفان ما
گرچه عریانیم، خالی از رعونت نیستیم
پوست بر اندام باشد جامهٔ چسبان ما
چون کهنسالان برون آرد مگر دندان نو
تا کلید بخت بگشاید در زندان ما
بر سر خوان وصال از حسرت دوشین سلیم
در دهن چون شبنم گل آب شد دندان ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به مضامین عشق، انتظار و حسرت اشاره دارد. او از سینهاش که پر از درد و رنج است سخن میگوید و لب لعل محبوبش را مرهمی بر دردها میداند. قلبش به شدت سوخته و پر از انتظار است و مسیر گریهاش گُرَسنه و خالیست. او به غیرت خود اشاره میکند که مانند شاخ بید میلرزد و در مکانهایی که محبوبش ظهور میکند، تمامی وجودش را عریان میبیند.
شاعر در پی بیتی به ناامیدی اشاره میکند و میگوید که هیچ کس نمیداند اجل چه میخواهد. طبع غیرمعمول او اصلاحپذیر نیست و مانند موجی شرمگین در حال نوسان است. او بر این باور است که عشق واقعی در بیابان زندگیاش بیشتر نمایان میشود تا در دریا.
هرچند او ممکن است به ظاهر عریان باشد، اما از اعتماد به نفس و خودباوری خالی نیست. او در تضاد با سالخوردگی، سعی دارد که شانس و بخت را در زندان زندگیاش باز کند. در پایان، تصویر حسرتی عمیق را از وصال با محبوب توصیف میکند که در دلش مانند شبنم گل آب میشود.
هوش مصنوعی: دل ما پر از زخم و درد است و تنها امید ما برای درمان، لبهای شیرین و زیبا تو هستند که مانند نمکدان، شور و شوق خاصی به زندگی ما میبخشند.
هوش مصنوعی: دل ما که مانند گلی در آتش سوخته، در انتظار کسی است. خاری که در راه ما قرار دارد، اشک و اندوه ماست و نمیدانیم تا چه زمانی باید چنین حالتی را تحمل کنیم.
هوش مصنوعی: شعله به خاطر غیرتی که دارد، همچون شاخ سرخ درخت بید تکان میخورد. هر زمان که وجود برهنه ما در جلوهگری نمایان شود، این حالت بیشتر احساس میشود.
هوش مصنوعی: با این عمری که ما در حالتی ناامید به سر میبریم، هیچکس نمیداند که سرنوشت چه تصمیمی دربارهی زندگی ما میگیرد.
هوش مصنوعی: انسانی که طبیعتش ناهموار و ناسازگار است، نمیتواند تغییر کند. مانند موجی که از خجالت، در آب فرو میرود و خود را اصلاح نمیکند.
هوش مصنوعی: آنچه در دریا دیده میشود، تنها جلوهای از زیبایی است، مانند خضر که در بیابان بیشتر نمایان میشود. طوفان مشکلات ما هم بیشتر آشکار میشود.
هوش مصنوعی: هرچند که در ظاهر عریان و بیپوشش به نظر میرسیم، اما این به معنای بیاحترامی یا خودبرتر بینی نیست. ما همچنان با وقار و متکبرانهای زندگی میکنیم. این پوست بر تن ما، مثل لباس چسبانی است که حالت و زیبایی ما را نمایان میکند.
هوش مصنوعی: زمانی که سالخوردگان دندان جدیدی درآورند، ممکن است درها و فرصتهای زندگی نیز به روی ما باز شود.
هوش مصنوعی: در کنار سفره عشق، حسرت یک شب را به دل داریم و به همین دلیل، دندانهای ما مانند شبنم روی گل، نرم و لطیف شدهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از پی شمس حق و دین دیده گریان ما
از پی آن آفتابست اشک چون باران ما
کشتی آن نوح کی بینیم هنگام وصال
چونک هستیها نماند از پی طوفان ما
جسم ما پنهان شود در بحر باد اوصاف خویش
[...]
گنج عشق تو نهان شد در دل ویران ما
می زند زان شعله دایم آتشی در جان ما
ای طبیب از ما گذر، درمان درد ما مجوی
تا کند جانان ما از لطف خود درمان ما
یوسف عهد خودی تو، ای صنم با این جمال
[...]
بیگل رویت ندارد، رونقی بستان ما
بی حضورت، هیچ نوری نیست، در ایوان ما
گر بسامان سر کویش رسی ای باد صبح
عرضه داری شرح حال بی سرو سامان ما
در دل ما، خار غم بشکست و در دل غم، بماند
[...]
عاقبت رحمی کند بر درد ما، درمان ما
بندگان خویش را یاد آورد سلطان ما
گر نخواهد بود وصل یار ما اندر بهشت
لاجرم باغ جنان خواهد شدن زندان ما
تو ز وصل خویشتن هرگز نیفتادی جدا
[...]
دردمندم از لب لعلت بده درمان ما
کز رخ چون خورفکندی آتشی در جان ما
در دلم دردیست درمانش نمی دانم ز وصل
خود نمی آید به سر این درد بی درمان ما
خلق گویندم تو را بودی سر و سامان چه شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.