آه گرمی که به یاد تو ز دل ها برخاست
مرده ای بود ز اعجاز مسیحا برخاست
نرگس از مستی چشم تو چنین شد بیمار
سرو آزاد به تعظیم تو از جا برخاست
هر کجا بزم طرب ساز تو شد از راه ادب
زود بنشست ز پا ساغر و مینا برخاست
به هوای گل رخسار تو از پردهٔ غیب
غنچه بیرون شد و نرگس به تماشا برخاست
هر دو جا رفتم و دیدم که ز بدنامی من
مؤمن از کعبه و کافر ز کلیسا برخاست
وای بر حال کسی کاو به جهان دل بربست
ای خوشا آن که به دل از سر دنیا برخاست
از سر کون و مکان از ته دل بر سر دل
به امیدی که نشینی تو سعیدا برخاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و زیبایی معشوق سخن میگوید و تأثیرات آن بر دل و جان مردم را توصیف میکند. او به گرمی و عشقی که از یاد محبوب به وجود آمده اشاره میکند و میگوید که این عشق میتواند مانند معجزهای از مسیح باشد. نرگس و سرو به خاطر زیبایی معشوق به حالت احترام و تعظیم درمیآیند و در مجالس شادی به خاطر او ساغر و مینا ترک میشود. همچنین، شاعر به زیباییهای ظاهری پرده غیب اشاره میکند که غنچه و نرگس را به تماشا وامیدارد. او از تجربههای خود میگوید که مؤمنان و کافران نیز به خاطر بدنامیاش دست از عبادت برمیدارند. در نهایت، او به حال کسی افسوس میخورد که به دنیا دل بسته و از آنچه در دل میپرورانند، دلسرد میشود و خوشا به حال کسی که با امید به وصال معشوق از دنیا میگذرد.
هوش مصنوعی: ناله و آه گرمی که به یاد تو از دلها بلند شد، در حقیقت نتیجه یک معجزه بود، چون مردهای زنده شده بود.
هوش مصنوعی: نرگس، به خاطر شوق و زیبایی چشمان تو دچار حالی خاص و بیمارگونه شده است و سرو آزاد، به احترام تو از جای خود بلند شده و تعظیم کرده است.
هوش مصنوعی: هر جا که جشن و شادمانی به خاطر وجود تو برپاست، به خاطر احترام و ادب، زود از پا نشسته و دور میشود و ظرفهای شراب و می را به کنار میگذارد.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی صورت تو، غنچه از عالم پنهان بیرون آمده و نرگس هم برای تماشا آماده شده است.
هوش مصنوعی: هر دو مکان را visited کردم و متوجه شدم که به خاطر بدنامیام، یک مؤمن از کعبه و یک کافر از کلیسا از جا برخاستند.
هوش مصنوعی: آه بر حال کسی که تمام دلش به دنیا بسته است. خوش به حال آن کسی که با دلش از دنیا جدا شده است.
هوش مصنوعی: از دل و جان و از عمق وجودم، به امید اینکه روزی تو خوشبخت و سعادتمند شوید، به تو دعا میزنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
علم دولت نوروز به صحرا برخاست
زحمت لشکر سرما ز سر ما برخاست
بر عروسان چمن بست صبا هر گهری
که به غواصی ابر از دل دریا برخاست
تا رباید کله قاقم برف از سر کوه
[...]
آن چه نور است که از وادی بطحا برخاست
که همه کون و مکانش به تماشا برخاست
وان چه نخل است به یثرب که چو بالا بنمود
نعره شوق وی از عالم بالا برخاست
یکزمان بر سر راهش به تماشا که نشست
[...]
نه خط از چهره آن آینه سیما برخاست
که درین آینه، جوهر به تماشا برخاست
شب که صحبت به حدیث سر زلف تو گذشت
هر که برخاست ز جا، سلسله برپا برخاست!
کرد تسلیم به من مسند بیتابی را
[...]
رخ نمودی و جهانی به تماشا برخاست
برقع افکندی و فریاد ز دلها برخاست
تخم اشکی که ز درد تو فشاندیم به خاک
نخل آهی شد و از سینهٔ صحرا برخاست
جز نکویی طمع از سلسلهٔ نیک مدار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.