گنجور

 
سعدی

عمرم به آخر آمد عشقم هنوز باقی

وز می چنان نه مستم کز عشق روی ساقی

یا غایَةَ الأَمانی قَلْبی لَدَیْکَ فانٍ

شَخْصی کَما تَرانی مِنْ غایَةِ اشْتیاقی

ای دردمند مفتون بر خد و خال موزون

قدر وصالش اکنون دانی که در فراقی

یا سَعْدُ کَیْفَ صِرْنا فی بَلدَةٍ؟ هَجَرْنا

مِن بَعْدِ ما سَهِرْنا وَ الاَیْدی فِی العَناقِ

بعد از عراق جایی خوش نایدم هوایی

مطرب بزن نوایی زان پرده عراقی

خانَ الزَّمانُ عَهْدی حَتّی بَقیتُ وَحْدی

رُدّوا عَلَیَّ وُدّی بِاللهِ یا رِفاقی

در سرو و مه چه گویی ای مجمع نکویی

تو ماه مشکبویی تو سرو سیم ساقی

اِن مُتُّ فی هَواها دَعْنی اَمُتْ فِداها

یا عاذِلی نَباها ذَرْنی وَ ما اُلاقی

چند از حدیث آنان خیزید ای جوانان

تا در هوای جانان بازیم عمر باقی

قامَ الغیاثُ لَمّا زُمَّ الجِمالُ زَمّاً

و اللَّیلُ مُدْلَهِمٌّ وَ الدَّمْعُ فِی المَآقی

تا در میان نیاری بیگانه‌ای نه یاری

درباز هر چه داری گر مرد اتفاقی

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
غزل شمارهٔ ۵۸۸ به خوانش فاطمه زندی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
اشکالات خوانش

بیت دهم مصرع دوم و اللَّیلُ مُدْلَهِمٌّ وَ الدَّمْعُ فِی المَآقی – مُدْلَهِمٌّ به صورت مُدْلَهِمّا خوانده شده است

اشکالات خوانش

بیت دوم یا غایَةَ الأَمانی قَلْبی لَدَیْکَ فانٍ – فانٍ به صورت فانی خوانده شده است این قاعده برای مصراع زوج استفاده می شود نه برای مصرع فرد
بیت چهارم یا سَعْدُ کَیْفَ صِرْنا فی بَلدَةٍ هَجَرْنا – هَجَرْنا ج به صورت مکسور خوانده شده است
بیت هشتم إِن مُتُّ في هَواها دَعْني أَمُتْ فِداها – فعل مُتُّ به کسر اول خوانده شده. چون مضارع این فعل بر وزن یفعُل است بنابراین میم در ماضی مضموم می شود مُتُّ

همهٔ خوانش‌هاautorenew
اشکالات خوانش

# در این بیت « سعد کیف صرنا» رو جدا از « فی بلدة هجرنا» میخونه که معنایش جور درنمیاد. یا در مصراع دوم سهِرنا رو سهَرنا میخونه

# در مصراع اول« لما» رو جدا از زم الجمال زما میخونه که غلطه

اشکالات خوانش

بیت دوم یا غایَةَ الأَمانی قَلْبی لَدَیْکَ فانٍ – فانٍ به صورت فانی خوانده شده است این قاعده برای مصراع زوج استفاده می شود نه برای مصرع فرد
بیت 4 یا سَعْدُ کَیْفَ صِرْنا فی بَلدَةٍ هَجَرْنا – سعدُ چون منادای مفرد معرفه است مبنی بر ضم است اما در اینجا با فتح خوانده شده است
بیت هشتم إِن مُتُّ في هَواها دَعْني أَمُتْ فِداها – فعل مُتُّ به کسر اول خوانده شده. چون مضارع این فعل بر وزن یفعُل است بنابراین میم در ماضی مضموم می شود مُتُّ
بیت دهم مصرع دوم و اللَّیلُ مُدْلَهِمٌّ وَ الدَّمْعُ فِی المَآقی – مُدْلَهِمٌّ به صورت مُدْلَهِمّا خوانده شده است

اشکالات خوانش

غزل شمارهٔ ۵۸۸ به خوانش محمدرضا جراح زاده
بیت دوم یا غایَةَ الأَمانی قَلْبی لَدَیْکَ فانٍ – فانٍ به صورت فانی خوانده شده است این قاعده برای مصراع زوج استفاده می شود نه برای مصرع فرد
بیت دهم مصرع اول زُمَّ به فتح ز خوانده شده است

# اشکال در درج ِ اشکال زیر ِ این اجرا دارم. نخست این که در متن چاپی کتاب (فروغی)، فانی نوشته شده و فانٍ نوشته نشده که می بایست اصلاح شود. از طرفی در متونی (سلیم نیساری) غانٍ آورده. و در هر روی، اشباع ِ تنوین به یا و فانٍ یا غانٍ را در آخر مصراع فانی یا غانی تلفظ کردن، مختص ِ مصراع ِ دوم نیست و این ادعای دوستی که چنین ایرادی مطرح کرده نیازمند منبع است. تا جایی که می دانم، این قاعده برای مصراع های زوج و فرد تفاوتی ندارد. هر جا که مکث می شود!

فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
خواجوی کرمانی

یا حادی النیاق قد ذُبتَ فی الفراق

عَرّج علی اُهیلی و اخبرهم اشتیاقی

بشنو نوای عشّاق از پرده ی سپاهان

زانرو که در عراقست آن لعبت عراقی

یا مُشرب المحیاقُم و اسقنا الحمیا

[...]

آشفتهٔ شیرازی

هرگز فنا نگردی تا هست عشق باقی

تا مستیت بسر هست منت مبر زساقی

مقدار مرهم وصل شاید اگر شناسد

آن دل که خسته باشد از درد اشتیاقی

لیلی انیس مجنون او در طلب بهامون

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه