نوروز جوان کرد به دل پیر و جوان را
ایام جوانی است زمین را و زمان را
هر سال در این فصل برآرد فلک از خاک
چون طبع جوانان جهان دوست جهانرا
گر شاخ نوان بود ز بی برگی و بی برگ
از برگ نوا داد قضا شاخ نوان را
انواع نبات اکنون چون مورچه در خاک
از جنبش بسیار مجدر کند آن را
مرغ از طلب دانه فرو ماند که دانه
در خاک همی سبز کند روی مکانرا
بگرفت شکوفه به چمن بر گذر باغ
چونانکه ستاره گذر کاهکشانرا
آن غنچه گل بین که همی نازد بر باد
از خنده دزدیده فروبسته دهانرا
وان لاله که از حرص ثنا گفتن خسرو
آورد برون از لب و از کام زبانرا
شاهنشه عالم که نبودهست به عالم
عالم تر و عادل تر از او انسی و جان را
محمود جهانگیر که بسته است جهان داد
در ناصیه دولت او حکم قران را
چون تیر همی راست رود گردش ایام
تا بازوی عدلش به خم آورد کمان را
بی طاعت او عقل نیامیخته با مغز
بی خدمت او عقد نبسته است میانرا
چابک تر و زیباتر از او گاه سواری
یک نقش نشد ساخته نقاش گمانرا
ساکن کندی طبع (و) هوا پا و رکابش
گرنه حرکت می دهدی دست و عنانرا
روزی که امل سست شود در طلب عمر
وقتی که اجل مسته دهد تیغ و سنانرا
گیرد ز فزع روی دلیران و سواران
گردی که عدیل آمد رنگ یرقانرا
گاه این به جگر جفت بود با تف تموز
گاه آن به نفس یار شود باد خزان را
ابلیس کشف وار درآرد به کتف سر
چون میر برآرد به کتف گرز گران را
از نیزه او بینی بی آگهی او
آویخته چون شیر علم شیر ژیان را
همواره جهاندار معین باد و نگهبان
این دولت پاینده و این بخت جوانرا
تا ایلک و خان قبله یغما و تتارند
جز درگه او قبله مباد ایلک و خانرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و شگفتی فصل نوروز اشاره میکند که جوانی و طراوت را به دلها میآورد. زمین و زمان در این ایام جوانی میکند و فلک با برآوردن گیاهان و شکوفهها، نشانههای زندگی و جوانی را به نمایش میگذارد. شاعر به طبیعت و جوانی اشاره میکند و تأکید میکند که جوانی برای همه موجودات در این فصل بهوجود میآید. همچنین، از پادشاهی عادل و توانا به نام محمود جهانگیر یاد میکند که عدالت او به ساماندهی جهان کمک میکند. شاعر او را به عنوان نگهبانی از دولت و بخت خوب توصیف میکند و این پیام را منتقل میسازد که در سایه حکومت صالح، همه چیز به شکوفایی میرسد.
هوش مصنوعی: نوروز، در دل هر پیر و جوان شوق و نشاط جدیدی به وجود میآورد؛ این ایام به زمین و زمان جوانی و تازگی میبخشد.
هوش مصنوعی: هر سال در این فصل آسمان از خاک، مانند طبع جوانان، دنیای جدیدی برای دوست داشتن به وجود میآورد.
هوش مصنوعی: اگر درختی به خاطر نداشتن برگ، آواز سر دهد، تقدیر او را به حال خود رها میکند تا همچنان بیبرگ بماند.
هوش مصنوعی: هماکنون، گیاهان و نباتات مانند مورچهها در زمین در حال حرکت و فعالیت زیادی هستند.
هوش مصنوعی: پرنده به خاطر جستجوی دانه، در جای خود باقی مانده است، زیرا دانه در خاک جوانه میزند و رویش میکند.
هوش مصنوعی: شکوفهها در چمن در حال پرواز هستند و باغ را زیبا کردهاند، مانند ستارههایی که در آسمان در حال حرکتاند.
هوش مصنوعی: غنچه گلی را ببین که به نسیم عشق میورزد و با ناز و فخر در حال ناز کردن است، اما لبهایش از خنده پنهان است.
هوش مصنوعی: آن شقایق که به خاطر حرص و طمع ستایش کردن خسرو، از دهان و زبان او بیرون آمده است.
هوش مصنوعی: شاهنشاه عالم، کسی است که در تمامی جهان نه انسانی وجود دارد که از او داناتر و عادلتر باشد.
هوش مصنوعی: محمود جهانگیر، که جهان را تحت تسلط خود دارد، در سرنوشت دولتش، فرمان قرآن را در نظر گرفته است.
هوش مصنوعی: زمان مانند تیر به سمت جلو میرود و با قدرتی که دارد، میتواند حتی کمان عدل را خم کند.
هوش مصنوعی: بدون اطاعت از او، عقل و اندیشه به درستی با هم ترکیب نمیشوند و بدون خدمت به او، هیچ رابطهای نمیتواند شکل گیرد.
هوش مصنوعی: هیچ سواری به زیبایی و چابکی او خلق نشده است، گویی نقاش تنها برای او این تصویر را ترسیم کرده است.
هوش مصنوعی: اگر او به آرامی و با احتیاط حرکت کند، به پا و رکاب نیاز دارد، اما اگر بخواهد حرکت کند، میتواند دست و کنترل را نیز به کار گیرد.
هوش مصنوعی: وقتی که امید و آرزو ضعیف شود و انسان به دنبال طول عمر باشد، در آن زمان است که به ناگاه مرگ با تازیانه و سلاح خودش به او حمله خواهد کرد.
هوش مصنوعی: به خاطر هراس و ترسی که بر دل دلیران و سواران میافتد، گرد و غباری برمیخیزد که مانند رنگ زرد بیم و یاس است.
هوش مصنوعی: گاهی شدت گرما باعث میشود که زندگی سخت و ناخوشایند شود، و گاهی هم وجود یار و محبوب باعث میشود که حتی وزش باد خنک پاییزی هم دلنشین و شیرین به نظر برسد.
هوش مصنوعی: ابلیس به آرامی و با احتیاط، قدرت خود را چون یک سردار که گرز سنگینی را بر دوش میگذارد، به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: از نیزه او میتوانی ببینی که به سبب نادانیاش، چون شیر وحشی به علم و دانش خود آویزان شده است.
هوش مصنوعی: همیشه خداوند متعال و نگهبان بر این کشور پایدار و این سرنوشت جوان باشد.
هوش مصنوعی: البته! این بیت به این معناست که هرچند ایل و خان ممکن است به سرزمینهای یغما و تتار تعلق داشته باشند، اما هرگز نباید فراموش کرد که تنها دیار و مرز اصلیاش همان درگاه الهی است. در واقع، هر یک از این حکومتها و قدرتها باید در مقابل پروردگار و حقیقت عظیمتری که وجود دارد، خضوع کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خواهی که نیاری به سوی خویش زیان را
از گفتن ناخوب نگهدار زبان را
گفتار زبان است ولیکن نه مرا نیز
تا سود به یک سو نهی از بهر زیان را
گفتار به عقل است، که را عقل ندادند؟
[...]
ای شاه! تویی شاه، جهان گذران را
ایزد به تو دادهست زمین را و زمان را
بردار تو از روی زمین قیصر و خان را
یک شاه بسنده بود این مایه جهان را
آسان گذران کار جهان گذران را
زیرا که جهان خواند خردمند جهان را
پیراسته می دار به هر نیکی تن را
آراسته می خواه به هر پاکی جان را
میدان طمع جمله فرازست و نشیب است
[...]
آراست جهاندار دگرباره جهان را
چو خلد برین کرد، زمین را و زمان را
فرمود که تا چرخ یکی دور دگر کرد
خورشید بپیمود مسیر دوران را
ایدون که بیاراست مر این پیر خرف را
[...]
زان پس که قضا شکل دگر کرد جهان را
وز خاک برون برد قدر امن و امان را
در بلخ چه پیری و جوانی بهم افتاد
اسباب فراغت بهم افتاد جهان را
چون بخت جوان و خرد پیر گشادند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.