گنجور

 
رهی معیری

بعد از این دشت و دمن رشک جنان خواهد شد

زلف سنبل به چمن، مشک‌فشان خواهد شد

باز بلبل که بود غره به ده روز بهار

غافل از محنت ایام خزان خواهد شد

هرکه عاشق‌منش افتاده و شاعرمسلک

بهر او باد صبا، نامه‌رسان خواهد شد

چون شود پرده‌دری کار نسیم سحری

هرچه در پرده نهان است، عیان خواهد شد

داد، در خرمن بیداد، شرر خواهد زد

اشک از دیده بدخواه، روان خواهد شد

آن کسانی که نمی‌شد سرشان حرف حساب

بعد از این حرف حسابی سرشان خواهد شد

گرچه کس غیر خدا غیب نداند، لیکن

آنچه گفتم به گمانم که همان خواهد شد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
قطعهٔ ۴۳ - رشک جنان به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
سید حسن غزنوی

زین جوان بخت جهان باز جوان خواهد شد

هر چه در خاطر من گشت همان خواهد شد

آز در سیری او رو به یقین خواهد گشت

گنج درهستی او رو به گمان خواهد شد

شاخ در باغ معالیش ثمر خواهد داد

[...]

سیف فرغانی

دلبرم عزم سفر کرد و روان خواهد شد

در دلم آنچه همی‌گشت چنان خواهد شد

او چو آب است و من سوخته با دیده تر

خشک لب ماندم و آن آب روان خواهد شد

بود بیگانه ز من چون بر من نامده بود

[...]

ناصر بخارایی

هر که بر ابروی و چشمت نگران خواهد شد

عاقبت کشتهٔ آن تیر و کمان خواهد شد

اگر آن روی دلارای نخواهی پوشید

فتنهٔ عالم و آشوب جهان خواهد شد

حلقه‌ای گر ز سر زلف سیه بگشائی

[...]

حافظ

نفسِ بادِ صبا مُشک‌فشان خواهد شد

عالَمِ پیر دگرباره جوان خواهد شد

ارغوان جامِ عقیقی به سمن خواهد داد

چشمِ نرگس به شقایق نگران خواهد شد

این تَطاول که کشید از غمِ هجران بلبل

[...]

شاه نعمت‌الله ولی

عاقبت سید ما سوی مغان خواهد شد

به سراپردهٔ میخانه روان خواهد شد

گر بگویند که فرما و بیا مستانه

زند انگشت خوشی رقص کنان خواهد شد

آفتابی است که از مشرق جان می تابد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه