گنجور

 
سیف فرغانی

دلبرم عزم سفر کرد و روان خواهد شد

در دلم آنچه همی‌گشت چنان خواهد شد

او چو آب است و من سوخته با دیده تر

خشک لب ماندم و آن آب روان خواهد شد

بود بیگانه ز من چون بر من نامده بود

از برم چون برود باز همان خواهد شد

از پی گریه مرا چشم شود جمله مسام

وز پی ناله مرا موی زبان خواهد شد

می‌رود نیستش اندیشه که مردم گویند

که فلان کشته هجران فلان خواهد شد

دلبرا در دل من از غم تو سودایی‌ست

که مرا جان سر اندر سر آن خواهد شد

جان من بودی و چون نیست رفتن کردی

از من دلشده شک نیست که جان خواهد شد

دیده چون روی تو می‌دید دلم فارغ بود

چون ز چشمم بروی دل نگران خواهد شد

از برای دل تو غصه هجرت بخورم

ورچه جانیم درین غصه زیان خواهد شد

بر من از بار فراقت چو عنان برتابی

دل من همچو رکاب تو گران خواهد شد

دل که در حوصله انده تو یک لقمه است

تا غم تو بخورد جمله دهان خواهد شد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
سید حسن غزنوی

زین جوان بخت جهان باز جوان خواهد شد

هر چه در خاطر من گشت همان خواهد شد

آز در سیری او رو به یقین خواهد گشت

گنج درهستی او رو به گمان خواهد شد

شاخ در باغ معالیش ثمر خواهد داد

[...]

ناصر بخارایی

هر که بر ابروی و چشمت نگران خواهد شد

عاقبت کشتهٔ آن تیر و کمان خواهد شد

اگر آن روی دلارای نخواهی پوشید

فتنهٔ عالم و آشوب جهان خواهد شد

حلقه‌ای گر ز سر زلف سیه بگشائی

[...]

حافظ

نفسِ بادِ صبا مُشک‌فشان خواهد شد

عالَمِ پیر دگرباره جوان خواهد شد

ارغوان جامِ عقیقی به سمن خواهد داد

چشمِ نرگس به شقایق نگران خواهد شد

این تَطاول که کشید از غمِ هجران بلبل

[...]

شاه نعمت‌الله ولی

عاقبت سید ما سوی مغان خواهد شد

به سراپردهٔ میخانه روان خواهد شد

گر بگویند که فرما و بیا مستانه

زند انگشت خوشی رقص کنان خواهد شد

آفتابی است که از مشرق جان می تابد

[...]

جامی

باز خون دلم از دیده روان خواهد شد

چشمم از هر مژه خونابه فشان خواهد شد

هست مقصود دلت آنکه بمیرم ز غمت

هر چه مقصود دل توست چنان خواهد شد

بس که خونین کفنان داغ تو بر دل رفتند

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه