تا قدم بر اثر نام و نشان خواهد بود
گوشهٔ دامن ما وقف میان خواهد بود
می نمودند ملایک به ازل عشق به هم
کاین گهر دست زد بی بصران خواهد بود
گر شود کون و مکان زیر و زبر در ره عشق
صورت ناصیه بر خاک عیان خواهد بود
جز به بازار قیامت ، دل پرخون، زنهار
مفروشید که این جنس گران خواهد بود
دیده بی نور شد ازگریه، خدایا به ازل
گفته بودی که به جایی نگران خواهد بود
دلم آخر به تماشاگه دیدار آورد
تا کی این آئینه در آئینه دان خواهد بود
دست فرسوده شود آخر و گمنام شوم
من گرفتم هنرت نقد روان خواهد بود
به سرانجام جم و کی چه نهم بیهده گوش
کمترین بازی افلاک همان خواهد بود
عرفی از پیر مغان دست نداری هر چند
بر دلت بستن زنار گران خواهد بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و تأثیر آن بر زندگی انسانهاست. شاعر به عشق الهی و ارتباط با معشوق اشاره میکند و میگوید که عشق حتی در شرایط سخت و بینصیب نیز خود را نشان میدهد. او بر این باور است که دل پرخون و رنجهای ناشی از عشق بسیار با ارزشاند و تنها در قیامت به حقیقت میرسند. همچنین، شاعر به تماشاگری و جستجوی معشوق میپردازد و نگران از گمنامی و فرسودگی دست، به این نکته میرسد که در نهایت، زندگی و وجود انسان مانند بازیای در این افلاک است. با وجود همه چالشها، عشق و پیوند با معشوق دارای ارزش والایی است که نمیتوان به سادگی از آن گذر کرد.
هوش مصنوعی: تا وقتی که قدم به جایگاه نام و شهرت بگذارد، گوشه دامن ما به سوی وساطت و کمک درخواهد آمد.
هوش مصنوعی: ملایکه در آغاز آفرینش، عشق را به یکدیگر نشان میدادند، زیرا این جواهر (عشق) در دست کسانی که بینا نیستند، نخواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر جهان و همه چیز در عشق دگرگون شود، نشانه و آثار عشق به وضوح بر پیشانی انسانها نمایان خواهد گشت.
هوش مصنوعی: جز در روز قیامت، وقتی که دلها پر از درد و غم است، مواظب باشید که هیچگونه احساسات و عواطف خود را به راحتی نفروشید، چرا که ارزش واقعی آن در آن زمان بسیار بالا خواهد بود.
هوش مصنوعی: چشمم از شدت گریه نابینا شده است، ای خدا، تو از ابتدای خلقت گفته بودی که در جایی نگران و دلتنگ خواهد بود.
هوش مصنوعی: دل من سرانجام به جایی رسیده که بتواند زیباییها را تماشا کند. نمیدانم این تصویر در تصویر چه زمانی باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: در نهایت، وقتی که تلاش و کارم بسیار خستهکننده شود و من ناشناخته بمانم، باز هم به خوبی و ارزش هنرم، اعتبار و تأثیر خود را حفظ میکند.
هوش مصنوعی: به چه چیزی میتوانم به نتیجه برسانم که در نهایت همه چیز فقط بازیهای بیهوده و کماهمیت آسمانها خواهد بود؟
هوش مصنوعی: اگرچه در دلت به عشق پیر مغان وابستهای، اما از او چیزی نمیداری و این وابستگی برایت سنگین و دشوار خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا مدار فلک و دور جهان خواهد بود
دل من طالب وصل تو به جان خواهد بود
بر من خسته نظر گر فکنی از سر لطف
اثر همت صاحب نظران خواهد بود
دیده تا بر قد آن سرو روان بگشایم
[...]
تا ز میخانه و مِی نام و نشان خواهد بود
سرِ ما خاکِ رَهِ پیرِ مُغان خواهد بود
حلقهٔ پیرِ مغان از ازلم در گوش است
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود
بر سرِ تربتِ ما چون گذری همّت خواه
[...]
تا جهاندار، جهاندار جهان خواهد بود
دل ما عاشق آن سرو روان خواهد بود
ما درین دیر مغان بهر نیاز آمده ایم
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
«من ر آنی » و « رألحق » چه سخن می گوید؟
[...]
تا زمیخانه و می نام و نشان خواهد بود
سرما خاک ره پیر مغان خواهد بود
تازقطنی و قدک نام و نشان خواهد بود
تنم از شوق شمط جامه دران خواهد بود
برزمینی که در وصندلی رخت نهند
[...]
خاک ره خواست سرم یار و چنان خواهد بود
هرچه او بر سر ما خواست همان خواهد بود
جان من رفتی و چون صورت بیجان برهت
چشم من تا بقیامت نگران خواهد بود
میروی سرو من از دیده و جانی که مراست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.