توانگری و بزرگی و کام دل بجهان
نکرد حاصل کس جز بخدمت سلطان
یمین دولت کایام ازو شود میمون
امین ملت کایمان ازو شود تابان
همه عنایت یزدان بجمله بهرۀ اوست
چه بهره باشد بیش از عنایت یزدان
اگر بقول فقیهان و اهل علم روی
گزیدش ایزد و با او بفضل کرد احسان
بخواست ایزد کو خسرو جهان باشد
از آنچه ایزد خواهد گریختن نتوان
قضای حتم است این ملک و پادشاهی او
روا نباشد کاندر قضا بود نقصان
بدان کسی که بود نیکخواه او ، ایزد
اگر کسی بد خواهد زند در خذلان
بدانکه هر چه خدای جهان پسندیده است
اگر کسی نپسندد ازو بود کفران
وگر حدیث بقول منجمان رانی
بحکم اختر و ایام و طالع و دوران
بصد دلیل چنانست حکم طالع او
که کدخدای جهانست و پادشاه قران
بسرّ علم نجوم اندرست قوّت او
ور استوار نداری همی نگر بعیان
نجوم را چه خطر کاین کمال و قدر او را
خدای داد ، مر او را چنین بود امکان
ستاره و فلک و روزگار مخلوقند
چنان روند کز ایزد چنان بود فرمان
خدای هر چه کسی را دهد غلط نکند
غلط روا نبود بر خدای ما سبحان
چو بخت و دولت و دور و فلک بحکم خدای
همه موافق باشند و با کسی یکسان
گر آهن است مخالف کزو بد اندیشد
خدای فکرت او را بر او کند سوهان
خلاف شاه جهان است آتش موقد
به هر کجا بود آتش نماند او پنهان
کسی که آتش را جای سازد اندر دل
هر آینه بدل او رسد نخست زیان
عداوت ملک مشرق و خیانت او
همی ز صاعقه و زلزله دهند نشان
چو پیش صاعقه و زلزله رود مردم
بسوزد و بشود خان و مان او ویران
ایا مخالف شاه عجم بترس آخر
خلاف او را چو نان خلاف ایزد دان
خدای راست بزرگی و پادشاهی و عز
بدان دهد که سزاوار بیند از کیهان
اگر تو آن نپسندی توئی مخالف او
خلاف ایزد کفرست و مایۀ طغیان
مخالفان خداوند را دو چیز سزاست
بدین جهان شمشیر و بدان جهان نیران
وگر ز درد بترسی حسد مکن که حکیم
مثل زند که حسد هست درد بی درمان
مکن خلافش و خدمت کنش که خدمت شاه
مثل سفینۀ نوح است و تیغ او طوفان
نه هر که قصد بزرگی کند چنو باشد
نه هر که کان کند او را بگوهر آید کان
تو چون تنی و ملک جان ، برابری جوئی ؟
نه تو برابر اوئی ، نه تن برابر جان
خدای حق است ، او کار جز به حق نکند
بحق گرای گر آورده ای بحق ایمان
خلاف کردن او سخت نا خجسته بود
مکن خلاف و دل از ناخجستگی برهان
اگر مخالف شهریار عالم را
بکوه بر بنویسی فرو خوردش مکان
وگر بچرخ فلک بر نهی مخالفتش
سیاه گردد اجرام چرخ چون قطران
عدوش را بهمه حال روزگار عدوست
که از خدای چنین کرد روزگار ضمان
چو از مخافت او کسی حدیث کند
بر او دراز شود دست شحنۀ حدثان
چه مایه ساخته کار و بزرگوار تبار
خزینه های پراکنده و سپاه گران
که نیست شد به خلاف خدایگان عجم
نه خرد ماند از ایشان بعالم و نه کلان
بروزنامۀ ایام در همه پیداست
اگر بخواهی دانست روزنامه بخوان
نخست باری سامانیان که گفتندی
که رسم و سیرت من داده ملکرا سامان
همی فراختر آمد بساطشان ز زمین
همی ز کیوان بگذشتشان سر ایوان
بدان بزرگی و آن عزّ و آن کفایت و جاه
بدان ولایت و نعمت که داشتند ایشان
به میر عادلشان حاجت آورید خدای
اگرچه بودند آن قوم خسروان زمان
امیر عادل بگشاد دل بنصرت حق
میان ببست بپیکار صد هزار غیان
بدان کسی که همی ذل آل سامان جست
نهاد روی و رسانیدشان بذلّ و هوان
چو کوه بودند آن لشکر و بحملۀ شاه
همه شدند پراکنده چون غبار و دخان
همه خراسان بگشاد و ملک صافی کرد
بزور ایزد و شمشیر تیز و بخت جوان
وز آنچه بستد لختی بنام خویش بداشت
دگر بدو بسپرد و وفا نمود بدان
چو باز میر رضی زین سخن پشیمان شد
ز عهد خویش بگشت و تباه کرد گمان
رسول کرد سوی میر ری و زو درخواست
که تو بیا و بکش لشکر ری و گرگان
که بر خراسان این ترک چیره دست شدست
مر ازو برهان و سپه باو برسان
خدای عزّوجل شغل او کفایت کرد
که بود بر ما دشوار و بر خدا آسان
چو قصد کرد شد او خود بخویشتن مشغول
بآخر از نیت او بدو رسید احزان
به نیست کردن اعدا خلاف خسرو را
بسنده باشد گر نیست جز همین برهان
دلیل دیگر و برهان دیگر از خلف است
که سیستان را او بود رستم دستان
بشاه مشرق تا دوستی همی پیوست
درخت بختش را سبز و تازه بود اغصان
چو شد مخالف شاه جهان رسید بدو
زوال نعمت و بیچاره روزی و حرمان
کسی که بیند صنع خدای و نشناسد
بدان که هست برو نام مردمی بهتان
حدیث ایلک ماضی که تا موافق بود
نبود نامۀ او را بجز ظفر عنوان
چو شد مخالف و در دوستی خلاف آورد
نشاط او همه غم گشت و جاه او خذلان
خجسته رایت منصور چون ز دارالمک
بکرد جنبش و شد سوی کشور ایران
وز آن سپس چو بیامد برزم شاه ، برفت
قفا دریده هزیمت بسوی ترکستان
عحب تر از همه خوارزمشاه بود که تا
بمهر خسرو ما بسته بود جان و روان
زمان زمانش غزون بود جاه و کارش به
دلش گشاده بپیشش سپاه بسته میان
خلاف شاه چو اندر دلش پدید آمد
نکرده بود مر آن راز را همی کتمان
درم خریدۀ او را بر او گماشت خدای
بدست بندۀ خود کشته گشت چون نسوان
کنون بدست یکی بندۀ خداوندست
همه ولایت او از بحیره تا فرغان
وگرچه هست دگر، من دگر نگویم از آنک
دراز گردد اگر گویم از فلان و فلان
خلاف شاه و امام زمانه عدوانست
کسیکه عدوان جوید بدو رسد عدوان
خدایگان هنر از حکم آسمان بیند
کس دگر ز دل و دست خویش و تیغ و زبان
هر آینه هنری کان ز آسمان آید
فراختر بود اندر مجال او میدان
بدانکه خصم ، بداندیش شاه [و] یزدانست
همی کند شان بی سعی شرط او فرمان
هلاهل است خلاف خدایگان عجم
بجز بجان نکند مر چشنده را تاوان
بیازمایش ، ورش آزمون کنی بینی
هلاک خویش همان ساعت از بن دندان
همیشه تا ز گل و باد و آب و آتش هست
نهاد خلق جهانرا طبایع و ارکان
به سرد سیر نبینند لاله در مه دی
بگرمسیر نیابند یخ بتابستان
بقای شاه جهان باد و دور دولت وی
ولی برامش و دشمن ز خویشتن بفغان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن در مورد اهمیت و جایگاه پادشاهی و خدمت به سلطان و همچنین تبعات مخالفت با اوست. به وضوح بیان میشود که تنها کسانی که به خدمت سلطان درآیند و از او حمایت کنند، به واقعیات بزرگ و کامیابی دست مییابند. قدرت و توانگری تنها از طریق لطف و عنایت الهی به دست میآید و افراد باید از سرنوشت خود فرار نکنند زیرا قضا و قدر خداوند بر همه چیز حاکم است. اگر کسی علیه پادشاهی عمل کند، در نهایت با عواقب ناگوار روبهرو خواهد شد. در پایان، به اهمیت وفاداری به پادشاه و حسادت نکردن اشاره میشود، زیرا مخالفت با شاه و دستورات الهی به زیان خود فرد منجر خواهد شد.
هوش مصنوعی: هیچ کس در دنیا به ثروت و آزادی و آرزوی دل خود نرسیده است جز به خدمت کردن به پادشاه.
هوش مصنوعی: دولت راستین و پایدار از او به وجود میآید و ملت مؤمن و خوشبختی که به او وابسته است، درخشان و سعادتمند خواهد شد.
هوش مصنوعی: تمام نعمتها و لطفهای الهی به نوعی به او تعلق دارد. آیا چیزی بهتر از لطف و رحمت خداوند وجود دارد؟
هوش مصنوعی: اگر خداوند به خواست و نظر فقیهان و دانشمندان، بر کسی لطف و احسان کند و او را مورد رحمت خود قرار دهد.
هوش مصنوعی: از خواست خداوند کسی که فرمانروا و پادشاه جهان است، نمیتواند فرار کند. هر چه که خدا بخواهد، هیچ کس نمیتواند از آن بگریزد.
هوش مصنوعی: این سرزمین و سلطنت او مقدر شده است و نمیتواند پایدار بماند، زیرا در تقدیر، کاستی و نواقصی وجود دارد.
هوش مصنوعی: بدان کسی که خیرخواه توست، اگر خداوند کسی بخواهد که برای تو بدی کند، او را در شکست و نابودی میافکند.
هوش مصنوعی: بدان که هر چیزی که مورد پسند خداوند عالم است، اگر کسی آن را نپسندد، نشانهی نافرمانی اوست.
هوش مصنوعی: اگر سخنان منجمان را دربارهی سرنوشت و شرایط زندگی بپذیری، باید به تأثیر ستارهها، روزها و تقدیر توجه کنی.
هوش مصنوعی: با دلایل متعدد میتوان گفت که سرنوشت او چنین است که او فرمانروای عالم و پادشاه زمانهاش است.
هوش مصنوعی: در دانش نجوم، به قدرت او اشاره شده است و اگر استواری نداشته باشی، باید به واقعیتها توجه کنی.
هوش مصنوعی: خطر برای ستارهها چیست، وقتی که خداوند این کمال و مقام را به او عطا کرده؟ سرنوشت او اینگونه رقم خورده است.
هوش مصنوعی: ستارهها، آسمان و زمانه همه آفریدههایی هستند که طبق اراده خداوند به راه خود ادامه میدهند.
هوش مصنوعی: هر کسی ممکن است خواسته یا آرزویی داشته باشد که گاهی به اشتباه میافتد، اما خداوند که خود متعال است و نقصی ندارد، هرگز دچار اشتباه نمیشود و برای او جایز نیست که خطا کند.
هوش مصنوعی: زمانی که سرنوشت و تقدیر و شرایط همگی بر وفق مراد و به فرمان خدا باشند، انسان در موقعیتی برابر و همسو با دیگران قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر کسی مانند آهن سخت و مقاوم باشد، ولی به بدی فکر کند، خداوند او را به وسیله افکار و تأملاتش نرم و تصفیه میکند.
هوش مصنوعی: آتش در هر جا که باشد، نمیتواند مخفی بماند و شاه جهان نمیتواند چیزهای مخفی را تحمل کند.
هوش مصنوعی: کسی که آتش خشم یا حسادت را در دل خود جای دهد، در نهایت این آتش به خودش آسیب میزند و اولین کسی که آسیب میبیند، خود او خواهد بود.
هوش مصنوعی: دشمنی پادشاه شرق و خیانت او را میتوان از نشانههای طوفان و زلزله فهمید.
هوش مصنوعی: وقتی که صاعقه و زلزله بیفتد، مردم میسوزند و خانه و زندگیشان ویران میشود.
هوش مصنوعی: آیا تو ای دشمن شاه، بترس! زیرا مخالفت با او، مانند مخالفت با خداوند است و عواقب بدی خواهد داشت.
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ و پادشاهی و افتخار را به کسانی عطا میکند که او آنها را شایسته میبیند، بر اساس لیاقتی که از جهان دارند.
هوش مصنوعی: اگر تو چیزی را نمیپسندی، در واقع تو با آن چیز در تضاد هستی و این مخالفت با خواست خداوند به حساب میآید و میتواند نشانهای از طغیان باشد.
هوش مصنوعی: مخالفان خداوند در این دنیا سزاوار دو چیز هستند: یکی شمشیر (مجازات دنیوی) و در آن دنیا عذاب (مجازات اخروی).
هوش مصنوعی: اگر از درد و رنج بترسی، حسد نبر. چون حکیم میگوید که حسد، دردی است که درمانی ندارد.
هوش مصنوعی: هرگز با او مخالفت نکن و به او خدمت کن، زیرا خدمت به شاه مانند کشتی نوح است و شمشیر او مانند طوفان میباشد.
هوش مصنوعی: نه هر کسی که به دنبال بزرگی است، به آن میرسد و نه هر کسی که عزم جزم کند، به ذخیره و ارزش میرسد.
هوش مصنوعی: آیا میخواهی با چیزی که از نظر روح و جان برتر است، برابر باشی؟ نگو که تو همسطح او هستی، زیرا جسم نمیتواند با جان برابر شود.
هوش مصنوعی: خداوند همواره بر اساس حقیقت عمل میکند و هیچ کاری جز به حق انجام نمیدهد. اگر به حق و حقیقت نزدیک شدهای، باید با ایمان به آن ادامه دهی.
هوش مصنوعی: عمل خلاف او بسیار ناپسند و ناخوشایند بود، پس تو نیز کار نادرست نکن و دل خود را از این ناپسندیدگی آزاد کن.
هوش مصنوعی: اگر کسی بر شهریار عالم خرده بگیرد و با او مخالفت کند، به زودی از مقام و جایگاه خود سقوط خواهد کرد.
هوش مصنوعی: اگر چرخ فلک (دنیا) با تو دشمنی کند، تمام اجرام آسمانی به رنگ سیاه درمیآیند و مانند قیر خواهند شد.
هوش مصنوعی: نگران حال و روز دشمنان نباش، چون خداوند چنین سرنوشتی برای آنها رقم زده است.
هوش مصنوعی: هرگاه کسی از مخالفت و دشواریهای او سخن بگوید، به او زمان طولانیتری داده میشود تا به مشکلاتش رسیدگی کند.
هوش مصنوعی: این بیت به ستایش فردی با ویژگیهای برجسته و با ارزش میپردازد که به خاطر تواناییها و نژاد شایستهاش، منابع و ثروتهای زیادی را جمعآوری کرده و در کنار آن، نیروی زیادی را نیز در اختیار دارد. به نوعی به اهمیت کار و نیکویی ذات این فرد تأکید میشود.
هوش مصنوعی: کسانی که در مقابل خدایان عجم قرار گرفتند، نه عقل و خردی از خود نشان دادند و نه بزرگی و عظمت.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال اطلاع از اخبار و وقایع روز هستی، کافی است روزنامه را مطالعه کنی؛ زیرا وقایع زمانه به وضوح در آن ثبت شده است.
هوش مصنوعی: در اولین دوره سلطنت سامانیان، آنها به گونهای رفتار و قوانین خود را تنظیم کردند که به پادشاهی نظم و سامان بخشیدند.
هوش مصنوعی: آنها درازتر و وسیعتر از زمین شده بودند و حتی از آسمان هم بالاتر رفته بودند.
هوش مصنوعی: بدان که آن بزرگانی که دارای عزت، کفایت و مقام بودند، به خاطر ولایتی و نعمتی بود که داشتند.
هوش مصنوعی: اگرچه آن گروه در دوران خود مانند پادشاهان بزرگ هستند، اما برای رسیدن به هدف خود، به کمک حاکم عادلی نیاز دارند.
هوش مصنوعی: امیر عادل با دل خوش، در حمایت از حق، برای نبرد بر ضد صد هزار یاغی آماده شده است.
هوش مصنوعی: بدان کسی که به دنبال ذلت و خواری آل سامان بود، روی خود را به آنها نشان داد و آنها را به ضعف و زبونی کشاند.
هوش مصنوعی: آن لشکر مانند کوه استوار و محکم بودند، اما هنگامی که شاه حمله کرد، همه مانند غبار و دود پراکنده شدند.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به فردی است که با قدرت و نیروی الهی و با استفاده از شمشیر خود، سرزمین خراسان را آزاد کرده و آن را به آرامش و امنیت رسانده است. او با شجاعت و بخت خوب جوانی خود، نقشی کلیدی در بهبود وضعیت این سرزمین ایفا کرده است.
هوش مصنوعی: از آنچه گرفته بود، لحظهای به نام خود نگه داشت و سپس دوباره به او سپرد و به آن وفا کرد.
هوش مصنوعی: وقتی باز میر رضی از این سخن آگاه شد، از تصمیم خود پشیمان شد و به عهدی که بسته بود، وفا نکرد و اعتبارش را از دست داد.
هوش مصنوعی: پیامبر به سمت فرمانده میر ری رفت و از او خواست که به کمک بیاید و سپاه ری و گرگان را به راه بیندازد.
هوش مصنوعی: در خراسان شخصی از ترکها قدرت و تسلط پیدا کرده است و از او کمک خواهیم گرفت تا سپاهی را به سوی او بفرستیم.
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ، کار او را آسان کرد در حالی که برای ما دشوار بود.
هوش مصنوعی: وقتی کسی تصمیمی میگیرد و به سمت آن میرود، در نهایت به خود درونیاش مشغول میشود و از نیت و هدفش احساس ناراحتی و غم به او دست میدهد.
هوش مصنوعی: اگر تنها این دلیل برای برطرف کردن دشمنان کافی باشد، پس در برابر خسرو نیازی به تلاش بیشتر نیست.
هوش مصنوعی: یکی از دلایل و نشانههای دیگر که به ما میگوید رستم از سیستان بوده، این است که رستم، نیرومند و شجاع، به عنوان یک شخصیت بزرگ در تاریخ و فرهنگ این منطقه شناخته میشود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دوستی برقرار بود، درخت بخت او سرسبز و شاداب بود.
هوش مصنوعی: زمانی که حاکم جهانی دچار تغییر و مخالفت شد، نعمتها به پایان رسید و روزگار، بر وی تنگ و ناخوشایند گشت.
هوش مصنوعی: کسی که زیباییهای آفرینش خدا را ببیند اما آن را نشناسد، نشان از بیاحترامی او به نام مردانگی دارد.
هوش مصنوعی: داستان تو از گذشته نشان میدهد که تا زمانی که با تو همعقیده بودند، کسی نامی از او نمیآورد، مگر در مورد پیروزی و موفقیت.
هوش مصنوعی: زمانی که خصومت پیش بیاید و در دوستی چالشهایی ایجاد شود، شادی او به غم تبدیل میشود و مقام و منزلتش به شکست میانجامد.
هوش مصنوعی: به دنبال حرکت پرچم پیروزی منصور از سرزمین دارالمک، این پرچم به سوی کشور ایران روانه شد.
هوش مصنوعی: سپس وقتی شاه به میدان آمد، شکستخورده به سمت ترکستان عقبنشینی کرد.
هوش مصنوعی: عجب تر از همه این بود که خوارزمشاه، تا زمانی که دل و جانش به محبت خسرو متصل بود، زندگی میکرد.
هوش مصنوعی: زمانی بود که زندگی و کارش برایش روشن و آسان بود، و در آن زمان، لشکری در پیش رویش جمع شده بود.
هوش مصنوعی: وقتی که در دلش نارضایتی و مخالفت با شاه نمایان شد، هیچ تلاشی نکرد تا آن راز را پنهان کند.
هوش مصنوعی: خداوند، ثروت و دارایی را که به او سپرده شده بود، به دست بندهاش قرار داد و او به آرامی از بین رفت، مانند زنی که به طور ناگهانی دچار سرنوشتی تلخ میشود.
هوش مصنوعی: اکنون در دست یکی از بندگان خداوند مسئولیت تمام سرزمینها از دریا تا فرغان است.
هوش مصنوعی: اگرچه دیگرانی هم وجود دارند، اما من درباره آنها سخن نمیگویم، چون اگر درباره آنها صحبت کنم، موضوع طولانی میشود.
هوش مصنوعی: هر کس که به ظلم و ستم بپردازد، در واقع به خود ظلم کرده است. در زمانهای متفاوت، چنین رفتاری نادرست و ناپسند است.
هوش مصنوعی: درخشانترین هنرمند فقط به آنچه که از آسمان به او فرمان داده شده توجه نمیکند، بلکه به احساسات و هنرمندی خود، امکاناتی که در اختیار دارد و قدرت بیانش نیز اهمیت میدهد.
هوش مصنوعی: هرگاه هنری از آسمان نازل شود، در میدان او گستردهتر و وسیعتر خواهد بود.
هوش مصنوعی: بدان که دشمن، بدخواه شاه و خداست و او بدون تلاش، به مقام خود دستور میدهد.
هوش مصنوعی: هرگز نباید کسی که به خداوند ایمان دارد را به خاطر اشتباهاتش مجازات کرد، زیرا تنها اوست که میتواند عواقب کارها را مدیریت کند. این نشان میدهد که در دنیا برای همه انسانها، حتی با اشتباهاتشان، باید نوعی بخشش و عطوفت در نظر گرفته شود.
هوش مصنوعی: اگر بیآنکه آزمایش کنی، وارد آزمون شوی، در همان لحظه میبینی که دوسخن را خودت به نابودی میکشانی.
هوش مصنوعی: همیشه تا زمانی که گل، باد، آب و آتش وجود دارد، ویژگیها و ساختار جهان بر اساس طبیعت و عناصر آن شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: به گلهای لاله در سرمای زمستان توجهی نمیشود، زیرا در این فصل سرد، یخ در تابستان هیچگونه گرمایی نمیتواند پیدا کند.
هوش مصنوعی: امیدوارم شاه جهان همچنان در قدرت باقی بماند و حکومت او پایدار باشد، اما من و دشمنانم از خودم و از درون رنج میبرم و ناله میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو تن به جان و به دانش دل و به عقل روان
فروختهست زمانه به دولت سلطان
یمین دولت و مر ملک را دلیل به یُمن
امین ملت و مر خلق را ز رنج امان
ز جان به فکرت محکم برون کنند ثناش
[...]
بزرگی و شرف و قدر و جاه و بخت جوان
نیابد ایچکسی جز بمدحت سلطان
یمین دولت ابوالقاسم آفتاب ملکوک
امین ملت محمود پادشاه جهان
خدایگانی کاندر جهان بدین و بداد
[...]
بهار تازه ز سر تازه کرد لاله ستان
برنگ لاله می از یار لاله روی ستان
جهان جوان شد و ما همچنو جوانانیم
می جوان بجوان ده درین بهار جوان
بشادکامی امروز داد خویش بده
[...]
اگر نجست زمانه بلای خلق جهان
چرا ز خلق جهان روی او بکرد نهان
اگر نخواست دلم زار و مستمند چنین
چرا نگاشت رخش خوب و دلفریب چنان
اگر نگشت دل من تنور آتش عشق
[...]
شب دراز و ره دور و غربت و احزان
چگونه ماند تن یا چگونه ماند جان
بسان مردم بی هوش گشته زار و نزار
دلم ز درد غریبی تن از غم بهتان
مرا دو دیده به سیر ستارگان مانده
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.