زهدم افسرده خوشا وقت قدح پیمائی
که شود مست و زند دستی و کو بدپائی
آگه از روز جزائی و کشتی زارم آه
اگر امروز نمیداشت ز پی فردائی
حالم آن ماهی لب تشنه ز هجرت داند
که به خاک افکندش موجهای از دریائی
نیست با کی ز فنای تو جهان را که خورد
چه غم از سوختن خاربنی صحرائی
توبه چون با همه تلخی کنم از باده عشق
که بکیفیت این می نبود صهبائی
هر نهان بر تو عیانست گرت بینش هست
وگرت نیست چه پنهانی و چه پیدائی
عشق بزمیست که هر لحظه در آن صد ساغر
پر شود از می و خالی نشود مینائی
شنوم در رهت از هر سر افتاده بخاک
وای بر آنکه درین راه گذارد پائی
دل تهی از غم دلدار مبادم مشتاق
که بود خوش غم جانگاه نشاطافزائی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره حال و احساسات شاعر است که درگیر عشق و دلمشغولیهای آن است. شاعر از تلخی و غمی که در عشق دارد سخن میگوید و از حالت مستی و سرخوشی ناشی از باده عشق لذت میبرد. او همچنین به فنا و بیثباتی این جهان اشاره میکند و میداند که عشق واقعی فراتر از ظواهر است. شاعر به زیباییهای عشق و لحظات خوش آن اشاره میکند، در حالی که از درد و رنج فراق نیز سخن میگوید و به یاد دلدارش، همچنان مشتاق باقی میماند. در نهایت، شعر پیامی از ابدیت عشق و نیاز به آن را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: در زمانهایی که از سادگی و زهد دست برداشته و به سمت نوشیدن و شادی میروم، خوشحالترم که در آن حال میتوانم بیدغدغه و با آزادی به زندگی بپردازم و از آن لذت ببرم.
هوش مصنوعی: اگر به عاقبت کارها و روزی که همه چیز به پایان میرسد آگاه باشم و از حال و روز خودم نگران باشم، وای بر من اگر امروز کسی را نداشته باشم که برای فردا به من کمک کند.
هوش مصنوعی: حالم شبیه حال یک ماهی است که به شدت تشنه است و میداند که طوفان او را به پشت سرش به سمت خشکی میاندازد.
هوش مصنوعی: هیچکس در این دنیا نیست که از فنا و زوال تو بترسد، پس چه جای نگرانی از سوختن خار بیابانی است؟
هوش مصنوعی: اگر بخواهم با وجود تمام تلخیهایم از عشق توبه کنم، این کار به اندازه لذتبخش بودن شراب عشق نخواهد بود.
هوش مصنوعی: هر چیزی که در دل پنهان است برای تو آشکار است، اگر بینش و درک درست داشته باشی؛ و اگر نداشته باشی، چه چیزی مخفی و چه چیزی واضح، برای تو ناپیدا میماند.
هوش مصنوعی: عشق مانند یک مهمانی است که هر لحظه برایش جامهایی پر از شراب ریخته میشود و هرگز از شراب خالی نمیماند.
هوش مصنوعی: در مسیر تو، هر کس که بر زمین افتاده را میشنوم و ای کاش بر آن کسی که در این راه قدم گذاشته، افسوس بخورم.
هوش مصنوعی: بهتر است دل از غم یار خالی نباشد، زیرا کسی که مشتاق باشد، در حالی که غم خوشایند دلش را میشکوفاند، زندگی را پر از نشاط میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟
گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟
نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی
گذری کن: که خیالی شدم از تنهایی
گفته بودی که: بیایم، چو به جان آیی تو
[...]
بده ای کف تو را قاعده لطف افزایی
کف دریا چه کند خواجه به جز دریایی
چون تو خواهی که شکرخایی غلط اندازی
ز پی خشم رهی ساعد و کف میخایی
صنما مغلطه بگذار و مگو تا فردا
[...]
تو پری زاده ندانم ز کجا میآیی
کآدمیزاده نباشد به چنین زیبایی
راست خواهی نه حلال است که پنهان دارند
مثل این روی و نشاید که به کس بنمایی
سرو با قامت زیبای تو در مجلس باغ
[...]
اثر لطف خدایی که چنین زیبایی
تا تو منظور منی شاکرم از بینایی
نیست ما را شب وصل تو میسر زیرا
که شب تیره شود روز چو رخ بنمایی
چون خیال تو ز پیشم نفسی خالی نیست
[...]
محرمی کو که پیامی برد از من جایی
خدمتی رفع کند پیش جهان آرایی
عجبی ، نادرهیی ، طُرفه کشی ، چالاکی
شکرینی ، نمکینی ، صنمی ، زیبایی
امشب ای پیکِ صبا گر قدمی رنجه کنی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.