گنجور

 
میلی

آنکه از پرسش یار است حجاب‌آلوده

گوید از قهر سخنهای عتاب‌آلوده

می‌رود تند و خبر می‌دهد از وعده غیر

هر طرف دیدن و رفتار شتاب‌آلوده

بهر خاطر خوشی دشمن و خرسندی من

در سوالم کند اعراض جواب‌آلوده

دوش در بزم که بیدار نشستی، که کنون

نیمروز است و بود چشم تو خواب‌آلوده

دید سویم به غضب یار و ز بس نومیدم

داد خرسندی‌ام آن لطف عتاب‌آلوده

تا به کی بینم و نادیده کنم چون میلی

کآیی از صحبت اغیار، شراب‌آلوده

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
حافظ

دوش رفتم به در میکده خواب‌آلوده

خرقه تردامن و سجاده شراب‌آلوده

آمد افسوس‌کنان مغبچه باده‌فروش

گفت بیدار شو ای رهرو خواب‌آلوده

شست و شویی کن و آن گه به خرابات خرام

[...]

امیرعلیشیر نوایی

سرگران گشتم ازان نرگس خواب‌آلوده

جگرم خون شد ازان لعل شراب‌آلوده

لبش آلوده به می گشت و حیاتم بخشید

جوهر جان که به یاقوت مذاب آلوده

گفتمش کوی تو آلود ز اشکم گفتا

[...]

میلی

زاهدا،‌ به ز تو آن رند شراب‌آلوده

که بود از گنه خویش، حجاب‌آلوده

می‌برد راه به خمخانه عرفان، رندی

که بود مست و نباشد به شراب‌آلوده

ای خوش آن مستی و بی‌باکی و دردآشامی

[...]

صائب تبریزی

چه شبی بود که آن نرگس خواب آلوده

دست در گردنم انداخت شراب آلوده

نکند طالع نامرد اگر کوتاهی

می کشم پرده ازان روی حجاب آلوده

باش تا پیش لب آرند ترا دلسوزان

[...]

حزین لاهیجی

سوی محراب شدم با می ناب آلوده

در بغل مصحف و دامن به شراب آلوده

دل سیه مست و خراب از اثر بادهٔ دوش

بی صفا می شود آیینهٔ آب آلوده

مجلس موعظه ام گرم نگردیده رسید

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه