سوی محراب شدم با می ناب آلوده
در بغل مصحف و دامن به شراب آلوده
دل سیه مست و خراب از اثر بادهٔ دوش
بی صفا می شود آیینهٔ آب آلوده
مجلس موعظه ام گرم نگردیده رسید
از پیم ساقی سرمست شتاب آلوده
رخ برافروخته از غیرت بی باکی من
عرق شرم، گلش را به گلاب آلوده
سنبل آشفته، دل آزرده، نگه، تشنه به خون
ابروی تلخ ز کینم به عتاب آلوده
گفت شرمت ز خرابات نشینان ناید؟
که در او دامن شیخ است چو شاب، آلوده
رند میخانه کجا مسجد و محراب کجا؟
نکنی نامه اعمال، ثواب آلوده
با چنین حال گشودم سر طامات و حدیث
همه بیهوده، چو افسانهٔ خواب آلوده
بی حجابانه زدم لعل لبش بوسه، حزین
بازگشتم به خرابات حجاب آلوده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف حالاتی از عشق و سکوت در میان میخانه و محراب میپردازد. او با می ناب به محراب میرود و در حالی که دلش به می مستی ویران شده، این دوگانگی (محراب و میخانه) را به تصویر میکشد. شاعر از شرم خود در مقابل کسانی که به خرابات میروند صحبت میکند و بیان میکند که در آن مکان، هیچ چیز جز بیاعتنایی و بیهودگی وجود ندارد. او به دلی آشفته و ابروهایی پر از کینه اشاره میکند و در نهایت به بوسهای از معشوقهاش میرسد که موجب بازگشت او به عالم محبت و میخانه میشود. در کل، شعر بیانگر تضادهای درونی، عشق، شگفتی و رندی است.
هوش مصنوعی: به سمت محل عبادت رفتم، می ناب را در آغوش دارم و کتاب آسمانی را به همراه خود دارم، در حالی که دامنم به شراب آلوده است.
هوش مصنوعی: دل تاریک و آشفته به خاطر تأثیر شراب دیشب، مانند آینهای میشود که در آب کثیف غوطهور است.
هوش مصنوعی: در مجلس موعظه، من هنوز در حال گوش دادن بودم که ناگهان نوشیدنی از ساقی رسید و حال و هوای من را دگرگون کرد.
هوش مصنوعی: چهرهام به خاطر غیرت و بیباکیام درخشان است، اما عرق شرم باعث شده است که گلام به عطر گلاب آلوده شود.
هوش مصنوعی: گل سنبل درهم ریخته و دل زخدید، نگاهی دارد که از خشم و کین، به خون ابروی تلخ اش تشنه است و این وضعیت به خاطر یک سرزنش و رفتار تند است.
هوش مصنوعی: آیا از نشستن در مکانهای ناپاک شرم نمیکشی؟ زیرا در آنجا، دامن عابدان هم مانند جوانان به آلودگی دچار میشود.
هوش مصنوعی: دخالت رند میخانه در مکانی چون مسجد و محراب، چه جایگاهی دارد؟ اگر کارهای نیک خود را با آلودگی گناه درآمیزیم، آیا همانند نوشتن نامهای با بدی نخواهیم بود؟
هوش مصنوعی: در چنین وضعیتی، به بررسی مسائلی پرداختم که بیشتر به داستانهای بیاساس و خوابآلود شبیه بودند، و حرفها به کلی بیمعنا به نظر میرسیدند.
هوش مصنوعی: بدون پرده و حجاب، لبهای زیبای او را بوسیدم، و با حالتی ناراحت و غمگین دوباره به جایی که پر از فساد و آلودگی است، برگشتم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دوش رفتم به در میکده خوابآلوده
خرقه تردامن و سجاده شرابآلوده
آمد افسوسکنان مغبچه بادهفروش
گفت بیدار شو ای رهرو خوابآلوده
شست و شویی کن و آن گه به خرابات خرام
[...]
سرگران گشتم ازان نرگس خوابآلوده
جگرم خون شد ازان لعل شرابآلوده
لبش آلوده به می گشت و حیاتم بخشید
جوهر جان که به یاقوت مذاب آلوده
گفتمش کوی تو آلود ز اشکم گفتا
[...]
آنکه از پرسش یار است حجابآلوده
گوید از قهر سخنهای عتابآلوده
میرود تند و خبر میدهد از وعده غیر
هر طرف دیدن و رفتار شتابآلوده
بهر خاطر خوشی دشمن و خرسندی من
[...]
چه شبی بود که آن نرگس خواب آلوده
دست در گردنم انداخت شراب آلوده
نکند طالع نامرد اگر کوتاهی
می کشم پرده ازان روی حجاب آلوده
باش تا پیش لب آرند ترا دلسوزان
[...]
دوش آمد ببرم می زده خواب آلوده
چهره افروخته، خوی کرده، عتاب آلوده
شیشه در دست و قدح بر کف و بگشوده نظر
لب شکر شکن آن لعل شراب آلوده
گفت ای خفته ی آشفته ز اندوه جهان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.