|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از وداع با محبوبش سخن میگوید. او با حالی غمگین و گریان از محبوبش خداحافظی میکند و به عمق احساساتش اشاره دارد. زخمهای دلش ناشی از جدایی و حسرت او را رنجور کرده است. شاعر به تأثیر این غم بر چهره محبوب اشاره میکند و میگوید که نفس سردش به محبوبش تأثیر گذاشته، درست مانند انعکاس دما در آینه. این شعر حسرت و اندوه ناشی از جدایی را به زیبایی بیان میکند.
هوش مصنوعی: دختر زیبایی که با من وداع میکند، در حالی که من اشک میریزم و در دل آرزویی دارم که آن را به گردن خود آویزان کردهام.
هوش مصنوعی: از درد و رنجی که به دلش رسید، جراحتی همچون جای زخم بر سینهاش باقی گذاشتم و وقتی اشکهایم را بر او ریختم، دامنش را به خاطر این احساس پر کردم.
هوش مصنوعی: او به خاطر من بیمار و نزار شده و چهرهای غمگین به خود گرفته است. من هم به دلیل حسرت آن چهره زیبا، آهی سوزناک کشیدم.
هوش مصنوعی: امروز نفس سرد من بر روی او اثر گذاشته، مانند اینکه نفس گرم در آینه تصویری روشن ایجاد کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میلاو منی، ای فغ و استاد توام من
پیش آی و سه بوسه ده و میلاویه بستان
توسروی وبر پای نکوتر که بود سرو
نی نی که ترا سرو رهی زیبد بنشین
ایکام دل دوست و بلای دل دشمن
روزه شد و دیمه شد و عید آمد و بهمن
رسم اندر پیغمبر و بهمن تو بجای آر
هم سیرت پیغمبر و هم سیرت بهمن
بر سیرت آن هستی و بر کرده او نیز
[...]
راست کن طارم کاراسته شد گلشن
تازه کن جانها جانا به می روشن
بر جمال شه ساقی تو قدح ها ده
بر ثنای شه مطرب تو نواها زن
بازوی دولت و تاج شرف و ملت
[...]
ای دولت کلی ز مکان تو ممکن
وی حکمت جز وی ز بیان تو مبین
با روی تو تابنده نه ماهست و نه خورشید
با خوی تو آزاد نه سروست و نه سوسن
از دست قضا گردن او شد چو گریبان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.