گرچه تو حقیری و گناه تو عظیم است
نومید نباشی که خداوند کریم است
گو عذر به پیش آر که بر عذر گنه درّ
چون گوش بگیرد همه گویند یتیم است
از محدث تقصیر چه غم اهل گنه را
چون لطف تو عام است و عطای تو قدیم است
بیم است و امید از تو در این ره همه کس را
لیکن چو امید از کرم توست چه بیم است
گر رحم کند یار عجب نیست خیالی
آری نشنیدی که کریم است و رحیم است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع امید و رحمت الهی میپردازد. شاعر با اشاره به گناهکار بودن انسان، تأکید میکند که نباید ناامید بود، زیرا خداوند کریم و رحیم است. او میگوید که حتی اگر انسان در زندگی خود خطاهایی داشته باشد، باید عذر خود را به درگاه خداوند بیاورد، زیرا او همیشه آمادهی بخشش و عطا است. در نهایت، شاعر اشاره میکند که هر کس با ترس و امید به خداوند نزدیک میشود، اما وقتی امید به کرم او وجود دارد، دیگر جایی برای ترس نیست.
هوش مصنوعی: اگرچه گناهت بزرگ و خودت کوچک به نظر میرسد، اما ناامید نباش؛ چرا که خداوند مهربان و بزرگوار است.
هوش مصنوعی: بیا و بهانهای ارائه کن، چون اگر برای گناه خود عذر بیاوری، همه میگویند که به مانند گنجی نایاب در بین یتیمان، تو بیگناهی.
هوش مصنوعی: نگران خطاهای کسانی که اهل گناه هستند نباش، زیرا محبت و بخشش تو همگان را شامل میشود و عطای تو همیشگی است.
هوش مصنوعی: در این مسیر، همه افراد هم بیم دارند و هم امید، اما وقتی که امید به لطف و کرمت باشد، دیگر چه خوفی وجود دارد؟
هوش مصنوعی: اگر یار مرا مورد لطف قرار دهد، عجیب نیست؛ گمان میکنی که نشنیدهای او بخشنده و مهربان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زاهد که به خلوتگه این کعبه مقیم است
غافل مشو از حیله که آن گفت یتیم است
آن صورت کسوت که بر آراسته او راست
شبگرد براقی است که بر هر که فهیم است
آنجا که رسد بوى طعامى به دماغش
[...]
پیراهن گل چاک ز بیداد نسیم است
از خنده بی وقت دل پسته دو نیم است
کامل هنران در وطن خویش غریبند
در پشت صدف گوهر شهوار یتیم است
نتوان به کرم بنده خود کرد جهان را
[...]
خوش نیست به اهل طلب ایام لئیم است
هرگاه که امیدی ازو نیست چه بیم است
زان شعله که از طور دلم کرد تجلی
یک اخگر افروخته در دست کلیم است
از پهلوی ما جای به مجنون نشود تنگ
[...]
طبعیکه امیدش اثر آمادهٔ بیم است
گر خود همه فردوس بود ننگ جحیم است
بر طینت آزاد شکستی نتوان بست
بیرنگی این شیشه ز آفات سلیم است
در دهر نهتنها من و تو بسمل یأسیم
[...]
زان بعد بود موسی کاظم که کظیم است
همروی کلام الله و همنام کلیم است
در انفس و آفاق قوام است و قدیمست
احیا چومسیحا ز دمش عظم رمیم است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.