چو نتوانم که با آن مه نشینم
به چشم حسرتش از دور بینم
گهی کز خاک کویش دور مانم
مبادا جای جز زیر زمینم
نگین دولتم لعل لب توست
خیال خط بر آن نقش نگینم
ز دل در دیده منزل کن که نبود
تو را تاب درون آتشینم
کنم همچون مژه بر چشم خود جای
خس و خاری که از کوی تو چینم
به آسایش غنودن چون توانم
بلایی همچو هجران در کمینم
مگو جامی برو زین در نه آخر
سگانت را غلام کمترینم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به درد و حسرت عشق و جدایی اشاره دارد. شاعر از دوری معشوقش رنج میبرد و آرزو دارد که در کنار او باشد. او به زیبایی معشوق اشاره میکند و میگوید نگرانیاش از اینکه بعيد است در کنار او قرار گیرد، به حدی است که از پایینترین جایگاهها نیز برای او نگران است. شاعر به احساسات عمیق و آتشین خود نسبت به معشوق اشاره دارد و با تصاویری از زیبایی و نیکویی او، خود را در وضعیتی از شکنجه و عدم آسایش نشان میدهد. در نهایت، او بر غرور و وفاداریاش تأکید میکند، حتی اگر در این وضعیت به نظر کوچکی برسد.
هوش مصنوعی: وقتی نمیتوانم با آن یار زیبا باشم، از دور به چشمانش حسرت میخورم.
هوش مصنوعی: گاه ممکن است که به دور از خاک تو باشم، اما امیدوارم جز در زیر زمین جایی نداشته باشم.
هوش مصنوعی: دولت و خوشبختی من وابسته به لبهای زیبای توست، و تصور میکنم که این خط بر روی آن لبهها، نقش و نگار نگین من است.
هوش مصنوعی: در دل خودت جا داشته باش که نمیتوانم آتش درونم را تحمل کنم وقتی تو در کنارم نیستی.
هوش مصنوعی: من مانند مژه بر سر چشمانم، خاشاک و خارهایی را که از راه تو به دست میآورم، جا خواهم داد.
هوش مصنوعی: وقتی که میخواهم در آرامش استراحت کنم، میدانم که یک درد و رنج بزرگ مانند جدایی در انتظار من است.
هوش مصنوعی: نگو که از این در برو، چرا که من کوچکترین خدمتگزار تو هستم و در پایان کارهایت، فقط سگهایت را به تو میسپارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مباد از بخت فرّخ آفرینم
اگر گیتی نه بر روی تو بینم
سر کوه بلند چندان نشینم
که لاله سر بر آره مو بچینم
الاله بیوفا بی بیوفا بی
نگار بیوفا چون مو گزینم
کنون کآن چشمه را با گُل نبینم
چو خار آن به که بر آتش نشینم
که تامن نیز هر یک را ببینم
ز جمله آنک خواهم بر گزینم
من از عالم تو را تنها گزینم
روا داری که من غمگین نشینم؟!
دل من چون قلم اندر کف توست
ز توست ار شادمان و گر حزینم
به جز آنچه تو خواهی من چه باشم؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.