ساقیا زین هنر و فضل ملولیم ملول
ساغری ده که بشوییم ز دل نقش فضول
مشکل عشق چو حل می نشود چند نهیم
گوش ادراک بر افسانه اوهام و عقول
سحر از کوی خرابات برآمد مستی
لایح از ناصیه اش پرتو انوار قبول
گفتمش عاشق درمانده چه تدبیر کند
که کشد رخت ارادت به مقامات وصول
گفت این مسئله ز پیر مغان پرس که اوست
واقف جمله مراتب چه فروع و چه اصول
در ره حشمت او خاک شو و همت خواه
تا شود غایت مامول تو مقرون به حصول
شیخ شهرت طلب و مسند شیخ اسلامی
جامی و زاویه نیستی و کنج خمول
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر ای باد تو را بر در او هست قبول
خاک را نیز چنان کن که شود وجه قبول
ننمائی سبکی تا نشود گرد و غبار
که سر یار گران است و دل دوست ملول
به چه ارزم من خاکی که روم بر در او
[...]
قدر من در صف عشاق تو زان پستتر است
که زنم گام ارادت به مقامات وصول
در دلم نقش شده نام گدایان درت
بس بود نامه احوال مرا مهر قبول
آنکه از خون جگر شستن دل کرد قبول
میتوان گفت که شد در ره عشقت مقبول
ما نکردیم به جز درد و غمت هیچ وصول
هرکس از مهره مهر تو به نقشی مشغول
گر بر این باطله یغما کرم شبه رسول
نکشد خط قبول
مقصد کون محمد که در ادراک عقول
انبیاراست خداوند و خداراست رسول
وربهرعالمش از قدر خروج است و دخول
فرق نزدش نه زعمق و نه زعرض و نه زطول
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.