ای ذات تو از صفات ما پاک
کنه تو برون ز حد ادراک
هم از تو منیر شمع انجم
هم از تو بلند قصر افلاک
آدم به تو شد مکرم ار نه
پیداست مقام ذره خاک
از مهر تو هر سپیده دم چرخ
دراعه نیلگون زند چاک
پرورده ابر رحمت توست
همچون گل و لاله خار و خاشاک
در صیدگه دلاورانت
ارواح قدس شکار فتراک
راهی ست پر از خطر ره عشق
آنجا همه رهزنان بی باک
بی بدرقه عنایت تو
نتوان شد ازان ره خطرناک
یارب به کمال آن که دارد
بر کسوت جان طراز لولاک
کز جام صفا و خم وحدت
در بزم مجردان چالاک
آن باده حواله کن به جامی
کز وصمت هستیش کند پاک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بعدک که منی هو قرباک
افنیتنی منی بمعناک
لا یفرق الاوصاف ما بیننا
ان قلت لی ما کنت ایاک
من کیستم ای نگار چالاک
تا جامه کنم ز عشق تو چاک
کی زهره بود مرا که باشم
زیر قدم سگ ترا خاک
صد دل داری تو چون دل من
[...]
ای سرخ سطبر سخت رگناک
ای . . . ن مواجران ز تو چاک
در پیش در تو از پی سیم
پیشانی و سینه هاست بر خاک
آکی نرسیده از تو بر من
[...]
ای مسند تو ورای افلاک
صدر تو و خاک توده ، حاشاک
هرچ آن سمَت حدوث دارد
در دیده ی همت تو خاشاک
طُغرای جلال تو لَعَمرُک
[...]
از غایت وهم و غور ادراک
هم دیدن و هم شنودنت پاک
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.