دارم از پیر مغان نقل که در دین مسیح
باده چون نقل مباح است زهی نقل صحیح
تحفه لایق جانان به کف آر ای زاهد
ترسمت دست نگیرد به قیامت تسبیح
شیوه علم نظر ورز که العلم حسن
منکر فکر خرد باش که الجهل قبیح
پیش لعل تو نهم لب به لب جام آری
به اشارت طلب بوسه بسی به ز صریح
آن دهان یک سر موی است ز لطف تو و هست
یک سر موی تو را بر همه خوبان ترجیح
هر کجا شوخ و ملیحی ست دلم کشته اوست
خاصه آن چشم خوش شوخ و لب لعل ملیح
وارد صبح ز صوفی طلب و ورد صباح
جامی و جام صبوح از کف معشوق صبیح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرده گر زنده شد از معجز انفاس مسیح
خم می دارد بر معجزه ی او ترجیح
او اگر کرد یکی مرده به عمری زنده
من به می مرده بسی زنده کنم لال فصیح
بوی درز در می خانه نسیم است ز خلد
[...]
زیور خود به مسیح ار دهد آن شوخ ملیح
مهر و مه بوسه زند بر لب و دندان مسیح
به زبان خرد این نکته صریح است صریح
که نظر جز به رخ خوب قبیح است قبیح
مدعای دل عشاق بتان میفهمند
به اشارات نهانی ز عبارات صریح
آن که این حسن در اجزای وجود تو نهاد
[...]
غربتم صبح وطن کردی از آن چهر صبیح
ناگزر سوی وطن روی جمیل است و قبیح
سستی بخت نگر بشنو از مرد فصیح
سعدیا حب وطن گر چه حدیثی است صحیح
ای دهان تو روانبخش دو صد خضر و مسیح
که شدی تشنه ذبیح
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.