نظر تو همه تقصیر و خرد کوتاهی
نرسی جز به تقاضای کلیم اللهی
راه کور است بخود غوطه زن ای سالک راه
جاده را گم نکند در ته دریا ماهی
حاجتی پیش سلاطین نبرد مرد غیور
چه توان کرد که از کوه نیاید کاهی
مگذر از نغمهٔ شوقم که بیابی در وی
رمز درویشی و سرمایهٔ شاهنشاهی
نفسم با تو کند آنچه به گل کرد نسیم
اگر از لذت آه سحری آگاهی
ای فلک چشم تو بیباک و بلا جوست هنوز
می شناسم که تماشای دگر میخواهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای عاقلهٔ چرخ به نام تو مباهی
نام تو بهین وصف سپیدی و سیاهی
ای چهرهٔ ملک از قلم کاهربایت
لعلی که چو یاقوت نترسد ز تباهی
تا جاه عریض تو بود عارض این ملک
[...]
میکند بوی تو با باد صبا همراهی
خلق را میدهد از بوی بهشت آگاهی
اثر کفر نماندی به جهان از رویت
گر نکردی سر زلفت مدد گمراهی
خجلم زان که به رخسار تو گویم ماهی
[...]
ای صبا بادم من کن نفسی همراهی
بسوی شاه بر از من سخنی گر خواهی
قدوه و عمده شاهان جهان غازان را
از پریشانی این ملک بده آگاهی
گو درین مصر که فرعون درو صد بیشست
[...]
سحرم هاتف میخانه به دولتخواهی
گفت بازآی که دیرینه این درگاهی
همچو جم جرعه ما کش که ز سر دو جهان
پرتو جام جهان بین دهدت آگاهی
بر در میکده رندان قلندر باشند
[...]
پاک دار آینه ات آینه اللهی
گر در آیینه جان صورت حق می خواهی
گر شوی خاک نشین بر در میخانه چو ما
ملک جاوید بدست آری و شاهنشاهی
هر که را آتش سودای تو در دل نگرفت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.