پاک دار آینه ات آینه اللهی
گر در آیینه جان صورت حق می خواهی
گر شوی خاک نشین بر در میخانه چو ما
ملک جاوید بدست آری و شاهنشاهی
هر که را آتش سودای تو در دل نگرفت
کی چو شمع از دل عاشق بودش آگاهی
شده ام عاشق آن چهره که با حسن رخش
مهر و مه را نرسد دعوی صاحب جاهی
پایه قدرت اگر بگذرد از فرق فلک
روی بر خاک درش تا ننهی در چاهی
کشوری کان رخ زیبای تو دارد در حسن
کمترین قطعه اش از ماه بود تا ماهی
هر که را بخت به کوی تو هدایت نکند
نبود حاصل عمرش بجز از گمراهی
دامن زلف سیاهت به کف آرم روزی
اگرم دست سعادت نکند کوتاهی
بیش از آن ناز کی و حسن و جمال است تو را
که گلی گویمت ای جان جهان! یا ماهی
گرچه دلق عسلی نیستم اما چون شمع
کرده ام ز آتش دل چهره گلگون کاهی
ای نسیمی! تو برو خاک در میکده باش
چون یقین شد که نظر یافته درگاهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی معشوق است. شاعر از آینه به عنوان نمادی از حق و حقیقت یاد میکند و به دنبال یافتن صورت حق در آینه جان خود است. او بر اهمیت عشق و سوز آن تأکید میکند و میگوید که تنها عاشقانی که دلشان آتش عشق را دارند، میتوانند به رازهای عشق پی ببرند.
شاعر همچنین به زیبایی معشوق اشاره میکند و میگوید که حتی ماه و خورشید هم نمیتوانند به جمال معشوقش ادعا داشته باشند. او معتقد است که اگر کسی به کوی عشق هدایت نشود، عمرش بیفایده خواهد بود و نمیتواند به حقیقت دست یابد.
او در انتها به زلف سیاه معشوق و زیباییهای او اشاره کرده و آرزو میکند که روزی دامن زلف او را به کف آورد. در نهایت، شاعر از نسیم میخواهد که به سمت خاک میکده برود و از احساسات خود بگوید.
هوش مصنوعی: آینهات را پاک نگهدار تا بتوانی نور خدا را در آن ببینی، اگر میخواهی حقیقت وجود را در دل خود احساس کنی.
هوش مصنوعی: اگر مثل ما در کنار میخانه، خاکی و بیاسم و رسم شوی، میتوانی به پادشاهی و ملکه ماندگار دست یابی.
هوش مصنوعی: هر کسی که آتش عشق تو را در دل خود احساس نکرد، چگونه میتواند مانند شمع از دل یک عاشق آگاه باشد؟
هوش مصنوعی: من به عشق آن چهره افتادهام که زیباییاش به حدی است که نه خورشید و نه ماه، حتی جرات ادعای برتری در برابر او را ندارند.
هوش مصنوعی: اگر قدرت و عظمت آدمی از آسمانها بگذرد و به زمین فرو آید، آنگاه میتوانی او را در چاه بگویی که دیگر نمیتواند بر اساس آن عظمت و قدرت رفتار کند.
هوش مصنوعی: کشوری که زیبایی چهره تو را دارد، حتی کوچکترین قسمت آن از زیبایی ماه هم کمتر نیست.
هوش مصنوعی: هر کسی که سرنوشتش او را به سمت تو راهنمایی نکند، نتیجهٔ زندگیاش جز سردرگمی چیز دیگری نخواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر روزی موفق شوم، دامن موهای سیاه تو را به دست میگیرم، حتی اگر بخت و شانس مرا تنها نگذارد.
هوش مصنوعی: تو به قدری زیبا و دلربا هستی که نمیتوانم تو را تنها یک گل یا یک ماه بخوانم، زیرا زیباییات فراتر از اینهاست.
هوش مصنوعی: هرچند که لباس زرد و عجیبی بر تن ندارم، اما مانند شمعی که از سوز دل نور میپردازد، چهرهام همچون گل سرخ میدرخشد.
هوش مصنوعی: ای نسیم! تو به سراغ خاک میکده برو، چرا که اکنون که یقین حاصل شد، در آنجا درگاهی برای تماشا باز شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای عاقلهٔ چرخ به نام تو مباهی
نام تو بهین وصف سپیدی و سیاهی
ای چهرهٔ ملک از قلم کاهربایت
لعلی که چو یاقوت نترسد ز تباهی
تا جاه عریض تو بود عارض این ملک
[...]
میکند بوی تو با باد صبا همراهی
خلق را میدهد از بوی بهشت آگاهی
اثر کفر نماندی به جهان از رویت
گر نکردی سر زلفت مدد گمراهی
خجلم زان که به رخسار تو گویم ماهی
[...]
ای صبا با دمِ من کن نفسی همراهی
به سوی شاه بر از من سخنی گر خواهی
قدوه و عمدهٔ شاهان جهان غازان را
از پریشانیِ این ملک بده آگاهی
گو در این مصر که فرعون در او صد بیش است
[...]
شرفی باشد اگر چون تو مبارک ماهی
به سوی منزل ما میل کند ناگاهی
ترسم از آه من آئینهٔ تو تیره شود
تیرها خوردم و از سهم نکردم آهی
گر ز غم روی به دیوار عدم آوردم
[...]
سَحرم هاتف میخانه به دولتخواهی
گفت بازآی که دیرینه این درگاهی
همچو جم جرعهٔ ما کش که ز سِرّ دو جهان
پرتو جام جهانبین دهدت آگاهی
بر در میکده رندان قلندر باشند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.