گنجور

حاشیه‌گذاری‌های مهدی نظری

مهدی نظری

خواننده و آهنگساز


مهدی نظری در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۰۸ در پاسخ به رضا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:

 موردِ اینکه فرمودید انسان ابتدا عاشق معنیِ دیگران می شود اشتباه است، برعکس انسان در ابتدا شیفته صورت می شود چراکه صورت پیش از معناست،( در جنس مخالف) اما آنچه انسان را عاشق می کند جذبه ای است از جزوی مناسب که از اندرون معشوق بر می خیزد که به قول مولوی هزار صورت زیبا و سخن،  کار آن جزو مناسب را نمی کند.

مولوی در کتاب فیه مافیه می گوید : زیرا که صورت نیز اعتباری عظیم دارد چه جای اعتبار خود مشارک است با مغز همچنانک کار بی مغز برنمی آید بی پوست نیز برنمی آید چنانکه دانه را اگر بی پوست در زمین کاری برنیاید چون به پوست در زمین دفن کنی برآید و درختی شود عظیم پس ازین روی تن نیز اصلی عظیم باشد و دربایست شود و بی او خود کار برنیاید و مقصود حاصل نشود.

 

 

مهدی نظری در ‫۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴:

به نظر من این شعر کاملا عارفانه ای عاشقانه هست از ابتدا تا انتها
نه ربطی به شاه شجاع و نه هیچ انسان دیگری دارد.

 

 

مهدی نظری در ‫۵ ماه قبل، شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۱۴ در پاسخ به مختار دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۸:

آفرین بر فکر و قلم توانمند شما

 

مهدی نظری در ‫۶ ماه قبل، شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۵۷ در پاسخ به رضا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

بسیار زیبا 
شما شعر رندانه حافظ را رندانه ترجمه می کنید
حافظ عاشق بوده وعاشق رامذهب، همان عشق او است. اگرازیک عاشق بپرسید که چه مذهبی داری؟ قطعاً پاسخی جزصدای خنده ی اونخواهیدشنید!

 

 

مهدی نظری در ‫۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:

پیر مغان برای مولوی شمس تبریزی بود.
برای تو شاید شکفتن یک گل باشد.
شاید دخترکی آشفته موی
شاید کبوترهای پشت بام خانه ات
شاید دریا
شاید دشت
شاید حافظ

شاید مادر
و شاید هر آنچه که ترا لحظه ای از خودت بیرون کند
پیر مغان در زندگی هر آدمی فرق می کند ولی این پیر یک کار بیشتر بلد نیست اینکه ترا  از تو بگیرد.

تا دلِ هرزه گَردِ من رفت به چینِ زلفِ او

زان سفرِ درازِ خود عزمِ وطن نمی‌کند


پیر مغان دل هرزه گرد پر رقم را به یک  مشغول می کند و سفر دراز را کوتاه.

 

مهدی نظری در ‫۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:

پیر مغان به گفته خود حافظ هر انسانیست که به تایید نظر حل معما بکند
تایید نظر یعنی بدون حرف و کلام..
شاید مثالش زمانیست که عمر برای بریدن سر پیامبر راهی مسجد شد و بر در مسجد که رسید پیامبر نظری بر وی کرد و عمر بیهوش بر روی زمین افتاد و زمانی که بلند شد عاشق پیامبر شد و قسم خورد شمشیرش را در راه بریدن سر دشمنان پیامبر از غلاف بیرون کند
پیر مغان هر کسی می تواند باشد اما به جایی رسیده باشد که با یک نظر همه سوال های ما را پاسخ دهد
شاید که پیر مغان در هر زمانی که باشد فردیست که این توانایی را داشته باشد که با یک نظر ترا عاشق کند و از دست عقل نجات دهد.

 

مهدی نظری در ‫۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۱۳ در پاسخ به جاوید مدرس اول رافض دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:

تا بریدم ز نیستان، غم مهرش افزود
ناله افتاد بدل در غمش از نای وجود
در ازل چشمۀ مهرش دل عشاق ربود
( بی دلی در همه احوال خدا با او بود
او نمیدید ش و از دور خدا یا میکرد )

عالی

 

 

مهدی نظری در ‫۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۱۰ در پاسخ به امید امیرنیا کارشناس انفورماتیک اهواز دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:

عالی

 

مهدی نظری در ‫۹ ماه قبل، شنبه ۷ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۱۳ در پاسخ به اشکان دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵۹ - داستان آن کنیزک کی با خر خاتون شهوت می‌راند و او را چون بز و خرس آموخته بود شهوت راندن آدمیانه و کدویی در قضیب خر می‌کرد تا از اندازه نگذرد خاتون بر آن وقوف یافت لکن دقیقهٔ کدو را ندید کنیزک را به بهانه به راه کرد جای دور و با خر جمع شد بی‌کدو و هلاک شد به فضیحت کنیزک بیگاه باز آمد و نوحه کرد که ای جانم و ای چشم روشنم کیر دیدی کدو ندیدی ذکر دیدی آن دگر ندیدی کل ناقص ملعون یعنی کل نظر و فهم ناقص ملعون و اگر نه ناقصان ظاهر جسم مرحوم‌اند ملعون نه‌اند بر خوان لیس علی الاعمی حرج نفی حرج کرد و نفی لعنت و نفی عتاب و غضب:

درود بر شما

 

مهدی نظری در ‫۹ ماه قبل، شنبه ۷ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۴۹ در پاسخ به علی دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵۹ - داستان آن کنیزک کی با خر خاتون شهوت می‌راند و او را چون بز و خرس آموخته بود شهوت راندن آدمیانه و کدویی در قضیب خر می‌کرد تا از اندازه نگذرد خاتون بر آن وقوف یافت لکن دقیقهٔ کدو را ندید کنیزک را به بهانه به راه کرد جای دور و با خر جمع شد بی‌کدو و هلاک شد به فضیحت کنیزک بیگاه باز آمد و نوحه کرد که ای جانم و ای چشم روشنم کیر دیدی کدو ندیدی ذکر دیدی آن دگر ندیدی کل ناقص ملعون یعنی کل نظر و فهم ناقص ملعون و اگر نه ناقصان ظاهر جسم مرحوم‌اند ملعون نه‌اند بر خوان لیس علی الاعمی حرج نفی حرج کرد و نفی لعنت و نفی عتاب و غضب:

درود بر شما که قلبی سالم دارید و به جای قضاوت، به دنبال پی بردن به مفاهیم درونی این کلام بی بدیل هستید.

قیل و قال کردن ، اظهار نظر کردن و ایراد گرفتن  از کلام بزرگی چون مولوی،  از خود کم بینی و نادانی و در نهایت خامی هر آدمی می باشد.

اظهار فضل و اظهار نظر در برابر گفتار مولوی همچون خواندن کلاغ است در مقابل بلبل

ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست

عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری

                                                     درود بر حافظ یگانه رند عالم

 

 

مهدی نظری در ‫۱ سال قبل، یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۲۸ دربارهٔ اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۱:

دیدار قدیم است برو دیده بیار
چه تعبیر زیبایی، یعنی من بودم و هستم تو چشمی پیدا کن که مرا ببیند

 

مهدی نظری در ‫۱ سال قبل، یکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۵۰ در پاسخ به رومینا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:

درسته

 

مهدی نظری در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۰۳ در پاسخ به رضا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸:

بسیار عالی و دل نشین

 

مهدی نظری در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۳۴ در پاسخ به عباس دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۹:

کاملا درست است

 

مهدی نظری در ‫۲ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۴۶ در پاسخ به رضا ساقی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۰:

بسیار زیبا و بی غرض معنی می کنید
جای تشکر و قدردانی دارد
سلامت و آرام دل باشید

 

 

مهدی نظری در ‫۲ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۴۳ در پاسخ به شیما نوری دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱:

کاملا درسته
همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست
همه جا خانه عشقست چه مسجد چه کنشت

 

sunny dark_mode