گنجور

حاشیه‌ها

Nazanin در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۴۷ در پاسخ به مرتضی دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۴ - گفتار اَندر آفرینشِ مَردُم:

نُخُستینِ فِطرَت پَسینِ شُمار ...

درود بر شما دوست گرامی ! 

متاسفانه آقای خالقی مطلق با تصحیح خود نشان دادند که از روح شاهنامه بی خبرند ! 

شمار ، هرگز نمی‌تواند کنایه از روز شمار یا قیامت باشد چرا که وقتی فردوسی حکیم ، در بیان داستان آفرینش ، حکمت و فلسفه ایران باستان را به میان آورده ، نمیتواند به ناگاه ، فلسفه ادیان ابراهیمی در باره روز داوری و قیامت را به میان آورد . چنانکه میدانید در ادیان ابراهیمی ، ابتدا افلاک ، فرشتگان و سپس انسان آفریده شده و اشاره ای هم به جمود و نبات و حیوان نشده ! 

مهدی مرعشی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۲۷ در پاسخ به محمد ناصری دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:

مخاطب «توی» در این غزل خدا نیست، معشوق و مراده. کلمه‌ی خواجه رو هرگز برای خدا استفاده نمی‌کنند. خواجه اسم احترام آمیزه برای انسان و در نظر یه قاضی و فقیه مثل مولانا اطلاق خواجه به خدا کفرآمیز می‌بوده. پایینتر هم توصیف‌های دیگری هست که اطلاقشون به خدا کفرآمیز میشه.

 

فاطمه زندی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۹:

@abbasi2153

درود و عرض ادب .

ممنون از توضیحات ارزشمندتان 

رضا از کرمان در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۰۷ در پاسخ به مهزیار حق شعار دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۵۴:

سلام 

 جدا از مقصود عرفانیی  که حضرت مولانا مد نظر داشته  معنی ساده مصرع میشه تا کی میخواهی همچون زنان بدکاره هر دم بایکی در مکانی خلوت کنی 

شوی یا شوهر کنایه از مردان 

حجره کنایه از خلوتگاه است

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۹:

1 أَتَتْ رَوائِحُ رَنْدِ الْحِمیٰ و زادَ غَرامی

فدای خاک در دوست باد جان گرامی

بوی خوش درخت رَند از محل اقامت معشوق آمد و عشق و شیدایی من فزونی گرفت.

 

2 پیام دوست شنیدن سعادت است و سلامت

مَنِ الْمُبَلِّغُ عَنّی إلی سُعادَ سلامی؟

مَن: اسم استفهام به معنی کیست

الْمُبَلِّغ: پیام رسان

عَنّی: از من، از طرف من

سُعاد: نام معشوق

چه کسی سلامم را از من به سعاد می‌رساند؟

 

4 إذا تَغَرَّدَ عَن ذِی الْأَراکِ طائرُ خَیرٍ

فَلا تَفَرَّدَ عَن رَوضِها أَنینُ حَمامی

تَغَرَّدَ: آواز خواند و چهچه زد

ذِی‌الْأَراکِ: نام سرزمینی در عربستان فعلی

طائرُ خَیرٍ: پرنده خوش خبر، پرنده فرخنده پیام

فَلا تَفَرَّدَ: تنها مباد

رَوض: سبزه زار، مرغزار

أَنینُ: ناله

حَمام: کبوتر

هنگامی که از سرزمین ذی‌الأراک پرنده خوبی و فرخنده پیام، آواز می‌خواند و چهچه می‌زند ناله کبوتر من (کبوتر دل من) از سبزه زارانِ آن سرزمین جدا مباد (یعنی کبوتر دل من نیز با او ناله می کند)

در برخی توضیحات در ذیل این غزل، اراک را به معنای عراق عجم و اصفهان گرفته‌اند که صحیح نمی‌باشد به دو دلیل

اولاً: در هیچ شعری از قدما کلمه اراک به کار نرفته است بلکه از عراق استفاده شده است.

ثانیاً: اگر به این معنی بگیریم کلمۀ « ذِی» زیادی و بلا استفاده است.

 

5 بسی نماند که روز فراق یار سر آید

رَأَیْتُ مِن هَضَباتِ الْحِمیٰ قِبابَ خِیامِ

رَأَیْتُ: دیدم

هَضَبات: کوه ها، برآمدگی‌های زمین

الْحِمیٰ: در اینجا منظور سرزمین معشوق است

قِبابَ: برآمدگی‌ها، قبه‌ها

خِیام: خیمه‌ها

از پسِ کوه‌های سرزمین معشوقم، برآمدگی‌ها و گنبد و قبّۀ خیمه‌ها را دیدم

 

6 خوشا دمی که درآیی و گویمت به سلامت

قَدِمْتَ خَیْرَ قُدومٍ نَزَلْتَ خَیْرَ مَقامِ

قَدِمْتَ: آمدی

خَیْرَ قُدومٍ: خوش قدم باشی

نَزَلْتَ: فرودآمدی

خَیْرَ مَقامِ: جای خوب

خوش آمدی، به جای خوبی فرود آمدی (اصطلاحی است معادل خوش قدم باشی، جای خوبی وارد شدی)

 

7 بَعِدْتُ مِنْکَ وَ قَدْ صِرْتُ ذائباً کَهِلالٍ

اگر چه روی چو ماهت ندیده‌ام به تمامی

بَعِدْتُ: دور شدم

مِنْکَ: از تو

قَدْ صِرْتُ: شده ام

ذائباً: ذوب

کَ: مانند

از تو دور شدم و چون هلال باریک ماه، ذوب شده‌ام

 

8 وَ إِن دُعِیتُ بِخُلْدٍ وَ صِرْتُ ناقِضَ عَهْدٍ

فما تَطَیَّبَ نَفْسی وَ ما اسْتَطابَ مَنامی

إِن: اگر

دُعِیتُ: دعوت شوم

خُلْد: بهشت جاودان

صِرْتُ: شدم

ناقِضَ: نقض کننده

تَطَیَّبَ: پاک شد

نَفْس: جان و روان

اسْتَطابَ: پاکیزه شد، خوش و گوارا شد – این فعل گاهی نیز متعدی است: پاکیزه کرد، خوش و گوارا کرد

مَنام: هم مصدر است به معنی خواب و هم اسم مکان است به معنی خواب‌گاه

فعل‌های ماضی این بیت چون در جملۀ شرطی هستند همگی مضارع ترجمه می‌شوند.

اگر به بهشت، فرا خوانده شوم در حالی که پیمان دوستی را بشکنم پس جان من پاکیزه و خوشبو نمی‌شود و خوابم خوش نمی‌شود.

 

10 چو سِلْک دُرّ خوشاب است شعر نغز تو حافظ

که گاه لطف، سَبَق می‌برد ز نظم نظامی

خوشاب (خُشاب) خوش‌آب‌ و رنگ که بیشتر در صفتِ جواهر مخصوصاً مروارید به کار می‌رود.

حافظ! شعرِ نغز و لطیف تو مانند رشته مرواریدی خوش آب و رنگ است که در هنگام لطف از شعر نظامی جلو می‌افتد.

رندی حافظ در اینجا گُل کرده است. به صورت مضاعف از شعر خودش در برابر شعر نظامی تعریف کرده است. یعنی سخن خودش را شعر نامیده و سخن نظامی را نظم. و می‌دانیم که ضرورتا هر نظمی، شعر نیست

ر.غ در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۳۵ دربارهٔ اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۴۱ - نوای طاهره:

پیوند به وبگاه بیرونی

ر.غ در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۱۸ دربارهٔ حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵۲:

شاه طاهر انجدانی 

گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو     شرح دهم غم ترا نکته به نکته مو به مو
از پی دیدن رخت همچو صبا فتاده‌ام     خانه به خانه در به در کوُچه به کوچه کو به کو
می‌رود از فراق تو خون دل از دو دیده‌ام     دجله به دجله یم به یم چشمه به چشمه جو به جو
دور دهان تنگ تو عارض عنبرین خطت     غنچه به غنچه گل به گل لاله به لاله بو به بو
ابرو و چشم و خال تو صید نموده مرغ دل     طبع به طبع دل به دل مهر به مهر و خو به خو
مهر ترا دل حزین بافته بر قماش جان     رشته به رشته نخ به نخ تار به تار پو به پو
در دل خویش «طاهرا» گشت و ندید جز ترا     صفحه به صفحه لا به لا پرده به پرده تو به تو

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۲۵ دربارهٔ اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷۱:

به یارب ، خویش را شب از گزندَت در امان دارم

همیرضا در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۵۵ در پاسخ به همیرضا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴:

حدیثِ مُدّعیان و خیالِ ...

ضمناً این بیت را از ابوالعباس ربنجنی از قدیم‌ترین شعرای پارسی‌گو در همین مضمون نقل می‌کنند:

 

زیغ‌بافان را با وشی‌بافان ننهند

طبل‌زن را ننشانند بر روذ نواز

 

متن شعر از اینجا نقل شده است.

همیرضا در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۴۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴:

حدیثِ مُدّعیان و خیالِ ...

به نقل از شرح صوتی دکتر ضیاء این بیت می‌تواند تحت تأثیر این بیت نظامی سروده شده باشد:

به قدر شغل خود باید زدن لاف
که زردوزی نداند بوریاباف

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۸ - آگهی خسرو از مرگ بهرام چوبین » به قدر شغل خود باید زدن لاف ...

 

همیرضا در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴:

فقیهِ مدرسه دی مست بود و ...

طبق نقل دکتر ضیاء در شرح صوتی این غزل، این بیت می‌تواند تحت تأثیر این بیت سنایی سروده شده باشد:

دل به احکام دین سپردن به
باده خوردن ز وقف خوردن به

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۵۶ - اندر خوردن شراب و خواصّ آن گوید » دل به احکام دین سپردن به باده خوردن ز وقف خوردن به

fa ba در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۴۵ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده:

با سلام و عرض ادب. سوالی داشتم از دوستان عزیز. بهترین نسخه تصحیح شده خمسه نظامی کدام است؟

ر.غ در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۱۳ دربارهٔ حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۷:

پیوند به وبگاه بیرونی

امیر نصر در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۱:

واقعا این غزل نکات ظریفی داره

 

هم درس اخلاق داره

هم درس توحید داره

هم درس فلسفه داره

هم انگیزه ایجاد میکنه

هم مستی بی گفت و شنود داره 

 

 

Ahuora Ahuora در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۰۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸:

درود و ارادت

در بیت اول در واقع خیام مصائب روزگار و زندگی غم انگیز بشر رو شرح میده و کلا اصل زندگی رو زیر سوال میبره ( کاری است نه راست !! )

و در بیت دوم با زیرکی تمام می فرماید که آنچه که بلاست و سختی از جانب خود طبیعت و خالق هستی است و مصیبت و بلایی که دیگران به ما می دهند اصلا به حساب نمی آید و یا نیازی به توجه به آن نیست ..

Ahuora Ahuora در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲:

خیام خِردمندترین دانشمند و شاعر ایرانیست ..

Ahuora Ahuora در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۲۸ در پاسخ به hooshang haghbin دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲:

درود و سپاس 👏

ابوتراب. عبودی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۳۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۷:

با سلام و عرض تبریک سال نو محضر منور جمیع استادان  عزیز فرهیخته،مشترکین گنجور

 

از ره برسیـد عیـد نـــوروز
فرخنده و شادمان و بهروز


پروانه و شمع و بلبل و گل
جمعند به دورهم ز دیـروز


وز ژاله بُــــــوَد جـام لبالب
اندر کفِ گل به صبحِ امروز


هفت سین و بهار و سبزه و گل
 اقبال بلنــــــــد و بختِ پیــروز


وَز قــــدرِ رفیعِ لیلة القـــدر
بــزدای ز دل غمِ روان سوز


آواز هـَــزار و خنـــده ی گل
تقــدیم حضورتان همه روز

 

بر  هم وطنان(عبودی)تبریک

ماه رمضان و عیــــد نــــوروز

 

با احترام و مبارکباد،دیوان ابوتراب عبودی،چاپ دوم

 

احمدرضا نظری چروده در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۳۲ دربارهٔ خیام » نوروزنامه » بخش ۲ - آغاز کتاب نوروز نامه:

 

تصحیح متن:

و چنین گویند که چون گیومرت این روز را آغاز تارخی کرد

درست: تاریخی کرد.

چون دراغلب جاها تاریخ آمده است.

احمدرضا نظری چروده در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۲۲ دربارهٔ خیام » نوروزنامه » بخش ۲ - آغاز کتاب نوروز نامه:

متن زیرازنوروزنامه ویرایش کردد

"چنین گفتند موبدان عجم که دانا آن روزگار بوده اند"

درمتن بالا داناآن=دانایان باید باشد وبرای حفظ خط آن روزگار داناان نوشته شود

۱
۵۱۴
۵۱۵
۵۱۶
۵۱۷
۵۱۸
۵۴۸۵