گنجور

حاشیه‌ها

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۵۲ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۲ - دیگر پرسش گرشاسب از برهمن:

گواهان خاموش گوینده راست

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۵۰ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۲ - دیگر پرسش گرشاسب از برهمن:

نوسمن را به معنی سمن نو و گل تازه کاشکی کسی بگذارد ، أیدون باد

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۴۷ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۲ - دیگر پرسش گرشاسب از برهمن:

به پروار تن رنج تا کی بری صحیح است

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۴۳ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۲ - دیگر پرسش گرشاسب از برهمن:

هوا نیز فارسیست از وایو درست شده است الان در شهرستانهای که لکی رائج است به باد وا می گویند و هوا از وا بنیاد دارد وایو ایزدی بوده مربوط به دوره ی میتراپرستی پیش از امدن دین زرتشتی و إسلام . به عربی نیز نامگذاری مشابهی شده است روح نیز به عربی از ریح به معنی باد است چه پیشینیان همه چیز را از چهار بنیاد اب باد خاک اتش می گرفته اند تکلیف ادم به عربی اینجا اشکار ترست چون روح را در برابر جسم داریم و نیز نفس که خود مراتبی دارد اما به فارسی تن و روان هوش و بوی و جان در کنار فره وشی ادم را توژ در توژ می انگارد و پیچیدگی منگ کننده ای می افرینند

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۲۴ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۱ - دیدن گرشاسب برهمن را:

بخاطر زنده یاد صادق هدایت و کتاب فوائد گیاهخواری نیز بگویم ادم به قول اسدی ماهی خوار بوده و گیاه خوار وگر نه دندان های نیشی چون گرگ داشتی سرو فش و ویشک گون

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۲۱ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۱ - دیدن گرشاسب برهمن را:

برهمن از شرح شرایط اقلیم ادم را به یاد جنگل های مالزی می اندازد که هم برهمن ها بدا نجا راه دارند و هم پردرختند به شرحی که اسدی میدهد بهر حال جالب است امروزه دانشمندان معتقدند که انسان نما ها در جنگل های مالزی زیسته اند و البته نامی از جده هم امده که می دانیم از لحاظ سنت مذهبی مان حضرت ادم بروی کوهی در عربستان فرود امده به این ترتیب اسدی نه سیخ را سوزانده نه کباب

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۱۶ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۱ - دیدن گرشاسب برهمن را:

گره goreh را نیز مراد گروه بوده که انرا برای بر ساختن کلمات پیوندی اماده تر میکند

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۱۴ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۱ - دیدن گرشاسب برهمن را:

سرو همان شاخ و دندان حیوانات است مثل ویشک که قبلا اورده شد

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۵۹ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۱ - دیدن گرشاسب برهمن را:

کناغ کرم پیله باشد و نیز هر تاری مثل تار تارتنک و عنکبوت ،توژ به پوسته درخت می گفته اند که برای زین اسب می پروراندند اما توژ به هر چیز نازک و پوسته وار می گویند به لری هنوز کاربردش به معنی پوسته است در ترجمه های فیزیک نوین به فیلم هم میگویند چون فیلم به انگلیسی به لایه نازک می گویند و چون فیلم ها نیز نوار های شفاف داشتند و از خلال ان نور میگذشت و به نمایش گذارده می شد

اذر در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۰:

با سپاسگزاری فراوان از سایت بسیار ارزشمند شما
در مصرع "از لب سلامت ای احد چون برگ بیرون می‌جهد"
بجای برگ (برق) گویاترست

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۳۹ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۸ - خبر یافتن پسر بهو از کار پدر:

بله حسین جان قبلا برای فارسی شدن کلمات بها می دادند اما حالا هر کلمه ای را بی تغییر از زبانهای دیگر می گیریم مثلا کرمیت به لری یعنی کبریت که از کرم به معنی قرمز یا کرمز گرفته شده چون کبریت قرمز است و همچنین قرمطی از کرمیته چون أولین قرمطی گویند موی سرخ داشته گرفته شده حالا اشفته شدیم کلماتی رو که خودمان ساخت یم باز با تلفظ های دیگران وأم می گیریم اوردن انگلیسی و فرانسه در نوشته هامان متاسفانه به فخامت انها می فزاید و البته حیف نمی شود گفت کرمیت که مسخره میشویم

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۲۳ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۶ - پاسخ دادن بهو مهراج را:

نسناس یعنی میمون و عربی است فارسی ان کپی است در ترجمه های نخستین قران زیر کونوا قرده والخنازیر امده پس براز و کپی شوید

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۲۱ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۶ - پاسخ دادن بهو مهراج را:

خاشه روب خاشاک روب است ، کواره سبد باشد بویژه سبد حمل میوه ، گرم و گداز بازار گرمی،

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۰۵ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۶ - پاسخ دادن بهو مهراج را:

زبون فارسی یعنی خوار زبون عربی یعنی شتر لگد زن

نیلوفر در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۰۵ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو:

شاید قسمت دوم سلحشور از شوریدن باشد به معنی شوریده بودن و عاشق بودن

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۰۳ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۵ - قصه زنگی با پهلوان گرشاسب:

تنگ توشه یعنی بی اذوقه

نیلوفر در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۵۱ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو:

با توجه به دیکشنری رندوم هاوس به معنی کسی که در جنگیدن مهارت و برتری دارد ،سلحشور

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۴۱ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو:

اما لغت سلحشور به معنی سلاح شوینده نیست البته فارسی اوستایی است و راستش تکلیفش معلوم نیست ولی به سلاح پیوند ندارد

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۸ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو:

سلیحت همان سلاحت است یعنی سلاح تو که عربی است اما به فارسی سلاح را زین می گفته اند و زراد خانه و اسلحه خانه را زینستان می گفته اند و زینستان بزرگ ساسانیان در استان أنبار عراق بوده که برای رزم با روم سلیح و یا زین بر می گرفته اند و انجا نزدیکترین جایگاه به روم بود در قلمرو ایران و البته هنوز نام ان استان در عراق الأنبار است که معنی قبلی خود را یدک می کشد

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۲۹ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۳ - رزم سوم گرشاسب با خسرو هندوان:

بیغاره و فسوس همان ملامت و مسخرگی هستند

۱
۵۱۵۶
۵۱۵۷
۵۱۵۸
۵۱۵۹
۵۱۶۰
۵۶۲۹