امین کیخا در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۱۶ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۱ - پیغام بهو به نزدیک گرشاسب:
ریکاشه خارپشت بزرگ را می گویند که خارمی پراکند و به همین تلفظ به فرانسه غی کو شی به کمانه کردن تیر می گویند البته فکر نمی کنم به هم مربوط باشند اما هر دو مربوط به تیرند
امین کیخا در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۴۶ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۱ - پیغام بهو به نزدیک گرشاسب:
گزارم گزارش دهم. ترجمان از ترگمان است و کسی می باشد که فکر تر و تازه دارد و زبان نا اشنا به دیگری گزارش می دهد ترجمه هم همین ریشه را دارد
امین کیخا در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۳۱ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو:
شوش همان شمش است
امین کیخا در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۳۰ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو:
پای نبودش توان و تحمل نبودش
نیلوفر در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۱۳ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو:
سلیحت به معنی سلاح دار
نیلوفر در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۰۴ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۳ - حدیث بهو که با مهراج عاصی شد و خبر یافتن ضحاک:
باژ به معنی هدیه و باج
امین کیخا در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۰۲ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۹ - جنگ اول گرشاسب با لشکر بهو:
کافتن به معنی تجزیه شکافتن و گود کردن امده کاو به معنی مقعر و به لری kaos به معنی کاوی دیواره کوه کاربرد امروزی دارد و قوس عربی ریشه در این ها دارد
نیلوفر در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۵۹ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۳ - حدیث بهو که با مهراج عاصی شد و خبر یافتن ضحاک:
قنوج نام شهریست در هندو همچنین گویشی به نام قنوجی،البته نام این شهر در گویش اهالی هند کنوج میباشد که به معنی دوشیزه گوژپشت است
نیلوفر در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۵۷ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۳ - حدیث بهو که با مهراج عاصی شد و خبر یافتن ضحاک:
در بیت 5 مصراع اول قنوخ اشتباه تایپ شده و صحیح آن قنوج میباشد
امین کیخا در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۵۷ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۹ - جنگ اول گرشاسب با لشکر بهو:
به لری سن و گن هر دو به معنی بریدن به کار می رود سن شاید ریشه فارسی سنان باشد و گن با تبدیل گ به ج با جنه که سپر است به عربی معرب شده است ولی نیاز به پژوهیدن بیشتر دارد
امین کیخا در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۵۲ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۹ - جنگ اول گرشاسب با لشکر بهو:
خشت نیزه و زوبین معنی میدهد در خسرو شیرین هم برای نیزه بلند واژه دورباش اورده شده که نوعی نیزه برای دور نگه داشتن بوده است
نیلوفر در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۴۹ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۴ - نامه ضحاک به اثرط و خواندن پهلوان گرشاسب را:
مارفش مانند مار ،ماروش در واقع
نیلوفر در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۴۵ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۴ - نامه ضحاک به اثرط و خواندن پهلوان گرشاسب را:
که آواز بازاید از کوهسنگ :پژواک
داود در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۲۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۱۰:
ام متن قبل از ابیات دشمن ضعیف که در طاعت آید ودوستی نماید مقصود وی جزاین نیست که دشمن قوی گردد وگفته اند بردوستی دوستان اعتماد نیست تا بتملق دشمنان چه رسد وهرکه دشمن کوچک را حقیر شمارد بدان ماندکه آتشاندک را مهمل می گذارد --
امروز بکش چو میتوان کشت
کاتش چو بلند شد جهان سوخت
مگذارکه زه
کند کمان را
دشمن که به تیر میتوان دوخت
داود در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۱۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۸:
سه چیز پایدار نماند مال بی تجارت وعلم بی بحث وملک بی سیاست - قطعه وقتی بلطف گوی ومداراومردمی-باشد که در کنمد قبول آوری دلی
وقتی بقهر گوی که صدکوزۀ نبات -گه گه چنان بکار نیاید که حنظلی
داود در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۰۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۶:
ملک از خردمندان جمال گیرد و دین از پرهیزگاران کمال یابد پادشاهان به صحبت خردمندان از آن محتاج ترند که خردمندان به قربت پادشاهان-پندی اگربشنوی ای پادشاه -در همه دفتر به ازین پند نیست-
جز به خردمند مفرما عمل
گرچه عمل کار خردمند نیست
داود در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۵۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۵:
عالم ناپرهیزگار کور مشعله دار است یهدی به وهو لایهتدی- بیت- بیفائده هرکه عمر درباخت -چیزی نخرید وزرباخت
داود در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۴۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۲:
اگر امیدداری کزو بر خوری-بمنت منه اره برپای او ---
منت منه که خدمت سلطان همیکنی- منت شناس ازوکه بخدمت بداشتت
داود در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۴۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۲:
یک بیتی جامانده -- آنکس که به دینارودرمخیر نیندوخت- سر عاقبت اندرسردینارودرم کرد ---- این متن اضافه گردد عرب گوید جٌدولا تمنن لان الفائده الیک عائدة یعنی به بخش ومنت منه که نفع آن بتوباز میگردد
امین کیخا در ۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۲۱ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۲ - پاسخ گرشاسب به نزد بهو: