گنجور

حاشیه‌ها

کامبیز درودیان در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۱:

در انتساب این غزل به حضرت مولانا جای تردید است. این غزل سروده شرف الدین عبدالله زکی، یکی از معاصران مولانا میباشد. مراجعه شود به مقاله «آل بنجیر» از استاد احمد گلچین معانی، در مجله دانشکده ادبیات دانشگاه مشهد، سال پنجم، شماره دوم، ص 209.

مسعود سعیدی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶:

آقای جاوید مدرس
شما بیتی را که می گویید از شاعر است به سلیقه ی خود تغییر می دهید و بعد تفسیر و معنا می کنید
شطرنج و قواعد بازی آنرا پیش کشیدید تا مغلطه ای را حقیقت جلوه دهید
شاه انگیز را ، ساز انگیز کردید
بازی را بازو کردید
مردم را هم به یار تغییر دادید
آسمان و ریسمان را به هم بافتید تا خونندگان را به بی راهه ببرید
یکبار به توضیح ، س م توجه کنید تا ببینید چقدر انحراف در گفتار و فکر شماست
به شطرنجی در کار است نه احتیاج به تغییر غزل حافظ

حمید جواهریان در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۵۷ دربارهٔ رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱:

با نظر اقای بنی هاشمی موافقم. در زمان رودکی واژه 'دماغ' نمیتوانسته بمعنای ' بینی' استفاده شده باشد.

علی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۲۲ دربارهٔ اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۸۳ - خیال من به تماشای آسمان بود است:

سلام با اقبال اشنا هستم به نظر من (زمین به دوش خود الوند و بیستون ...) زیبا ترین شعر اقبالاست.

کمال در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۵۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۰:

جمع آن: 4702

جاوید مدرس اول رافض در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶:

ز بیم غارت عشقش .................. رها کردم
ولی می‌ریخت خون و ره بدان هنجار می‌آورد
دلِ خونین : 6 نسخه (801، 803، 836 و 3 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ)
دل اندر خون : 14 نسخه (813، 818، 821، 823، 825 و 8 نسخۀ متإخر یا بی‌تاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری
دلِ پُرخون : 4 نسخه (827 و 3 نسخۀ متأخر) قزوینی، سایه، خرمشاهی
دلِ خونی : 1 نسخه (894)
-----------------------------------------
از 29 نسخه‌ای که غزل 142 را دارند 4 نسخه این بیت را ندارند از جمله نسخۀ مورخ 819. از نسخه‌های کهنِ کامل و مورخ نسخه‌های مورخ 822 و 824 خودِ غزل را ندارند.
*****************************************
*****************************************

حمید حسن شاهی نژاد در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۰۶ دربارهٔ عبید زاکانی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱ - در حل فال گوید:

برای استخاره یک صفحه‌ی قرآن را باز می‌کنی و به خط هفتم میروی اولین حرف را نگاه می‌کنی اگر ث ،ج،خ،ز،ش،ظ،ف،باشد (حروفی که در سوره حمد وجود ندارند ) استخاره بد است پس از آن دوری کن.
بقیه ی بیت ها مفهومی واضح دارند.اگر مشکلی در جایی هست بفرستید.
درود بر شما و بر عبید زاکانی
اول که خواندمش فکر کردم بی معنی است ولی بعد از فهمیدن شعر بر شاعر آفرین گفتم.

کمال در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۸:

باسلام
فالی دروصف این غزل:
ای صاحب فال، شمادرزندگی مادی گرفتار
شده وخودحقیقی تان راکمتربه یادمی آورید
حافظ به شمامژده می دهدوتوصیه میدهد
که درفکرآفریدن لحظاتی خوش باشیدگاه،،
باهمدلتان،همرازتان به سفربروید،به،،،،،،،،،،،،،،،
گوشه ای پناه ببریدوغمهارافراموش کنید،،،،
بکوشیدتااززمان موجودبهترین بهره برداری
رابه عمل آورید.زمان بزرگ ترین سرمایه ،،،،،،،
شماست،آنراباغم وتردیدازدست ندهید،،،،،،،،،
شادباشید.

بابک در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۵۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۷:

مظفر گرامی،
در آنصورت حتماً می گفت:
"منقل بگذار در شبشتان" !
باری، رابطه منقل با زمستان و شبستان ؟
چون بخاری دیواری و شومینه هنوز سر و کله شان پیدا نشده بود، منقل را در زمستانها داخل اتاقها می گذاشتند که هوا را گرم کند.
"...حال که زمستان می رود و روزها گرمتر می شوند و دیگر احتیاجی به منقل ( همان که زیر کرسی هم می گذاردند) طی روز نیست آنرا ببر بگذار در شبستان (محل خواب) چرا که شبها هنوز سرد است...."
شما هم فکرت کجاها که نرفت!

مظفر در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۷:

در بند دوم از بیت دوم سعدی میفرماید "منقل بگذار در شبستان". آیا مراد سعدی از منقل همان "منقل آتش" است که برای کشیدن تریاک به کار میرود؟ در این صورت آیا میتوان نتیجه گرفت که استاد دستی بر آتش داشته است؟

حسین در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳۵:

در تصحیح دکتر شفیعی کدکنی بیت سوم و سه بیت آخر نیست

م رجبی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۱۶ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

در بیت اول منظور از دردی کش هر دلسوخته ایست

مسعود در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲:

از زمانی که این آهنگ را شنیدم،‌دارم دیوونه میشم
مولوی چطوری به دنیا نگاه می کرد؟
مگه مولوی چه چیزی رو میدونسته که ما نمی دونیم؟
چه چیزی را نباید فاش بگوئیم؟
برای چی باید خاموش باشیم؟
....
و اما همابون شجریان .....
نمیدونم درباره اجرای آسمانی همایون چی بگم؟
فقط میتونم بگم این اجرای همایون یک اجرای معمولی از جنس زمینی نیست
حتما در زمان خواندن به ملکوت رفته که میتونه روح ما رو هم با خودش اون بالا ببره
نمیتونم حس خودم را از شنیدن این آهنگ با واژگان بیان کنم ...
همون بهتره که "خمش باشم" و "بانگ و علالا" نکنم

مسرور در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۰۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب نهم در توبه و راه صواب » بخش ۲۲ - حکایت:

بر؛آن خورد سعدی!که بیخی نشاند:یعنی ای سعدی از میوه کسی میخورد(بهره مند میشود) که گیاهی و درختی کاشته باشد و مصرع بعدی این بیت نیز به همین منوال معنی شود.

ایرج اسماعیل پور قوچانی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۵۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۶ - نصیحت کردن مرد مر زن را کی در فقیران به خواری منگر و در کار حق به گمان کمال نگر و طعنه مزن در فقر و فقیران به خیال و گمان بی‌نوایی خویشتن:

با توجه به اظهار نظر دو تن از دوستان بر نادرستی بیت
فقز فخری از گزافست و مجاز
نه هزاران عز پنهان است و ناز
به گمان بنده این بیت صحیح است. در اینجا گزاف به معنی زیاد بودن و فراوانی است که با ابیات پیشین همخوانی دارد. مولانا می فرمایند که کلمه فقر در اینجا به معنی مجازی کلمه است و در مقام حقیقت به معنی دارایی مفرط و گزاف است. مصرع دوم هم در همین مضمون باید 9000 خوانده شود که عددی مقدس و استعاره ای برای بی پایان است.

گلی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۳۸ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۰ - زن در ایران:

سلام
اگر این شعر رو عمیق بخونید کاملا مبرهن هست که پروین عزیز هم به عفت و هم به آزادی زن بعنوان یک انسان که حق زندگی دارد اعتقاد داشتن.
اینکه این سه بیت توسط خود پروین نوشته شده یا خیر چندان مهم نیست، انقدر اشعار ایشون زیبا و پرمغز هستن که بهتره درباره تمامشون صحبت بشه چون بیت بیت اشعارشون درس هست واسه همه دوران.
اگر هم برادرشون تغییری در بعضی قسمتها دادن که البته کار درستی نبوده شاید دلیلی داشته که ما بی اطلاع هستیم.

آواره در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۳۱ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳:

بیت دوم یا سوم : آندم باید آن دم نوشته بشه.ممنون.شعر زیبایی بود.

ولی حنیقی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۰۹ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹۰:

چو گوهر از دم تسلیم‌کن سپر بیدل
درین محیط‌که تیغ است سرکشیدن موج
بیت آخررا اینطور خواندم

گمنام در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:

جناب مرتضی
علت به معنای بیماری ست نه علامت
درمورد مصرع: من جرب المجرب... به نظر معنای اول مناسب تره، حافظ از آزمودن معشوق نتیجه ای نگرفته و در حال سرزنش کردن خود از این جمله استفاده میکنه که کسی که آزموده رو بیازماید سزاوار پشیمانی و ندامت است...

س،م در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶:

این بیت در قلم قزوینی نیست
ولی در قلم عطاری کرمانی هست
مباش غره به بازی خود که در خبرست‏
هزار تعبیه در حکم پادشاه انگیز
به نظر میرسد حافظ خطاب به شاه شجاع میگوید : به این حقه بازی ها و نیرنگ های خود {که تظاهر به دینداری می کرد} مغرور نباش که معروف است کار های پادشاه تعابیر مختلف دارد { منظور اینست که مردم می فهمند که تو وانمود می کنی که دینداری ، ولی از انگیزه ی تو درین تظاهر با خبرند}

۱
۴۱۱۱
۴۱۱۲
۴۱۱۳
۴۱۱۴
۴۱۱۵
۵۶۲۱