میر ذبیح الله تاتار در ۹ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹:
سلام
گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست
هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است
حضرت لسان الغیب در ارزش ومقام دوستی می گوید :
اگرمرا به بهشت ببرند، وآنجاازشرابهای بهشتی به من بدهند،اگرتنهاباشم ارزشی ندارد باید بادوستان به بهشت بروم وباده بهشتی بنوشم.
تازهقدم در کوچهراه در ۹ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۰۵:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶:
در باب این که «هر خم از جعد پریشان تو زندان دلیست» بر «هر سر زلف تو مجموع پریشان دلیست» ارجح است: جعد، موی تابدار است. حال پریشان که باشد، پیچ و تاب آن بیشتر. و جعد پریشان خمهای زیادی دارد. تشبیه خم مو به زندان و اسیران کمند در مصرع بعدی، لطافت بینظیری به این بیت دادهاند. حالا شما بگویید کدام بیان به هنر سخن حضرت سعدی نزدیکتر است؟
اببراهیم رمضانپور در ۹ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۰۵:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۳:
گفت من یک بار گوش به احمق کردم باردگرنم کنم .
چرا گوش به جگر گوشه مردم نادم کردم و دگر نم کنم.حافظ1/2
بابک چندم در ۹ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷:
استاد موسوی گرامی،
خودمانیم این" عرفان شیعی" هم از آن صیغه های با حال ولی بسیار بسیار متاخر است ها...
در عرفان تمامی تلاش سالک بر آنست که خود را از تمامی قید و بندها رها کند مگر خود خدا، یعنی که فقط خدا و دیگر هیچ...
نمونه هایی از عطار:
زکفر و دین و ز نیک و بد و ز علم و عمل
برون گذر که برون زین بسی مقامات است...
اگر دمی به مقامات عاشقی برسی
شود یقینت که جز عاشقی خرافات است... (آیا این همان نیست که حافظ گوید؟)
مقام عاشق از دو کون برونست...(و این؟)
لب دریا کفر است و دریا جمله دینداری
ولیکن گوهر دریا ورای کفر و دین باشد...(و این؟)
عطار
ولی در مذاهب که شیعه نیز از آنان مستثنی نیست تمامی نه تنها نشسته بر باورهاست که در قید و بند آنان گرفتار...
سید محمد در ۹ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱:
مهربان گرامی
گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید
سر امدن زمان عشرت ، غصه ی حافظ شده و در آرزوی بازگشت آن زمان ، می گوید : دیدی چگونه زمان عیش به سر آمده . در جواب می شنود : آن روزگار خوش دوباره باز می گردد و غصه ها به سر می رسد .
زنده باشید
کمال در ۹ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۰۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۵۹:
10716
علی در ۹ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۳:
در مورد پیشنهاد علیرضا برای تصحیح نیز باید بگویم که با جایگزینی پیشنهاد ایشان وزن به هم میخورد.
علی در ۹ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۳:
دستان به معنی سرود و نغمه هم هست که به نظر میرسد این معنی مناسب تر باشد.
مهربان در ۹ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱:
با درود و سپاس از اساتید محترم
اگر ممکنه شرحی بر بیت زیر مرقوم بفرمایید:
گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید
عبدالزهرا در ۹ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۴۲ دربارهٔ عراقی » عشاقنامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - در نعت خلفای راشدین:
با سلام حاشیه 2 و 3 کاملا مربوط هستند چرا که جناب عراقی موضع خودش رو مشخص نکرده لذا باید حاشیه زده بشه که برادران اهل سنت متوجه بشوند
میم الف در ۹ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۸:
توضیح و شرح برگرفته از:
پیوند به وبگاه بیرونی
میم الف در ۹ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۸:
شرح بیت ششم:
شکیبائی تلخ است و عمر فانی است ; کاش میدانستم چه وقت او را می بینم.
بیت با توجه به نظری که علامه مرحوم قزوینی درباره حَتّام َ اظهار کرده اند معنی شد، و این است یادداشت قزوینی ذیل این بیت : چنین است در غالب نسخ ، بعضی نسخ چاپی : حتّی م َ، و این املای اخیر غلط است چه الی و علی و حتّی در صورت اتّصال بمای استفهامیّه پس از حذف الف ما چنانکه در علم صرف مقرّر است حتماً باید بصورت الف نوشته شوند یعنی اِلاَ م و علاَ م و حتّام نه الی م َ و علی م َ و حتّی م َ (رجوع شود به شرح رضی بر شافیه )، - و این نکته را نیز ناگفته نگذریم که حتّام در عربی بمعنی تاکی و تا چه زمان و تا چه وقت است نه به معنی کی و چه زمان و چه وقت ، شاعر عرب گوید:فتلک ولاة السّوءِ قد طال مکثهم فحتّام العناء المطوّل ،و به این معنی اخیر یعنی کی عرب متی گوید نه حتّام و بنابراین با اندک تأملی واضح می شود که استعمال حتّام در بیت محل بحث ما یعنی یا لیت شعری حتّام القاه بجای خود نیست چه مقصود اینست که ایکاش می دانستم کی او را می بینم نه تا کی او را می بینم که به کلّی ضد مقصود است ، پس برای توجیه کلام خواجه یا باید که فرض کرد که عموم نسخ در اینجا محرّف است و در اصل کلمه دیگری بوده به جای حتّام ، یا آنکه (بر فرض صحّت نسخ ) باید کلام را به تقدیر نفی گرفت یعنی یا لیت شعری حتّام لا القاه یعنی ایکاش می دانستم تا کی او را نمی بینم و تا چندی به بلای حرمان و هجران او مبتلا خواهم بود، نظیر توجیه بعضی از مفسرین در آیه شریفه یبیّن اللّه لکم ان تضلّوا یعنی لئلاّ تضلّوا
محسن حیدرزاده جزی در ۹ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۴ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۴ - آرزو:
شفقت تشدید ندارد ( بیت 6 )
خواجه نصیر بی سواد نبود اما خوب می دانست چطور بی سوادها را با حرفهای پوپولیستی فریب بدهد و قانع کند همچنان که هلاکو را راضی کرد خلیفه ی البته ستمگر را بکشد ، اما در مورد سگ خواندن خود ،به نظر من خلیفه ی خدا حق ندارد چنین الفاظی را به خود یا دیگر همنوعانش نسبت دهد این بیت "سگ لوند " معروف است که :
سحرآمدم به کویت به شگار رفته بودی
تو که سگ نبرده بودی به چه کار رفته بودی
و زشتی سخن وقتی آشکارتر می شود که بدانی بیت خطاب به شاه عباس است .
گاه برای مذمّت رذیله ای اخلاقی ممکن است شاعر ، انسان را با سگ مقایسه کند که به نظرم نیت پاک او عذرخواهش خواهد بود چنان که اقبال گفته است :
آدم از بی بصری بندگی آدم کرد
گوهری داشت ولی پیش قباد و جم کرد
آدم از خوی غلامی ز سگان پست تر است
من ندیدم که سگی پیش سگی سر خم کرد
امیر حسین در ۹ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۰:
با عرض سلام و خسته نباشد به همه دوستان،روی سخن من با اون عزیزی هستش که میگه اینجا جای بحث در مورد شعر هستش و به محسن چاووشی و آهنگاش میگه مبتذل،باید بهش بگم من همه جلد های کتاب حضرت مولانا رو خوندم و از این غزل هم رد شدم ولی وقتی دیدم این بزرگوار آقای چاووشی به آهنگ در آورده شعر رو واقعاً یه حس دیگه ای بهم دست داد یعنی روحم تازه شد به عبارتی،پس خواهشاً شما اگه دوست نداری گوش نکن،تازه به شخصه این آهنگ رو به چندتا از دوستان خودم هم که نشون دادم گفتن واقعاً مولانا چه درجه ای داشته و رفتن و کتابای اون حضرت رو گرفتن.
با تشکر...
بابک چندم در ۹ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱:
جناب نگاه گرامی،
در کدامین از آیینها و کیشهای کهن ایران زمین چنین رسمی موجود بوده؟
محسن حیدرزاده جزی در ۹ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۵۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۴ - مقالت هشتم در بیان آفرینش:
مصراع دوم بیت 26 مشکل وزنی دارد ظاهرا این گونه درست است
جل ز سگ و توبره از خر بهست
بابک چندم در ۹ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹۷:
شهاب طاهری گرامی،
عطارد و یا تیر و (Mercury) در علم هیئت و نجوم سبک قدیم حاکم بر علم و دانش و عقل و منطق است و نمادش هم کتاب... در اینجا اشاره به اوست که بالادست ادیبان می نشسته...
امیرحسین در ۹ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۳۶ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۲۷:
لطفا معنی شعر رو برام مینویسید
با تشکر
امین در ۹ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳۵:
معنی سگ یعنی اینکه مرا به حال خودم رها کنید... کجای اسلام گفته سگ نجس هستش ؟؟ تنها خوردنش منع هستش... تفسیر درست کنید دوستان... ممنون
میر ذبیح الله تاتار در ۹ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹: