گنجور

حاشیه‌ها

امیر در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۴۳ دربارهٔ رضی‌الدین آرتیمانی » ساقی‌نامه:

شبی خواب دیدم به شهر نجف
که اندر حرم میروم با شعف
سحر گاه بود و حرم غرق نور
به نزدیک ایوان سگی با غرور
به کنج دگر دست و اندام شیر
علی شیر و من آن سگ بس حقیر
به سالی در اندوه این بودمی
سگی در حرم ! دل بفرسودمی
بگفتا به من سال دیگر کسی
به تعبیر آن دل مفرسا بسی
وفی خوانده مولا تو را چون سگی
که با شیر حق میکنی هم تگی
(سگش بر شهان دارد ازآن شرف
که باشد سگ آستان نجف)
الهی اگر سگ اگر کمترم
به جان و به دل بنده ی حیدرم

حامد در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۲۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۰:

آقایکیخای عزیز واژه صاف که امروز استفاده میشه معادل همواره و متضاد ناهموار که در گذشته هم همین معنی رو داشته

صبا در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۲۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۱ - گفتار اندر پرورش زنان و ذکر صلاح و فساد ایشان:

مثل اینکه هیچ یک از دوستان اطلاعاتی از زندگی خصوصی حضرت سعدی نداشته اند: همسر سعدی به بدی شهره بوده. باوجود همچون زنی حتی من این شعر را تا حدی معتدل می بینم. از لطایف سعدی بوده که همگی زنان را در یک شمار نیاورده و زن خوب و بد را تفکیک قایل شده.
از آن گذشته دوستان سعدی شاعر است نه امام...و جایزالخطاست.
از این شعر بگذریم، از ای پسرش چگونه بگذریم. اما فرا موش نکنیم سعدی سلطان الغزل پارسی است.

کسرا در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۰۴ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹:

خیلی زیباست

حمیدرضا در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۵۱ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:

عالی بود.

خسرو حسین پور در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۱۱ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۷:

در بیت سوم مصرع دوم به خدمت گرفتن دو کلمه پرچینک آنهم در یک مصراع کاری نیست که خواجو انجام داده باشد .چون من دسترسی به نسخه های دیگر ندارم از دوستانی که به منبع دیگری دسترسی دارند می خواهم ما را یاری رسانند .
به عنوان مثال ما میتوانیم این بیت را اینگونه هم بخوانیم
در سخن لعلک در پوشک او در پاشک
بر سمن سنبل برجینک او پر چینک

محمد در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۲:

قدر مسلم آوازه شاعری مثل حافظ به درگاه سلاطین هم رسیده بود و چه بسا مدح شاه به خاطر اضطرار و مخاطراتی است که اگه شاعر امتناع می کرده پیش می آمده ، چیزی که مهمه اینکه حافظ به هیچ وجه یه شاعر درباری نیست و با حذف یا تغییر برخی از ابیات این قبیل شعرها مسیر حکمت و بیداری در شعرهاش دیده میشه

شهلا در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۵:

چه حاشیه ای می توان براین ابیات نغزنوشت، جزآنکه گل شویم، انار شویم و درپوست نگنجیم، ازعشق جامه بدرانیم و نعره برآوریم وبترنگیم؟

Donald در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۳۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳:

منظور استاد حافظ از این شعر زیبا مرگ امی مبارز الدین شاه مستبد و توتالیته زمان حافظ هست که بدست پسرش شاه شجاع کور شد و سپس به درک واصل شد و در ادامه شعف و خوشحالی حضرت حافظ از به سریر نشستن پادشاه شعر و ادب دوست شاه شجاع هست. حافظ در دورانی می زیسته که در ابتدا م قارن با سلطنت شیخ ابو اسحاق بوده سپس مبارز الدین مستبد و بعد هم شاه شجاع. استاد عزیز توفیق که چه عرض کنم اما توفیق اجباری دیدار تیمور لنگ هم داشته است. و آنقدر کلام استاد شیوا و شیرین بوده که تمور پس از نابود کردن آخرین پادشاه سلسله مظفر و قتل عام تمام درباریان شیفته کلام نغز حافظ شده و از کشتار او منصرف می گردد...

امیر در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۵۶ دربارهٔ عبید زاکانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰:

این عقل که دیوانه کند عاشق را
عقلی نبود که مکر مکاران است
عقل آنکه تو را به سوی رحمان آرد
وین مکر تو رجس و فضله ی شیطانست

امیر در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۵:

خیر همان زحمت صحیح است یعنی باید ترک جان نمون و جامه ی جان را ترک کرد. زحمتش را کم کرد.

امیر در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۵:

خیر همهن زحمت صحیح است یعنی باید ترک جان نمون و جامه ی جان را ترک کرد.

امیر در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۳۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۹۶:

ای بار خدایی که کریمی و رحیم
بد کرده ام و ندیده ام بد ز کریم
عفو و کرمت بدی ز من محو کند
رحم تو بشارتیست والله علیم

امیر در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۰۵:

ای دل که تویی آینه هر اثری
هشدار نگیری اثری از دگری
جز نقش رخ دلبر جانانه خویش
حک کن ز وجود خویش هر خیر و شری

فردای روشن در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۰۳ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:

ن و القلم
دوست عزیز از اینکه معلمتون زده تو دهنتون بفهمید که چقدر ادبیاتتون به درد نخوره،متاسفم برای شما که به خودتون اجازه میدید به شخصیت بزرگ ایرانی مثل مولانا توهین کنید،بهتره قبل از نظر دادن نحوه حرف زدن و بیان کردن رو یاد بگیرید تا باز تو دهنی از معلم یا هر کسی نخورید،ممنون

سیدمحمدعلی حسینی در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۰۵ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:

تیروکمان عشق را خواهی اگرکنی نظر .قد خمیده ی منو دست بریده ی تورا .این بیت را از بعضی روضه خوانها ی قدیمی در رثای حضرت عباس شنیده ام

هانیه سلیمی در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۲۶ دربارهٔ فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۱ - در مدح خواجه ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی گوید:

چه موسیقی و اجرای صوتی خوبی.سپاس از شما برای انتخاب این شعر.

علی محدث در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۱۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۷۰ - جواب آمدن کی آنک نظر او بر اسباب و مرض و زخم تیغ نیاید بر کار تو عزرائیل هم نیاید کی تو هم سببی اگر چه مخفی‌تری از آن سببها و بود کی بر آن رنجور مخفی نباشد کی و هو اقرب الیه منکم و لکن لا تبصرون:

عرض سلام و ادب به استاد روفیای ارجمند
فرقی ندارد گرامی.
در باب او هیچ آدابی و ترتیبی مجو!
هم هوس و هوای آن نازنین را کردن خوش است...
هم هوس را در سر پروراندن...
گر چه پختن آن هوس مقدم بر هوای او را داشتن است...
خیال حوصله بحر می پزد هیهات
چه هاست در سر این قطرۀ محال اندیش :)
یا حق

علی محدث در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۰۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳:

«طویله» هم همان »طویله ای» است که به سبک نگارش قدیم می باشد.
البته در برخی دیوان های چاپ جدید، این گونه الفاظ را به سبک امروزی می نویسند.
عذر می خواهم مزاحم شدم.
یاعلی

۱
۳۷۰۲
۳۷۰۳
۳۷۰۴
۳۷۰۵
۳۷۰۶
۵۴۷۷