گنجور

حاشیه‌ها

امیرابوالفضل عباسیان در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۳۹ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰:

سلام همون واژه چگل درست هست که به معنی زیبارو هست که به ناحیه ای ترکان برمیگردد که زنانشان به زیبارویی و طنازی مشهورن چرا ه در دیوان محمد شیرین مغربی که خود نیز زادگاهش در قریه انبند رودقات تبریز هست که میشه گفت اصالتا ترک هست و آشنا به همان منطقه ای که زنانشان مشهورن به زیبایی نیز بیتی آمده که واژه چگل به کار رفته که به معنی زیبارو هست:
چو نگار چگلی خوب به خوبی تو نیست
نتوان گفت به خوبی چو نگار چگلی

هدی در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۵۰ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۴۲:

«خط شبرنگ» یعنی خط فسفری آیا؟

روفیا در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲۳:

به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد
گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید

روفیا در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲۳:

تو را که دزد گرفتم سپردمت به عوان
که یافت شد به جوال تو صاع انبارم
تلمیحی است به داستان یوسف هنگامی که عزیز مصر بود. برادران به اصرار او در سفر دوم از کنعان به مصر بنیامین را علیرغم میل یعقوب به همراه خود آوردند،
یوسف نیز نقشه ای طرح نمود و برای نگاهداشتن بنیامین نزد خود جام نقره سلطنتی را در کوله بار بنیامین جای داد و بدو اتهام دزدی زد!

روفیا در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲۳:

تو را که دزد گرفتم سپردمت به عوان
که یافت شد به جوال تو صاع انبارم
تو خیره در سبب قهر و گفت ممکن نی
هزار لطف در آن بود اگر چه قهارم
همه ما چنین لحظاتی را گاهی تجربه کرده ایم،
گاهی که خود را بی گناه می دانیم ولی ما را چون دزد به پاسبان می سپارند و با کمال حیرت می بینیم که همه شواهد به ضرر ماست!
خیره در سبب قهر می مانیم و گفتگو نیز برای مدتی میسر نمی شود،
می فرماید :
خموش کردم تا وقت خلوت تو رسد
ولی مبر تو گمان بد ای گرفتارم
صبور باش، دیری نمی کشد تا گشایش حاصل شود و تو در خلوت با من و خودت از لطف من آگاه شوی، تا آن زمان با بد گمانی اوقات خویش را تباه مکن.
نیم ز کار تو غافل همیشه در کارم
که لحظه لحظه تو را من عزیزتر دارم

کمال داودوند در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۲۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۴۹:

4963

کمال داودوند در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵:

ایول،بنده این غزل رابادوستان به اشتراک گذاردم.

اردشیر در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۰۰ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » درد زندگی [۲۵-۱۶] » رباعی ۲۳:

برای دنیا نام گذاشته است این بزرگ مرد خیام به دنیا گفته جای دودر یک در آمدن ( به دنیا آمدن ) در دیگر رفتن ( مردن )

arad در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۵۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱۷ - گریختن عیسی علیه السلام فراز کوه از احمقان:

با سلام
مولانا در چندین جای مثنوی حماقت را تعریف کرده است :
حرص کور و احمق و نادان کند مرگ را بر احمقان اسان کند
بطور کلی مولانا میفرماید حماقت در اثر غایب بودن عقل در فرد ظاهر میشود.و عقل وقتی غایب میشود که نفس (حرص و ترس و غرور و شهوت) بر ادمی غلبه میکند.در این شرایط نفس حکمفرماست و نابود کننده.در واقع احمق کسی است که گرفتار نفس است تحت فرمان نفس عمل میکند و عقلش در پس پرده است و بدیهی است که کار نخواهد کرد.

روفیا در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۰ - شنیدن آن طوطی حرکت آن طوطیان و مردن آن طوطی در قفص و نوحهٔ خواجه بر وی:

می‌شود صیاد مرغان را شکار
تا کند ناگاه ایشان را شکار
بی‌دلان را دلبران جسته بجان
جمله معشوقان شکار عاشقان
اینجا شکار می تواند معنای ناراحتی و قبض که در محاورات امروزی به کار می رود را نیز داشته باشد، گاهی می گوییم :
فلانی بدجوری شکاره امروز!
یعنی می خواهد چیزی یا کسی را شکار کند ولی خودش شکار می شود از فرط اندیشیدن و اندوه خوردن!
اتفاقا شاه روزی شد سوار
با خواص خویش از بهر شکار

بهر صیدی میشد او بر کوه و دشت
ناگهان در دام عشق او صید گشت

یک کنیزک دید شه بر شاه راه
شد غلام آن کنیزک جان شاه

وحید در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۵۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱۰:

لغت جهان در بیت سوم به معنی جهنده آمده است.

محمد ع در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۴۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳:

حتما به دوستان توصیه میکنم . این شعر رو با صدای حضرت استاد محمد رضا شجریان گوش کنن . اجرای خصوصی با نی جناب موسوی .

محمد در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۳۹ دربارهٔ شهریار » منظومهٔ حیدر بابا:

سلام
این منظومه کاری با روح من کرد که حافظ نکرد. روح این شعر نشات گرفته از خالص ترین؛ بی پرده ترین؛ زیبا و راست ترین؛ عمیق ترین؛ سوخته ترین زیبایی های انسانی و جهان موجوده که به قالب شعر در اومده و برای اهالی فهم آن نمایی دیگر از آن زیبایی هاست. من فکر نمی کردم بعد از حافظ شاعر دیگری بتونه روم تاثیری عمیق بگذاره اما شهریار با حیدربابا این کارو کرد. غزلییات شهریارو خونده بودم اما برای من تاثیر تمامی اونها در مقابل تاثیر این منظومه هیچه. با اینکه آذری می فهمیدم هیچ وقت حیدربابا رو نخونده یا گوش نکرده بودم تا چند ساعت پیش. این شعر به قدری خالصانه نوشته شده که به نظر می رسه یه پیامبر اونو سروده.
(((عرض کنم باید با صدای خود شهریار مطالعه بشه))) باز تاکید می کنم این مجموعه با صدای شهریار (یا آن طور که شهریار خوانده خوانده شود مطمئن نیستم بشود) تاثیر فرازمینی داره و تاثیر اون بدوم صدای شهریار فوق العاده نزول می کند.
اول در باب ترجمه : خواهش می کنم این ترجمه رو عوض کنید. حتی تحت الفظی هم نیست. غلطه.
دوم در باب دکتر حامد : شهریار در بین تمامی {ادبا، نویسندگاه، موسیقیدانان ....} که بی غرض هستند و شعور و فهم درک (*زیبایی شناسی *)دارند جایگاه ویژه ای دارند. (حرکت شما در اینجا) واقعا یه جور (Antic( بود. بیشتر از اینکه عصبانی بشم؛ خندم گرفت.

گمنام در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۹:

ای قافله سالار!! چنین گرم ، چه رانی؟
آهسته !، که در کوه و کمر باز پسان اند.
...
من قلب و لسانم ، به وفاداری و صحبت
واینان ، همه قلبند !! که پیش تو لسان اند
.....
آنان که شب آرام نگیرند ز فکرت
چون صبح ، پدید است ، که صادق نفسان اند.
به شپیده دم سوگند ! که شب زنده داران ، راستگویان اند.

روفیا در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۸:

البته آن عزیزی که خبر میبرد از شرابخواری پنهان حافظ تاکیدش بر نفس شرابخواری بود نه پنهانی بودن آن،
لیک حافظ به طنازی و ظرافت ذهن شنونده را از عیب شرابخواری به هنر پنهان کاری سوق می دهد!

گمنام در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۴۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۷:

آرش گرامی،
می فرماید ، برخی نا عاشقان ، جور خوبرویان را تلخ می انگارند، تلخ می بینند.
به مهر ورزان راستین گوش بسپار ، که نوش شکر پراکنی آنرا چشیده اند..
........من چشم بر تو و همگان گوش بر من اند !

گمنام در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶:

جعد زلف است و زلف نیست ،جعد زلف پیچیده و تابدار است
مجعد، مرغول ( و نه مرقول)

سینا صدری در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۵۴ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵:

بیت هفتم،مصرع دوم

سینا صدری در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۵۲ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵:

با سلام، در بیت هفتم، " ملکت " صحیح است(بروزن فرصت).

گمنام در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۴۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۲:

علی آقا،
به چشم ، ما اما مستغرق خواهیم شد، شما خود دانید!!

۱
۳۶۸۹
۳۶۹۰
۳۶۹۱
۳۶۹۲
۳۶۹۳
۵۴۷۸