گنجور

حاشیه‌ها

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۱۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۱ - گفتار اندر پرورش زنان و ذکر صلاح و فساد ایشان:

انوش جان
اگر زن ندارد سوی مرد گوش
سراویل کحلیش در مرد پوش
گویا منظورش این باشد که اگر زن به فرمان مردش نیست
همان بهتر که مرد بی عرضه مانند زنها شلوار زنانه بپوشد
سراول = شلوار
کحلی = سرمه ای
چشمم آن دم که سراویل به پایم نبود
به ره پاچه ٔ تنبان نگران خواهد بود.
مانا باشی

علی صداقت در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۵۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۲:

دوست گمنامی بر من خورده گرفت که مستغرغ نه مستغرق درست گفت ولی بالله خود نیک شاهدی است بر این که در خمار این دو مست، سعدی و شجریان، الفبا که سهل است خود نیز فراموش می شوم.

علی در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۰۵:

طبق دکلمه اقی احمد شاملو اینچنین است
بیت اول/دزدیده چون جان...
بیت دوم/وز چشم من بیرون مشو ای شعله تابان من
بیت پنجم/خوشحال و خندان اندر ا ...
بیت دوازدهم/جانم چو ذره در هوا چون شد ز هر سقلی جدا...
تشخیص درستی یا نادرستی به عهده شما دوستان

حاج علی محمد در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷:

به نظرمن حافظ شیرازدراین غزل خودولی غائب ارواحنالتراب مقدمه الفباء تصویرکرده است باتوجه به روایاتی که دروصف آن جناب آمده است که سیمای گندم گون دارد وخالی برآن چهره پرفروغ هموست که جان اولیاءدرفراغش به لب آمده ودم مسیحائی اورامی طلبند خانم سلیمان بااوست دم عیسی بااوست عصای موسی بااوست وحافظ معتقدبه اوست جان عالمی فدای قدمهایش

حاج علی محمد در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۴۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:

عرض میکنم عشق یک حقیقت واحداست والبته مراتبی داردکه بالاترین مرتبه آن ذات باری تعالی است ومرتبه پایین آن عشق های زمینی وبایدگفت عشق های زمینی درواقع رهگذری است برای رسیدن و پی بردن به عشق والاوآسمانی البته به شرط اینکه درآین مرحله متوقف نشود

سهیل قاسمی در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۳۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸:

بیت هفتم: ای کسی که می خواهی نشانه های عشق را از دفتر عقل یاد بگیری؛ می ترسم نتوانی این نکته را به درستی درک کنی.
«به تحقیق» یعنی «به درستی» اینجا تحقیق معنی پژوهش نیست.

کعبه در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲۰:

عاشق این بیتم
چه شکرفروش دارم که به من شکر فروشد
که نگفت عذر روزی که برو شکر ندارم
شکر وشیزینی و خنده اصلی ترین متاع مولانا هست که به جهانیان عرضه داشته است

انوش در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۱ - گفتار اندر پرورش زنان و ذکر صلاح و فساد ایشان:

از اساتید محترم خواهش میکنم بفرمایند( سراویل کحلیش در مرد پوش ) یعنی چه ؟

عبدالله قاسمی در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۴۵ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۷۱:

ضمنا برخی از ابیات این غزل زیبا توسط استاد ایرج خواجه امیری در برنامه برگ سبز شماره 173 در مایه دشتی خوانده شده

عبدالله قاسمی در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۴۳ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۷۱:

سلام
فکر کنم بیت پنجم به این صورت درست باشه:
چون راز برون نفتدم از پرده که هر چند
گویند مرا گریه نگه دار ندارم

Hossein Amir در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۵ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » ترکیبات » ناصر الملک:

با درود. بیت سوم دو کلمه ی نخستین افتاده و بدین شکل می باشد:
لیک ما گفتیم کاین مرد جبان
پشت استقلال را خواهد شکست

غلامعلی حامدبرقی در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۵۳ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۳:

با عرض سلام به نظرم کلمه وی اشتباهاً روی چاپ شده است :
دل نیست که در وی غم دلدار نگنجد
سندان بود آن دل که در او یار نگنجد

علی در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۸ - حکایت:

یکی فتنه دید از طرف بر شکست. یعنی چی؟

پارسا در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۵۵ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۴۷:

به نظر بیت آخر به گونه ی زیر صحیح تر هست :
شیوه چشم تو تا باده فروشی باشد
نتوان گفت بخواجو که مشو باده پرست
(برگرفته از دکلمه برنامه یک شاخه گل)

ATAA در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۱۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷:

درود زاهد نیشابوری
چون لاله قیمتی *فتد* در دل خاک
یا بشد در دل خاک
اینجوری فک کنم آهنگ بهتری داره

محمد زینی زاده در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۳۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۴۶:

به نظر بنده حقیر نیز گویا در مصرع چهارم در گذر زمان کلمه ای جا افتاده. در منابع دیگر هم "نامردان را به روی کار آوردی" دیده ام. اما چون وزن این مصرع با مصرع های دیگر همخوانی ندارد، این فرضیه را قوت میبخشد.

محمد رضا نیک زاد در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۷ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۳ - حکایت در معنی نظر مردان در خود به حقارت:

18 / 6 / 1395 سلام به دوستان
در این حکایتِ دوازده بیتی چهار مورد پدیدۀ دستوری« صفت فاعلی مرکّب مرخّم » به کار رفته است.
1 - در بیت 4 کلمۀ «رهـرو» صفت فاعلی مرکّب مرخّم است. اصل و ژرف ساختش رهرونده بوده،فرایند زبانی حذف پسوند فاعلی « َنده » انجام گرفته ،به این حال در آمده است. رهرو.
2 - در بیتِ 7 کلمۀ «خودپسند» صفت فاعلی مرکّب مرخّم است. ژرف ساختش خودپسندنده است.
3 - در بیت 8 دو کلمۀ «جان پرور» و«دلفروز» صفت فاعلی مرکّب مرخّم هستند ژرف ساختشان جان پرورنده و دلفروزنده است.
ساخت دستوری و زبانی «صفت فاعلی مرکّب مرخّم » معمولاً چنین است:اسم یا صفت یا قید یا ضمیر مشترک+بُن مضارع که پسوند فاعلی « َنده» از آخرش به دلیل ایجاد سهولت در زبان حذف شده است.
دانستن این موضوعات به معناکردن و خوانش بهتر و کیفی ترِ بیت و متن کمک می کند.
همیشه شاد و پیروز باشید.

منصور در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۵۲:

به نظرم
در عشق و محبت کمتر و بیشتر، کهتر و کلان تر نیست. هرچه هست عشق است.
بلخی و غیر بلخی نیست.
هر که مشتاق تر جانش فزونتر، هر که آگاه تر زیباتر.
زمانی سخن از نعت یا لعن کسی یا چیزی به میان می آید که حقیقت پوشیده است، مستتر در کلام و ستایش است.
ساختن اتوریته دوری از حقیقت است.

پیام در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴۷:

آدم واقعا شگفت زده میشه که مولانا چطوری پا فراتر از مرزهای انسان گذاشته و اینطور در بلندای معرفت و کمال ایستاده. وقتی مولانا رو می بینم به انسان بودن می بالم.

علی اکبرزاده در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۵:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:

در پاسخ به کاربری به نامِ «بهروز» که آهنگِ خوانشِ آوازیِ این چکامه‌ی جان‌نَوازِ فرزانه‌ی شیراز؛ زنده‌یادِ جاویدنام، خواجه «سعدی شیرازی» به آوایِ «محمدرضا شجریان» را از آنِ زنده‌یاد «محمدرضا لُطفی» اِنگاشته و پنداشته‌اند، باید یادآوری و گوشزد کُنم که این چکامه در سالِ 2541 (1361) در جُنگِ خنیای «سِرِّ عشق» یا «ماهور» - که کاری جاودانه و زیبا به آهنگ‌سازی و خنیاپَردازیِ جاودانه و زیبای زنده‌یادِ جاویدنام «پرویز مِشکاتیان» است – به گونه‌ی «ساز و آواز» و با نَوایِ نِیِ «محمد موسوی» و سِه‌تارِ زنده‌یادِ جاویدنام «پرویز مشکاتیان» خوانده و نواخته، و در سال 2545 (1365) روانه‌ی بازار شده است ...

۱
۳۶۴۸
۳۶۴۹
۳۶۵۰
۳۶۵۱
۳۶۵۲
۵۴۷۸