گنجور

حاشیه‌ها

محمد در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:

ﺩﻻﺭﺍﻣﯽ ﻣﺮﺍ ﺧﺎﻃﺮ ﺧﻮﺵ ﺍﺳﺖ
ﮐﺰ ﺩﻟﻢ ﯾﮏ ﺑﺎﺭﻩ ﺑﺮﺩ ﺁﺭﺍﻡ ﺭﺍ
این بیت من رو به یاد بیتی از سعدی میندازه:
هرکه دلارام دید از دلش آرام رفت
چشم ندارد خلاص هرکه در این دام رفت

۷ در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:

ضمیر مفعولی"م" به آرزو برمیگردد
آرزو میکندم: مرا آرزو(ی) آن است

کمال داودوند در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۰۷ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۳:

بنده این رباعی را با دوستان خود به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 8389

مهران تکلو(شب) در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۲:

در پاسخ به دوستِ عزیز، جنابِ فرهود گرامی:
در این مورد حق با شماست و عُرفِ گنجاندنِ پنج تا دوازده بیت در آن است؛ این شرط لازم است ولی نه کافی و آنچه باعثِ تمیزِ غزل از قصیده می گردد درونمایه ی دو قالب است. چه در دیوانِ شمسِ مولانا غزلِ هفتاد بیتی و در دیوانِ ایرج میرزا قصیده ای هفت بیتی را شاهدیم.
از طرفی این غزل تا بیتِ تخلّص شاملِ ده بیت و شش بیتِ باقی مدیحه است و خودِ حضرتِ خواجه مدیحه را از اصلِ غزل جدا گردانده؛ چه پس از آوردنِ بیت تخلّص و اتمامِ غزل مدح را آغاز کرده. هر چند شاید این را با سبکِ پاشانیِ حافظ هم بتوان توجیه کرد امّا غزلِ بیش از دوازده بیت باز هم در دیوانِ خواجه سابقه دارد.

مهران تکلو(شب) در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۲:

غزل در مدحِ خواجه برهان الدین ابونصر فتح الله، پسرِ خواجه کمال الدین ابوالمعالی(از نسبِ خلیفه ی سوم اهل سنّت) سروده شده؛ که در شمارِ رجال نیکِ دورانِ حضرت خواجه به شمار می آمده و حافظ بی دلیل کسی را ممدوح خود نمی گرداند. برهان الدین به مدت ده سال (از 742الی 752) در یزد، وزیرِ امیر مبارزالدین محمد مظفّری بوده و در سال مذکور استعفانامه ی خود تسلیم مبارزالدین کرده، تا سنه ی 756 که از بخت بد امیر مبارزالدینِ قصی القب فارس را مسخّر خود نمود و برهان الدین را دوباره بر منصب وزارت خود، امّا این بار در فارس نشاند و چون در همین سال قاضی مجدالدین اسمعیل(از ممدوحین دیگر حضرت حافظ که پدرش، قاضی رکن الدین یحیی ممدوح شیخ اجل سعدی بوده) وفات یافت، منصبِ قاضی القضاتی فارس را هم بدو وانهاد. و به احتمال بسیار قوی این غزل و مدحِ دیگرِ برهان الدین در سال های بین 756 تا 760(وفاتِ) سروده شده.
چنانچه میدانیم امیر مبارزالدین منفور حافظ و کلّ شیراز بوده و اینکه وزیر چنین شخصی ممدوح حضرت خواجه قرار گیرد، تنها از بزرگمردِ روشن فکری چون حافظ و تنها از چشمانِ تیزبین و ذهنِ دور از تعصّب حضرت بر می آید. در دیوانِ خواجه دو غزل در مدحِ این شخص آمده که در هر دو، مدح، پس از بیتِ تخلّص جاری گشته. غزلِ دیگر غزلِ معروفِ:
یا مَبسما یُحاکی دُرجا من الّلآلی
الی آخر
*محتسب: اشاره به امیر مبارزالدین که گویا اصل غزل تا بیت تخلّص یعنی پیش از آغازِ مدیحه، در سرور و شادیِ برافتادنِ حکومت امیر مبارزالدّین سروده شده.

مهران تکلو در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۲:

غزل در مدحِ خواجه برهان الدین ابونصر فتح الله، پسرِ خواجه کمال الدین ابوالمعالی(از نسبِ خلیفه ی سوم اهل سنّت) سروده شده؛ که در شمارِ رجال نیکِ دورانِ حضرت خواجه به شمار می آمده و حافظ بی دلیل کسی را ممدوح خود نمی گرداند. برهان الدین به مدت ده سال (از 742الی 752) در یزد، وزیرِ امیر مبارزالدین محمد مظفّری بوده و در سال مذکور استعفانامه ی خود تسلیم مبارزالدین کرده، تا سنه ی 756 که از بخت بد امیر مبارزالدینِ قصی القب فارس را مسخّر خود نمود و برهان الدین را دوباره بر منصب وزارت خود، امّا این بار در فارس نشاند و چون در همین سال قاضی مجدالدین اسمعیل(از ممدوحین دیگر حضرت حافظ که پدرش، قاضی رکن الدین یحیی ممدوح شیخ اجل سعدی بوده) وفات یافت، منصبِ قاضی القضاتی فارس را هم بدو وانهاد.
چنانچه میدانیم امیر مبارزالدین منفور حافظ و کلّ شیراز بوده و اینکه وزیر چنین شخصی ممدوح حضرت خواجه قرار گیرد، تنها از بزرگمردِ روشن فکری چون حافظ و تنها از چشمانِ تیزبین و ذهنِ دور از تعصّب حضرت بر می آید. در دیوانِ خواجه دو غزل در مدحِ این شخص آمده که در هر دو، مدح، پس از بیتِ تخلّص جاری گشته. غزلِ دیگر غزلِ معروفِ:
دیدار شد میسّر و بوس و کنار هم
الی آخر

nabavar در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:

جناب 7
گمان میکنم : آرزو درین مصرع فاعل است
حاشیه ی آقا حسین ،2 را درست تر می بینم
با پوزش

حسین ،۱ در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:

آتنا خانم گرامی
خوبرویان آنانند که مورد ستایش شاعرند
ای کاش برفتادی برقع ز روی لیلی
تا مدعی نماندی مجنون مبتلا را
مدعی کسی ست که بر مجنون طعنه می زند که :لیلی تحفه ای نیست که عاشقش شدی ، که چون روبنده بیاندازد سرزنش کنان خجل شونداز زیبایی لیلی.
پایدار باشی

اروند در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۳۹ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۶:

یادم رفت اسم منبع رو بنویسم : حافظ خراباتی نوشته ی دکتر رکن الدین همایونفرخ جلد نخست

اروند در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۳۶ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۶:

بطوریکه این قطعه نشان میدهد مطالب آن کاملا با مفاد عشق بازی و جوانی و شراب لعل فام یکسان است و با اندکی توجه میتوان به این واقعیت پی برد . ضمنا میتوان دریافت که حافظ این قطعه را پس از برآوردن خواسته اش از طرف حاج قوام بعنوان قدردانی و تشکر سروده است . زیرا میگوید (آرزو میبخشد و اسرار میدارد نگاه و این مطلب را در جای دگر نیز گفته است (پنهان ز حاسدان بخودم خوان که منعمان.....خیر نهان برای رضای خدا کنند) . همانطور که مستحضر هستید حضرت حافظ این قطعه ها را در دوران جوانی و پیش از گروییدن به مسلک ملامیه سروده است

سارا در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۰۹ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۶:

بیت هشتم مصراع دوم واژه "تو" اضافه است، اصلاح شود به:
که وصال چو تویی دست دهد بر چو منی

۷ در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۱۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:

آرزو میکندم:آرزو میکنم همیشه/همیشه آرزویم بوده/آرمان من این است
آرمان من بیچیز همیشه این بوده هر جا که تو هستی چونان شمع سوزانده شوم.
شمع انجمنت باشم.
بسوجم ار نه کارم را بساجی
چه فرمابی بسوجی یا بساجم

حسین ،۱ در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:

آتنا خانم گرامی
آرزو می‌کندم شمع صفت پیش وجودت
که سراپای بسوزند من بی سر و پا را
می گوید : آرزو ، من بی سرو پارا ، مانند شمعی کرده تا همه ی اعضایم در پیش وجود تو بسوزد
زنده باشی

سید مسعود ورزشی در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۳۲ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۸۸:

مصرع اولی که آقا احسان نوشته اند درست است.
ولی مصرع دوم همان ( ورنه هر نخلی به پای خود ثمر می افکند ) درست است

آتنا در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۰۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:

با سلام. میشه لطفا بگید منظور از خوبرویان در بیت 9 چیه و تناسب این بیت با ابیات دیگر به چه صورته ؟
و همینطور در بیت 10 اگر روبند از صورت لیلی بیوفته چطور باعث میشه مدعیان کنار بکشن ؟

آتنا در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۴۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:

سپاس

شیما در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۹ - اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل:

احساس کردم اومدم پیج مسیحیا نه مسلمونا چرا اینقدر کفرمیگید روح القدوس افریده پرودگاره مثل فرشتگان .اصل همه ی حرف های مولانا اینه یه روح واحد کیهانی وجود داره که بهش میگه الله و همه ی ما ذره ای از اون روح رو داریم ولی تو تله بدنامون گیرافتادیم و زرق و برق دنیا ما رو فریفته ولی وقتی فهمیدیم اصلمون چیه و از چی جدا شدیم به اون روح کیهانی میپیوندیم و یکی میشیم میشیم فنا فی الله (استغفرالله) میشیم قطب میشیم مولا پس فرقی نمیکنه عمر باشی یا علی هر کی بفهمه این اصله رو مولا میشه به خاطر همین میگه دم مزن تا دم زند بهر تو روح دقیقا این عقیده برهماییان هستش اونا میگن روح همه یکیه چه حیوانات چه انسانها و .ٔ... در صورتی که روح انسانها از روح برتریه که پرودگار به روح من ازش تعبیر میکنه چون جایگاه بالایی پیش پرودگار داره ولی روح حیوانات و نباتات در درجه پائینتری قرار داره به خاطر همین نمیتونن پیامبر بشن و روح ائمه و پیامبران نسبت به انسان های عادی درجه بالاتری دارن

آتنا در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۴۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:

سلام. یکی از دوستان میتونه بیت 9 رو معنی کنه لطفا؟

نادر.. در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۳۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹ - پری و فروغ:

به یکی لطیفه گفتی ببرم هزار دل را
نه چنان لطیف باشد که دلی نگاه داری..
سعدی

سبحان آقااسماعیلی در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۴۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۳۸:

با سلام به همه دوستان هنر دوست و علاقه مند به شعر و ادبیات پارسی
به نظر میرسد در بیت یکی به اخر
"گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود
تا اختیار کردی از آن این فریق را"
جای عالم و عابد عوض شده باشد
با توجه به بیت زیر که میفرماید:
"عابد و زاهد و صوفی همه طفلان رهند
مرد اگر هست بجز عالم ربانی نیست"

۱
۳۱۶۹
۳۱۷۰
۳۱۷۱
۳۱۷۲
۳۱۷۳
۵۵۰۵