چار وصفست این بشر را دلفشار
چارمیخ عقل گشته این چهار
کوروش
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۳:۲۲ در پاسخ به مجتبی خراسانی دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۲ - تفسیر خذ اربعة من الطیر فصرهن الیک:
عالی بود 👏👏
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۳:۰۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱ - سر آغاز:
چار وصفست این بشر را دلفشار
چارمیخ عقل گشته این چهار
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۶:۲۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲۵ - قصهٔ فرزندان عزیر علیهالسلام کی از پدر احوال پدر میپرسیدند میگفت آری دیدمش میآید بعضی شناختندش بیهوش شدند بعضی نشناختند میگفتند خود مژدهای داد این بیهوش شدن چیست:
ضمن این که تلفظ عُزَیر اینطوریه و در بیت اول هم نادرست عزیز نوشته شده
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۶:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲۵ - قصهٔ فرزندان عزیر علیهالسلام کی از پدر احوال پدر میپرسیدند میگفت آری دیدمش میآید بعضی شناختندش بیهوش شدند بعضی نشناختند میگفتند خود مژدهای داد این بیهوش شدن چیست:
داستان عزیر داستان یکی از پیامبران است که در زمان متوقف شده بود و پیر نمیشد ولی پسرانش پیر شده بودن و مدت زیادی اونو ندیده بودن و وقتی عزیر برگشت اگر اشتباه نکنم از روی یک خال که روی یکی از بازوانش بود تشخیص دادن خودشه
در این داستانم عزیر به محلشون برگشته و یکی از پسراش میگه فلانی بابای مارو ندیدی اونم میگه چرا بابات بعد از من میرسه ( درحالی که خودش باباش بود ) اون یکی پسرش که متوجه میشه و . .. .
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۲:۳۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۴ - گفتن خلیل مر جبرئیل را علیهماالسلام چون پرسیدش کی الک حاجة خلیل جوابش داد کی اما الیک فلا:
کسی میتونه ابیات پایانی رو تفسیر کنه ؟
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۶ - تزییف سخن هامان علیه اللعنة:
بس کنم خود زیرکان را این بس است
بانگ دو کردم اگر در ده کس است
منظور از بانگ دو کردن چیه ؟
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۲:۱۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۰ - بیان این خبر کی کلموا الناس علی قدر عقولهم لا علی قدر عقولکم حتی لا یکذبوا الله و رسوله:
این جوانی را بگیر ای خر شعیر
معنی این مصرع چی میشه ؟
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۴:۰۱ در پاسخ به nabavar دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۶۷ - دریافتن طبیبان الهی امراض دین و دل را در سیمای مرید و بیگانه و لحن گفتار او و رنگ چشم او و بی این همه نیز از راه دل کی انهم جواسیس القلوب فجالسوهم بالصدق:
سپاسگزارم
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۴:۰۰ در پاسخ به Polestar دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶ - در ستایش شمسالدین محمد جوینی صاحب دیوان:
دقیقا
اشعار سعدی یه جوری هم هست که هرچی بیشتر میخونی چیزای بیشتری ازش در میاد که در دفعات پیشین متوجه نشده بودیم
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۳:۵۱ در پاسخ به امین کیخا دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۶۷ - دریافتن طبیبان الهی امراض دین و دل را در سیمای مرید و بیگانه و لحن گفتار او و رنگ چشم او و بی این همه نیز از راه دل کی انهم جواسیس القلوب فجالسوهم بالصدق:
نچیز یعنی چی
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۱۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵۸ - چالیش عقل با نفس هم چون تنازع مجنون با ناقه میل مجنون سوی حره میل ناقه واپس سوی کره چنانک گفت مجنون هوا ناقتی خلفی و قدامی الهوی و انی و ایاها لمختلفان:
بزرگترین نکته این داستان اشاره به نوع سوم از انسان هایی هست که هم عقل دارن هم نفس ، این دسته در برزخ به سر میبرند و تا زمانی که در این حالت باشن نه به دنیا میرسن نه به آخرت یا به تعبیر بهتر هم دنیاشونو از دست میدن هم آخرت
نه در مسجد گذارندم که رند است
نه در میخانه کین خمار خام است
این دسته از آدم ها باید خیلی سریع تکلیفشون رو با خودشون مشخص کنن مثل همین مجنون که تکلیفش مشخص شد و راه خدا رو در پیش گرفت وگرنه از اینجا رونده و از اونجا مونده میشن و عاقبت جالبی نخواهند داشت .
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۱۹:۱۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۳۱ - حکایت آن مرد تشنه کی از سر جوز بن جوز میریخت در جوی آب کی در گو بود و به آب نمیرسید تا به افتادن جوز بانگ آب# بشنود و او را چو سماع خوش بانگ آب اندر طرب میآورد:
ای مسلمان خود ادب اندر طلب
نیست الا حمل از هر بیادب
هر که را بینی شکایت میکند
که فلان کس راست طبع و خوی بد
این شکایتگر بدان که بدخو است
که مر آن بدخوی را او بدگو است
زانک خوشخو آن بود کو در خمول
باشد از بدخو و بدطبعان حمول
........
منظور از حمل همون تحمل هست یعنی با ادب کسیه که بی ادبی دیگران رو تحمل میکنه و صداشو در نمیاره
البته این نظر منه ک بهش مطمئن نیستم اگه کسی فکر میکنه اشتباه گفتم لطفا درستشو بگه
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۱۹:۱۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۳۱ - حکایت آن مرد تشنه کی از سر جوز بن جوز میریخت در جوی آب کی در گو بود و به آب نمیرسید تا به افتادن جوز بانگ آب# بشنود و او را چو سماع خوش بانگ آب اندر طرب میآورد:
آن یکی نایی خوش نی میزدست
ناگهان از مقعدش بادی بجست
نای را بر کون نهاد او که ز من
گر تو بهتر میزنی بستان بزن
..................
خیلی خندیدم عالی بود خخخخ
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۲:۲۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۶ - قصهٔ مسجد اقصی و خروب و عزم کردن داود علیهالسلام پیش از سلیمان علیهالسلام بر بنای آن مسجد:
لطفا این مثنوی رو تفسیر کنید
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۲:۱۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۴ - رد کردن معشوقه عذر عاشق را و تلبیس او را در روی او مالیدن:
دو بیت آخر رو لطفا تفسیر کنید
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۳:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۸ - یافتن عاشق معشوق را و بیان آنک جوینده یابنده بود کی وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ:
اخه از کجا بفهمیم روزیمون هست یا نه که الکی تلاش نکنیم
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۵:۰۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۵ - فسخ عزایم و نقضها جهت با خبر کردن آدمی را از آنک مالک و قاهر اوست و گاه گاه عزم او را فسخ ناکردن و نافذ داشتن تا طمع او را بر عزم کردن دارد تا باز عزمش را بشکند تا تنبیه بر تنبیه بود:
ریحانه سیدی گرامی
کاملا برعکس توضیح دادید
شکست ظاهری ؟
حرف حضرت مولانا اینه که اتفاقا شکست ها واقعی هست و پیروزی ها ظاهری هستن
طبق حرف مولانا ما برای ناکامی آفریده شدیم
پس در نتیجه این زندگی اصلا ارزش ادامه دادن نداره
کسی اگر فکر میکنه تفسیر این بخش از مثنوی چیز دیگه ای میشه لطفا بگه
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۴:۵۴ در پاسخ به nabavar دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۷ - حیله دفع مغبون شدن در بیع و شرا:
خیلی سپاسگزارم دوست گرامی لطف کردید
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، سهشنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۴:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۴ - منجذب شدن جان نیز به عالم ارواح و تقاضای او و میل او به مقر خود و منقطع شدن از اجزای اجسام کی هم کندهٔ پای باز روحاند:
سرتاسر مثنوی رو که میخونیم بیشتر نظرات درباره اینه که فلان بیت قافیه اش اینه یا اونه
واقعا احمقانه اس
به جای این که تفسیر کنید دارید دنبال چی میگردید
لطفا یکی چهار بیت پایانی همین بخش از مثنوی رو توضیح بده
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۴:۴۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰۴ - بیان آنک رفتن انبیا و اولیا به کوهها و غارها جهت پنهان کردن خویش نیست و جهت خوف تشویش خلق نیست بلک جهت ارشاد خلق است و تحریض بر انقطاع از دنیا به قدر ممکن:
لطفا این بخش رو تفسیر کنید ممنون