گنجور

حاشیه‌گذاری‌های امیرالملک

امیرالملک


امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۰۶ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳ - موعظه در رفع امل:

انگار انوری فقط برخی اصطلاحات طب را حفظ نکرده بلکه کاربرد دقیق هر یکی را میدانسته.

خلط که اساس طب سنتی است

امتلاء (ممتلی): یک گونه آنست که اخلاط و ارواح اندر تن فزون گردد و رهگذرهای اخلاط و ارواح همه پر شود و این را طبیبان، امتلاء بحسب الأوعیه گویند… هر گاه که نشانه های این امتلا پدید آید، صواب آن باشد که بشتابند و حجامت کنند و دارو خورند و طعام و شراب کمتر خورند.

سوء المزاج: انحراف از مزاج پایه به سمت گرمی، سردی، خشکی و یا تری

قوا: نیروهایی است که موجب فعل و انفعالات در بدن می شوند. قوای حیوانی و نفسانی و طبیعی داریم.

 تنقیه: تزریق آب در روده ها از طریق مقعد

مسهل سمقونیا: سمقونیا صمغی است که به مسهل صفرا معروف است.

حقنه: تزریق مایع از طریق مقعد

احتماء: پرهیز کردن، بیشتر در طب قدیم خطاب به مریضان میگفتند.

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۱۱ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

...دیدم که در نداشت

چه غزل دلکشی!

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۵۶ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴ - فی‌الحکمة:

برو جان پدر تن در مشیت ده که دیر افتد

ز یاجوج تمنی رخنه در سد ولوشینا

یاجوج و ماجوج کوشیدند تا به بازوی زور و آرزو سد سکندر را فرو بشکنند اما عاجز ماندند. یاجوج تمنی اضافه تشبیهی است که بدین واقعه اشارت می کند و سد وَ لَو شِینا نیز اضافه تشبیهی است که مشیت حق تعالی را به سدی تشبیه کرده، ناشکستنی.

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۲۲ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴ - فی‌الحکمة:

مضمون این شعر یا هر گفتاری از قدما را در مورد مشیت الهی با دون-همتی نباید خلط کرد. یعنی بشر تن به قضا در می دهد ولی نباید همتش را از عالی ترین مراتب دریغ دارد.

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۰۱ در پاسخ به جهن یزداد دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۰ - ایضا در مدح سلطان سنجر:

کافیست قصیده دیگر انوری با مطلعِ

به سمرقند اگر بگذری ای باد سحر

نامهٔ اهل خراسان به بر خاقان بر

را بخوانید که وجهی دیگر از رابطه شاه و شاعر را دریابیم. آنجا پسر خوانده سنجر را نوعی منجی خوانده و هیچ نفاقی در شعر احساس نمی‌شود.  در مورد خیلی از اشعار انوری وضعی از سپیدکاری (دو رویی) را نمی‌بینم. 

البته در کار خیلی شاعران مادح این نفاق هست چنانکه رابطه متنبی و ممدوحش کافور پر از دورویی بود و در آخر هم به هجو کافور ختم شد. ولی رابطه او با صیف الدوله بسیار عمیق و پر شفقت بود.

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۳۵ در پاسخ به deargoli deargoli@gmail.com دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۰ - ایضا در مدح سلطان سنجر:

در بیت آرایه تشبیه مشروط است.

یعنی اگر فرض کنیم دل و دست انسان به مثابه دریا و معادن باشد آنگاه دل و دست پادشاه ما چنین است، از جود بخشش بسیاری که دارد.

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۲۴ در پاسخ به موهبت بعل دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵:

نقاش ازل چه نسبتی با مفاهیم اگزیستانسیالیسم قرن نوزدهمی دارد؟!

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۴۷ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵:

این غزل شاهد ذوالفنونی انوری است که دستی عجب در همه علوم از جمله موسیقی داشته.

پرده راهوی از نواهای قدیم موسیقی است. 

بم سه تا کردن از اصطلاحات موسیقی قدیم است. نمیدانم به چه عملی اطلاق می‌شده.

در عمل آوردن یا عمل پرداختن را بیشتر برای ساختن موسیقی به کار می‌برند.

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۴۱ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۶:

پرده قلندر / راه قلندر از گوشه‌های موسیقی بوده.

کم چیزی گرفتن: از چیزی روی برگرداندن و خلاص شدن

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۴۱ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۶:

پرده قلندر / راه قلندر از گوشه‌های موسیقی بوده.

کم چیزی گرفتن: از چیزی روی برگرداندن و خلاص شدن

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۸ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰:

از غزل‌های دلکش انوری است.

فتوح در تصوف نذوراتی بوده که مردم به خانقاه می‌داده‌اند.

قبله ملت مسیح هم شراب است.

قول بوالفتوح ترانه‌ایست که گفته‌اند در وزن رباعی باشد و بوالفتوح ظاهرا مطربی بوده خوش الحان و از روی مجاز قول بوالفتوح یعنی ترانه‌ای بسیار نیکو

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۲ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸:

شمار برگرفتن: محاسبه کردن

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۱۱ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:

لبت را گو که تدبیر دیت کن

سر زلفت مبر کو بی‌گناهست

لب قاتل است که عاشق را کشته و اکنون باید به فکر دیه باشد و موی سر بریدن و توبه اثری ندارد. 

در مجالس وعظ، به نشانۀ توبه موی از سر باز می‌گرفتند و گاهی در قدم بر گرفتن در طریق تصوف نیز چنین می‌کردند زیرا که نخست مقام از مقامات سالک توبه است از هر آنچه که پیش از آن می‌کرده.

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۰۲ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:

بنامیزد: به نام ایزد. چیزی مثل ماشا الله

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۵۷ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱:

قبا تنگ آمدن یعنی دشوار شدن کار

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۵۶ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:

اندیک یعنی: خدا را شکر که، باشد که، خوب است که...

بیت نیکو: 

جان و دل در کار تو کردم فدا

کار من این بود دیگر کار تست

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۴۷ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:

شد بر سر کوی لاف عشقت

سرها همه در سر زبان‌ها

در سر چیزی شدن: فدا شدن، مصرف کردن

آنها که لاف عشق تو را زدند همه مجبور شدند تا سرشان را بر سر حرفشان به باد دهند.

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۲۶ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶۳ - در مدح سلطان اعظم سنجر:

عجب مدح با نازی!

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۰۲ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰:

به عقیده حقیر غزلیاتی که از اصل قلم انوری باشد از پنجه بیش نیست. اکثر آنهایی که بیت تخلص دارند کم قدر و ارزشترند و آن ایجازگویی و استادی انوری را ندارند. 

امیرالملک در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۴۳ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸:

بنده گشت از بهر تو دل دیده را

گرچه دل را دیده بد همسایه‌ایست

قصد دارم مصراع دوم را با این بیت از رشید وطواط تشریح کنم:

دیده گناه کرد که در تو نگاه کرد

پس چون عقوبت از تو دل بی گناه راست؟

۱
۲
۳
۴
۶