لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
حاجب شیرازی

در کاسه دو چشم بود خون دل شراب

وز آتش درون شده لخت جگر کباب

از فتنه های دوره آخر زمان ببین

ایران در اضطراب و جهانی در انقلاب

از خون عاشقان وطن گشت کوه و دشت

کف نی خضیب وارهمی روز و شب خضاب

از بس به نعش ها شده مویان بنات نعش

شد خیره چشم انجم و شد تیره آفتاب

توپ «شنیدر» است و تفنگ «ورندل » است

کز این دو شد بنای عدالت بری ز خواب

یک قطره کرد ملت خود پاک شیخنا

نی شاهد و نه بینه بی حق و بی حساب

مشروطه خواه با بی محض است نزد شیخ

تا آنکه بسته گشت ز مشروطه باب تاب

ای صلح کل چو شمس ز مشرق طلوع کن

تا تیغ های خشک زند زنگ در غراب

«حاجب » به ملک معنی و در کشور کمال

غیر از تو کیست پادشه مالک الرقاب

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
رودکی

تا کی کنی عذاب و کنی ریش را خضاب؟

تا کی فضول گویی و آری حدیث غاب؟

عنصری

گفتم متاب زلف و مرا ای پسر متاب

گفتا که بهر تاب تو دارم چنین بتاب

گفتم نهی برین دلم آن تابدار زلف

گفتا که مشک ناب ندارد قرار و تاب

گفتم که تاب دارد بس با رخ تو زلف

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از عنصری
ناصرخسرو

ای باز کرده چشم و دل خفته را ز خواب،

بشنو سؤال خوب و جوابی بده صواب:

بنگر به چشم دل که دو چشم سرت هگرز

دیده‌است چشمه‌ای که درو نیست هیچ آب

چشمه‌ست و آب نیست، پس این چشمه چون بُوَد؟

[...]

مسعود سعد سلمان

چون از فراق دوست خبر دادم آن غراب

رنگ غراب داشت زمانه سیاه ناب

چونانکه از نشیمن بر بانگ تیر و زه

بجهد غراب ناگه جستم ز جای خواب

از گریه چون غرابم آواز در گلو

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
ابوالفرج رونی

ای تیغ تو کشیده ترا ز تیغ آفتاب

ای نجم دین و از تو به کفر اندر اضطراب

با همت تو وهم نداند برید راه

با هیبت تو دهر نیارد چشید خواب

حکم ترا مطیع بود روز و شب فلک

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه