ببین که عشق تو افروخت آتش اندر آب
مراست کشتی تن غرق اشک همچو حباب
هوای کوی تو از سر نمیرود ما را
هزار، بار شویم آب اگر، به شکل حباب
زبی حسابی ابنای روزگار افسوس
که سد باب حسابست رأیشان به حساب
خران و گاو کجا آیت کلیم کجا
فغان که آب ندانند تشنگان ز سراب
به بانگ چنگ بدل شد غریو جنگ چو داد
صلای صلح به عالم شه رفیع جناب
کشید خیمه انسان بر آسمان تقدیر
که هست صلح و عدالت ورا عمود، و طناب
ز جام ساقی باقی بنوش می «حاجب »
از آنکه شاهد واحد ز رخ کشید نقاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به افسانه عشق و تأثیر آن بر زندگی انسان اشاره میکند. عشق مانند آتشی در آب به وجود آمده و زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد. شاعر حتی اگر غرق در اشک باشد، عشق او را رها نمیکند و همچنان هوس دیدار معشوق را میکند. او به ناامیدی از وضعیت دنیا و بیحسابی انسانها نیز اشاره میکند و نشان میدهد که بسیاری از مردم حقیقت را نمیشناسند. همچنین، شعر به جنگ و صلح و مفهوم انسانیت پرداخته و از ضرورت عدالت و صلح سخن میگوید. در نهایت، شاعر از نوشیدن شراب برای دستیابی به حقیقت و زیبایی یاد میکند و به کشف رازهای عمیق انسانی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: عشق تو چنان شعلهای در وجود من برپا کرده که حتی در دل آب هم حس آتش را دارم. جسم من در اشک فرورفته و مانند حبابی در حال غرق شدنه.
هوش مصنوعی: میل و آرزوی ما برای دیدار تو هرگز از دل ما دور نمیشود، حتی اگر هزار بار هم در آب غوطهور شویم و به صورت حباب درآییم.
هوش مصنوعی: نسلهای روزگار به خاطر حساب و کتابهایشان متاسفند، زیرا در درک حقیقت و واقعیت به انحراف رفتهاند و این موضوع آنها را از درک درست بازداشته است.
هوش مصنوعی: خرها و گاوها در کجا هستند و آیهای که در آن از حضرت کلیم (موسی) سخن گفته شده، در کجا؟ آه از این که تشنگان، آب را از سراب نمیتوانند تشخیص دهند.
هوش مصنوعی: صدا و نغمه چنگ به قدری بلند و دلنشین شد که صدای جنگ به آرامش تبدیل گردید، زمانی که شاه بزرگوار با صدای صلح در دنیا اعلام کرد.
هوش مصنوعی: انسان با اراده خود، ساختن یک زندگی پر از آرامش و عدالت را در سرنوشت خود فراهم کرده است، جایی که اصول و ارزشهای اساسی، مانند ستون و ریسمان، بنیاد آن را تشکیل میدهند.
هوش مصنوعی: از لیوان ساقی بنوش و باقیمانده را دریافت کن، زیرا آنکه یکتاست، پردهی صورتش را کنار زده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو سیر گشت سر نرگس غنوده ز خواب
گل کبود فرو خفت زیر پرده آب
چو سرخ گل بسر اندر کشید سبز ردا
نمود باغ بدان شمعهای خویش اعجاب
ز لاله باغ پر از شمع بر فروخته بود
[...]
بفرخی و سعادت بخواه جام شراب
که باز باغ برید از پرند سبز ثیاب
ز رنگ میغ و ز برگ شکوفه پنداری
زمین حواصل پوشید و آسمان سنجاب
بشاخ سوسن نازک قریب شد قمری
[...]
شده است بلبل داود و شاخ گل محراب
فکنده فاخته بر رود و ساخته مضراب؟
یکی سرود سراینده از ستاک سمن
یکی زبور روایت کننده از محراب
نگر که پردر گردید آبگیر بدانکه
[...]
گهی چو مرد پریسای گونه گونه صور
همی نماید زیر نگینه لبلاب
مرا ازین تن رنجور و دیده بی خواب
جهان چو پر غرابست و دل چو پر ذباب
ز بهر تیرگی شب مرا رفیق چراغ
ز بهر روشنی دل مرا ندیم کتاب
رخم چو روی سطرلاب زرد و پوست بر او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.