همایِ اوجِ سعادت به دامِ ما افتد
اگر تو را گذری بر مُقام ما افتد
حباب وار براندازم از نشاط کلاه
اگر ز رویِ تو عکسی به جامِ ما افتد
شبی که ماهِ مراد از افق شود طالع
بُوَد که پرتوِ نوری به بامِ ما افتد
به بارگاهِ تو چون باد را نباشد بار
کی اتفاقِ مجالِ سلامِ ما افتد
چو جان فدای لبش شد خیال میبستم
که قطرهای ز زلالش به کامِ ما افتد
خیالِ زلفِ تو گفتا که جان وسیله مساز
کز این شکار، فراوان به دامِ ما افتد
به ناامیدی از این در مرو، بزن فالی
بُوَد که قرعهٔ دولت به نامِ ما افتد
ز خاکِ کوی تو هر گَه که دَم زند حافظ
نسیمِ گلشن جان در مشامِ ما افتد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از حافظ به بیان آرزوها و امیدهایی میپردازد که در پی دستیابی به مقامهای والا و خوشبختی است. شاعر میخواهد که شانس و سعادت به او رو کند و به یاد عشق و زیبایی محبوبش احساس نشاط و شعف کند. او به طالعبینی اشاره میکند و امیدوار است که فرصتی برای سلام و دیدار با معشوق فراهم شود. در نهایت، او به ناامیدی و استمرار تلاش در جستجوی عشق و زیبایی اشاره میکند و بر این باور است که عشق و زیبایی محبوبش همچنان میتواند روح او را شاد کند.
هوش مصنوعی: اگر تو نگاهی به جایگاه ما بیندازی، ممکن است شانس بزرگی در زندگی ما رخ دهد و به اوج سعادت دست یابیم.
هوش مصنوعی: اگر از خوشحالی کلاه خود را به هوا بیندازم، ممکن است تصویری از چهره تو بر روی جام ما بیفتد.
هوش مصنوعی: در شبی که ماه مورد نظر از افق ظهور میکند، نورش به سقف خانهی ما میتابد.
هوش مصنوعی: به محضر تو مانند باد نمیتوان بار آورد، چه بسا که ما فرصتی برای سلام کردن پیدا کنیم.
هوش مصنوعی: وقتی که جانم را فدای لبانش کردم، در خیال خود میپروراندم که شاید قطرهای از آب زلال او به کام ما برسد.
هوش مصنوعی: خیال زلفهای تو میگوید که جان خود را قربانی نکن، زیرا از این شکار، بسیاری به دام ما خواهند افتاد.
هوش مصنوعی: از ناامیدی فاصله بگیر و به تلاش ادامه بده، چون ممکن است که شانست به تو روی آورد و به آرزوهایت برسی.
بیت شماره 3: [شبی که ماه مراد از افق بخت سر بزنذ]، شاید پرتو نوری بر بام ما بیافتد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
غزال زر ز فلک در مقام ما افتد
که چون تو آهوی وحشی به دام ما افتد
به روز وصل تو جمشید نوشد آب خضر
اگر به ساغرش از درد جام ما افتد
مراد چرخ شود فوت اگر پس عمری
[...]
شبی ستاره دولت به بام ما افتد
که از لب تو شرابی به جام ما افتد
چنین که شرم گرفته است در میان او را
کجا رهش به غلط بر مقام ما افتد؟
سیاهرویی ما نیست قابل اصلاح
[...]
همای اوج سعادت به دام ما افتد
امام را گذر ار بر مقام ما افتد
حبابوار براندازم از نشاط کلاه
میئی ز معرفتش گر به جام ما افتد
ز سلسبیل معارف که نوشد او یا رب
[...]
همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر ترا گذری بر مقام ما افتد
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۴۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.