وصف قوت انکه گفت به زلباس
نان شناسی بود خدانشناس
کس چه گوید جواب گفته من
شرط ره نیست باپلاس پلاس
بهز چادر شب از بر مهتاب
نتواند برید کس کرباس
هر که دوزد لباس بر قد شعر
همچو من در سخنوری لاباس
هست سرپوش دسته نقش این شعر
خاص از بهر این زمرد کاس
خسرو ار شهر بندد آیئنی
گوز دیوان من ببر اجناس
تا چه برجست هیئات دستار
که ذنب جمع شد درو باراس
اطلس آل در بر سنجاب
این یکی آتش آن رماد شناس
همچنان کز طعام پر مرضست
شمله از سر نهاد نست عطاس
گو نظر کن بنقش ابیاری
هر که خط خوانده است از قرطاس
قاری از وصف جامها دایم
مور بر مرد مست روی شناس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خداوند این کبود خراس
صد هزاران تو را ز بنده سپاس
که به آل رسول خویش مرا
برهاندی از این رمهٔ نسناس
تا متابع بوم رسول تو را
[...]
دوستا جای بین و مرد شناس
شد نخواهم به آسیای تو آس
در تو ای گنبد امید و هراس
گردش آس هست و گونه آس
سبز و خرم چو آسی اندر چشم
باز بر فرق تیز کرد چو آس
نه غلط می کنم تو داری تو
[...]
برتر از وهم و عقل و حسّ و قیاس
چیست جز خاطر خدای شناس
فرق کن فرق کن ز روی قیاس
گوهر از سنگ و دیبه از کرباس
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.