ای خداوند این کبود خراس
صد هزاران تو را ز بنده سپاس
که به آل رسول خویش مرا
برهاندی از این رمهٔ نسناس
تا متابع بوم رسول تو را
نروم بر مراد خویش و قیاس
هم مقصر بوم به روز و به شب
به سپاست بر آورم انفاس
شکر و حمد تو را زبان قلم است
بندگان را و روز و شب قرطاس
نامهها پیش تو همی آید
هم ز بیدار دل هم از فرناس
هیچ کاری از این دو نامه برون
نکند کافر و خدایشناس
آتش دوزخ است ناقد خلق
او شناسد ز سیم پاک نحاس
داد من بیگمان بر آیدمی
روز حشر از نبیرهٔ عباس
وز گروهی که با رسول و کتاب
فتنهگشتند بریکی به قیاس
این ستوران کرده در گردن
رسن جهل و سلسلهٔ وسواس
من چه کردم اگر بدان جاهل
نفرستاد وحی ربالناس؟
با نبوت چه کار بود او را
چون برفت از پس رش و کرباس؟
لاجرم امتش به برکت او
کوفتهستند پای خویش به فاس
دو مخالف بخواند امت را
چو دو صیاد صید را سوی داس
بردهگشتند یکسر این ضعفا
وان دو صیاد هر یکی نخاس
به خراسی کشید هر یکشان
که سزاوارتر ز خر به خراس
هر چه کان گفت «لایجوز چنین»
آن دگر گفت «عندنا لاباس»
اینت مسکر حرام کرد چو خوگ
وانت گفتا بجوش و پر کن طاس
دو مخالف امام گشتهستند
چون سیاه و سپید و خز و پلاس
نشد از ما بدین رسن یک تا
هر که بشناخت پای خویش از راس
لیکن اندر دل خسان آسان
چون به خس مار درخزد خناس
از ره نام همچو یک دگرند
سوی بیعقل هرمس و هرماس
لیکن از راه عقل هشیاران
بشناسند فربهی ز اماس
ای خردمند هوش دار که خلق
بس به اسداس در زدند اخماس
سخت بد گشت نقدها مستان
درم از کس مگر به سخت مکاس
دور باش از مزوری که به مکر
دام قرطاس دارد و انقاس
تیزتر گشت و جهل را بازار
سوی جهال صد ره از الماس
نیست از نوع مردم آنک امروز
شخص و انواع داند و اجناس
خرد و جهل کی شوند عدیل؟
بز را نیست آشنا رواس
میشتابد چو سیل سوی نشیب
خلق سوی نشاط و لهو و لباس
من همانا که نیستم مردم
چون نیم مرد رود و مجلس و کاس
تا اساس تنم به پای بود
نروم جز که بر طریق اساس
پاس دارم ز دیو و لشکر او
به سپاس خدای بر تن، پاس
نبوم ناسپاس ازو که ستور
سوی فرزانه بهتر از نسپاس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری از شاعری است که در آن به سپاسگزاری از خداوند میپردازد و از او درخواست میکند که او را از جهل و نادانی رها کند. شاعر پس از ستایش خداوند، به اشاره به پیامبر و اهل بیت او میزند و بیان میکند که نمیخواهد از حقیقت و راه راست منحرف شود. او به تحلیل وضعیت جامعه و وجود دو گروه متضاد در میان مردم میپردازد که یکی در جهل و دیگری در علم و فهم قرار دارند. شاعر به نقد تفکر نادرست و فریبندهای که در میانسالان وجود دارد، میپردازد و سایرین را به عقل و خرد دعوت میکند. او در انتها از خود و دیگران میخواهد که در راه راست و تفکر صحیح باقی بمانند و به خداوند اعتماد کنند. این شعر ترکیبی از سپاس، نقد اجتماعی و فلسفه دینی است.
هوش مصنوعی: ای پروردگار، این آبی آسمان که از هزاران رنگ خداوندی توست، من از طرف بندهات از تو سپاسگزاری میکنم.
هوش مصنوعی: لطفاً مرا از این جمعیت بیخود و ناچیز نجات دهی، به اهل خاندان پیامبرت.
هوش مصنوعی: من نمیتوانم بدون پیروی از روش و سنتهای پیامبر تو قدم بردارم و به خواستههای خود برسم.
هوش مصنوعی: من به خاطر سرزمینم در طول روز و شب، نفسهایی را به احترام آن برمیآورم.
هوش مصنوعی: ستایش و قدردانی از تو با زبان قلم بیان میشود، و بندگان تو با نوشتن و در طول روز و شب این ارزش را بر روی کاغذ ثبت میکنند.
هوش مصنوعی: نامهها به سوی تو میآید، هم از دل بیدار و آگاه و هم از فرناس، که نقطهای از آسمان است.
هوش مصنوعی: هیچ کدام از این دو گروه، یعنی کافر و آن کسی که خدا را میشناسد، نمیتوانند از این دو نامه (پیام یا دستور) نتیجهای بگیرند یا کاری انجام دهند.
هوش مصنوعی: آتش جهنم مانند ناقدی است که میتواند افراد را به خوبی شناسایی کند، و از بین چیزهای دنیوی، چیزی را که خالص و ارزشمند است، از چیزهای بیارزش و ناچیز تشخیص دهد.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، بدون شک حق من از نسل عباس (علیهالسلام) به من داده خواهد شد.
هوش مصنوعی: از میان کسانی که با پیامبر و کتاب الهی دچار فتنه و انحراف شدند، یکی را به عنوان نمونه و مقایسه در نظر میگیریم.
هوش مصنوعی: این افراد، با بند جهل و زنجیر وسواس، به نوعی اسیر شدهاند و تحت تأثیر آن قرار دارند.
هوش مصنوعی: من چه تقصیری دارم اگر به من وحی پروردگار فرستاده نشده است؟
هوش مصنوعی: با پیامی که میآورد، چه ارزشی برای او باقی ماند وقتی که از پس دنیا و فریب آن رفته است؟
هوش مصنوعی: بنابراین مردم او به برکت وجودش، با پای خود در دشت و زمینهای هموار حرکت میکنند.
هوش مصنوعی: دو نفر که نظرهای متفاوتی دارند، همچون دو صیاد که به سمت شکار میروند، مردم را به سوی خود جلب میکنند.
هوش مصنوعی: ضعفای بیچاره همه در یک جا جمع شدند و آن دو شکارچی هم هرکدام به شیوه خود در حال کمین هستند.
هوش مصنوعی: هر یک از آنها به نوعی به عمل یا سرنوشتی دچار شد که مناسبتر از وضعیت خر نبود.
هوش مصنوعی: هر کس میگوید که انجام چنین کاری مجاز نیست، دیگری پاسخ میدهد که در نزد ما ایرادی ندارد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی آب حیات یا شادابی سرشار میشود، کسی که دلی شاد داشته باشد، باید بگذارد که همهچیز به صورت دلخواه و طبیعی پیش برود و شادی را در خود نگهدارد. در واقع، نباید زیبایی و مراسم خوشبختی را تحت تأثیر ملاحظات و محدودیتهای نامناسب قرار داد.
هوش مصنوعی: دو چیز کاملاً متضاد و مخالف همدیگر در کنار هم قرار گرفتهاند، مانند رنگ سیاه و سفید یا دو نوع پارچه مختلف.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که هیچکس شامل ما نتوانسته با این طناب به هدفی برسد، مگر آن که خود را بشناسد و از موقعیتاش آگا ه باشد. به عبارتی، تنها کسی میتواند در زندگی پیشرفت کند که خود را بشناسد و بداند چه ظرفیتهایی دارد.
هوش مصنوعی: اما در دل انسانهای نادان، کارها به سادگی انجام میشود، مانند اینکه مار در میان علفها به راحتی حرکت میکند و تشخیص داده نمیشود.
هوش مصنوعی: افراد از نظر نام و عنوان ممکن است به یکدیگر شبیه باشند، اما در باطن و درک، تفاوتهای زیادی دارند. برخی همچون هرمس و هرماس که به دلیل عقل و درکشان با یکدیگر تفاوت دارند.
هوش مصنوعی: اما افراد خردمند و هوشیار میتوانند از طریق عقل و اندیشه خود، تفاوت فزونی را درک کنند.
هوش مصنوعی: ای دردمند، هوشیار باش که مردم به راحتی در مشکلات و سختیها به یکدیگر کمک نمیکنند و به آسانی از کنار هم میگذرند.
هوش مصنوعی: نقدها و پولهای مستان به شدت کاهش یافته و جز در موارد بسیار خاص نمیتوان انتظار داشت که مبلغی به دست آید.
هوش مصنوعی: از افرادی که به فریب و حیلهگری در نوشتهها و قراردادها مشغولند، دوری کن.
هوش مصنوعی: با گذر زمان، نادانی به شدت افزایش یافته و بر تعداد نادانان افزوده شده است، به گونهای که آنها از الماس هم بیشتر در بازار رقابت دارند.
هوش مصنوعی: امروزه کسی به طور کامل از ویژگیها و انواع آدمها آگاه نیست و نمیتواند به خوبی دستهبندی کنند که افراد چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که عقل و نادانی هرگز نمیتوانند با هم برابر شوند. به عبارت دیگر، عاقل و نادان هرگز همسطح یا همرده نخواهند بود، مانند اینکه بز نمیتواند با یک انسان آشنا شود.
هوش مصنوعی: حرکت مردم به سمت سرگرمی، شادی و خوشگذرانی مانند سرازیر شدن سیل به سمت پایین است.
هوش مصنوعی: من در واقع مانند افرادی نیستم که به طور کامل انسان هستند؛ من همچون نیمی از انسانها هستم که به دیگران میپیوندند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که وجودم بر پایههای استوار است، جز در راستای این اصول حرکت نمیکنم.
هوش مصنوعی: من از شیاطین و نیروهای آنها محافظت میکنم و به خاطر سپاسگزاری از خدا، از خودم دفاع میکنم.
هوش مصنوعی: من ناسپاس نیستم از کسی که به من لطف و محبت کرده است، زیرا سپاسگزاری از یک فرد خردمند و زیرک خیلی بهتر از عدم قدردانی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دوستا جای بین و مرد شناس
شد نخواهم به آسیای تو آس
در تو ای گنبد امید و هراس
گردش آس هست و گونه آس
سبز و خرم چو آسی اندر چشم
باز بر فرق تیز کرد چو آس
نه غلط می کنم تو داری تو
[...]
برتر از وهم و عقل و حسّ و قیاس
چیست جز خاطر خدای شناس
فرق کن فرق کن ز روی قیاس
گوهر از سنگ و دیبه از کرباس
کیست از مردم ستارهشناس
که به گنجینه ره برد به قیاس
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.