میربایم بوسه و عرض ندامت میکنم
اختراعی چند در آداب صحبت میکنم
ناتوانم برنتابم صدمه لیک از فرط آز
تا درآویزد به من اظهار طاقت میکنم
گویی از دشواری غم اندکی دانسته است
میکشد بیجرم و میداند مروت میکنم
در تپش هر ذره از خاکم سویدای دل است
هرچه از من رفت و هم بر خویش قسمت میکنم
غافلم زان پیچ و تاب غصه کز غم در دل است
دل شکاف آهی به امید فراغت میکنم
سنگ و خشت از مسجد ویرانه میآرم به شهر
خانهای در کوی ترسایان عمارت میکنم
کردهام ایمان خود را دستمزد خویشتن
میتراشم پیکر از سنگ و عبادت میکنم
چشم بد دور التفاتی در خیال آوردهام
هرچه دشمن میکند با دوست نسبت میکنم
دستگاه گلفشانیهای رحمت دیدهام
خنده بر بیبرگی توفیق طاعت میکنم
زنگ غم ز آیینه دل جز به می نتوان زدود
دردم از دهر است و با ساقی شکایت میکنم
غالبم غالب هم آیین برنتابم در سخن
بزم بر هم میزنم چندان که خلوت میکنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و پیچیده شاعر است. او از عشق و ندامت سخن میگوید و به دشواریهای زندگی و غمهای خود اشاره میکند. شاعر میکوشد با بوسهای از عشق و ابراز ندامت، دردهایش را کاهش دهد و به نوعی با عواطف و تجربیات خود کنار بیاید. او به صراحت میگوید که احساساتش را به اشتراک میگذارد و میکوشد برای رهایی از غمها، با خداوند و ساقی سخن بگوید. در نهایت، او به ناتوانی و اضطراب خود در مواجهه با مشکلات زندگی اعتراف میکند و از ناتوانیهایش در برابر فشارهای اطرافش میگوید.
هوش مصنوعی: من بوسهای از تو میدزدم و به خاطر آن از تو معذرت میخواهم، و در مورد آداب گفتگو، چندین نکته جدید را مطرح میکنم.
هوش مصنوعی: نمیتوانم صدمهای را تحمل کنم، اما به خاطر شدت آزمایش و فشار، خود را مجبور میکنم تا نشان دهم که توانایی مقابله دارم.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که غم به اندازهای آشنا شده که حالا بیدلیل به من آسیب میزند، ولی میداند که من با مروت و انسانیت رفتار میکنم.
هوش مصنوعی: هر ذره از وجود من پر از احساسات و آرزوهایم است. هر چیزی که از من دور شده، دوباره با آنچه که در وجود داشتم تقسیم میکنم.
هوش مصنوعی: من از غم و اندوهی که در دل دارم بیخبرم و با کلافگی و نالهای به انتظار روزی هستم که از این درد رهایی یابم.
هوش مصنوعی: من آجر و سنگهای خراب شده از مسجد را به شهر میآورم و در محلهی مسیحیان خانهای میسازم.
هوش مصنوعی: من ایمان خود را به عنوان پاداشی برای خودم به کار میگیرم و با تلاش و سختی، وجودم را از سنگ میسازم و در این راه عبادت میکنم.
هوش مصنوعی: به دور از چشم حسودان، من در فکر دوستیهایی هستم که دشمنانم به آنها آسیب میزنند و همهچیز را به دوستان نسبت میدهم.
هوش مصنوعی: در قلبم احساس شگفتی از رحمتهای فراوان دارم و با امیدی برای خوشحالی، به انجام کارهای خوب و عبادت میپردازم، حتی اگر در وضعیتهایی به نظر بیاید که موفقیت کمی وجود دارد.
هوش مصنوعی: غم و اندوهی که در دل دارم، تنها با نوشیدنی نمیتواند از بین برود. این دردِ وجود من است و من فقط میتوانم با جام می از آن شکایت کنم.
هوش مصنوعی: بسیار مسلط و با اعتماد به نفس هستم و نمیتوانم کسی را که هماُمید من است، تحمل کنم. در مجالس سخن، آنقدر شور و حالت ایجاد میکنم که حتی وقتی در تنهایی نیز قرار میگیرم، تأثیر آن باقی میماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روزگاری شد که در میخانه خدمت میکنم
در لباسِ فقر کارِ اهلِ دولت میکنم
تا کی اندر دام وصل آرم تَذَروی خوشخِرام
در کمینم و انتظار وقتِ فرصت میکنم
واعظِ ما بوی حق نشنید بشنو کاین سخن
[...]
بر در دیر مغان هرروز خدمت میکنم
صد تفاخر زین شرف بر اهل دولت میکنم
پیر دیرم گر به هر عمری دهد یک جام می
سالها از مستی آن باده عشرت میکنم
تا ندانندم که از عشق که مجنونم چنین
[...]
چون نظر بر روی آن دشمن مروت میکنم
از بهار گریه گلریزان حسرت میکنم
تا به کی چون جام می عمرم به گردش بگذرد؟
مدتی در پای خُم قصد اقامت میکنم
اختیار گوشه درمان است، همت میکنم
مینشینم همچو عنقا و فراغت میکنم
تیغ چون خورشید نتوانم کشیدن بر کسی
بر دل خود چون زنم ناخن، شجاعت میکنم
هرچه کردم شکر آن را، روزگار از من گرفت
[...]
یاد چشمی را به افسون رام الفت میکنم
مینشینم گوشهای تنها فراغت میکنم
ننگ سربازی است امید ترحم داشتن
جان فدای جور یار بیمروت میکنم
خاطر من مفلس و گنج روان عشق نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.