بخش ۱: کنون پادشاه جهان را ستای
بخش ۲: کنون ای سراینده فرتوت مرد
بخش ۳: چو دارا به رزم اندرون کشته شد
بخش ۴: چو نه ماه بگذشت بر ماهچهر
بخش ۵: چو آمد به نزدیکی بارگاه
بخش ۶: یکی کاخ بود اردوان را بلند
بخش ۷: چو شد روی کشور به کردار قیر
بخش ۸: چنان بد که بیماه روی اردوان
بخش ۹: چو شب روز شد بامداد پگاه
بخش ۱۰: وزین سو به دریا رسید اردشیر
بخش ۱۱: یکی نامور بود نامش سباک
بخش ۱۲: چو آگاهی آمد سوی اردوان
بخش ۱۳: سپاهی ز اصطخر بیمر ببرد
بخش ۱۴: چو خورشید شد زرد لشکر براند
بخش ۱۵: ببین این شگفتی که دهقان چه گفت
بخش ۱۶: ز شهر کجاران برآمد نفیر
بخش ۱۷: چو آگه شد از هفتواد اردشیر
بخش ۱۸: به جهرم یکی مرد بد بدنژاد
بخش ۱۹: پراندیشه بود آن شب از کرم شاه
بخش ۲۰: وزان جایگه شد سوی جنگ کرم
بخش ۲۱: چو آگاه شد زان سخن هفتواد