ما به این بیاعتباری چرخ سرگردان ماست
با هزاران دیده هر شب آسمان حیران ماست
با وجود آنکه مُهر از نامة ما برنداشت
هیچ مکتوبی ندارد آنچه در عنوان ماست
بر سر خوان هوس عمریست مهمان خودیم
خوان رنگارنگ حسرت نعمت الوان ماست
از پی تحصیل خون دل هزاران غم خوریم
میزبان حسرتیم و آرزو مهمان ماست
گرچه ما در تنگنای دیدهها موریم لیک
آنچه در وی وسعت دنیا نگنجدشان ماست
دشتپیمایی نمیدانیم چون مجنون ولی
آنچه صحرا را نیارد در نظر دامان ماست
دامن وصل نکویان دادهایم از دست لیک
آنچه دستاویز هجران جیب بیدامان ماست
گرچه وصلش فکر بیسامانی ما را نکرد
لیک دایم هجر در فکر سروسامان ماست
دوش دل را سوخت شیرینی مگر وصل تو بود
میکشد امروز این تلخی مگر هجران ماست
گر به گردون میرسد فیّاض را سر، دور نیست
قدردانیهای عهد خان عالیشان ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق و پیچیده عشق و غم میپردازد. شاعر با توصیف گل بیرنگ عشق و ساغر زهر غم، نشان میدهد که روابط عاشقانه میتواند هم زیبا و هم دردناک باشد. او به انتظار و امیدی که در دل دارد و همچنین به غم و ناکامیهای عشق اشاره میکند. عشق و آرزوهای نا برآورده همچون خون در دل او تپیدهاند و آثار این عشق را در هر گوشهای از زندگیاش مشاهده میکند. شاعر همچنین از نشانههایی چون خاک پای یار و حسرتهایش در زندگیاش صحبت میکند و اینگونه میگوید که اگرچه به عشق دچار زحمت و غم شده، هر لحظه از آن برایش ارزشمند و زیباست.
هوش مصنوعی: ما به دلیل ناپایداری دنیا و سرگردانیمان، به چیزی کمتر از این اعتنا نمیکنیم؛ با وجود هزاران چشمی که هر شب به آسمان خیره میشوند، هنوز در حیرت و سردرگمی هستیم.
هوش مصنوعی: گرچه کسی پاسخ نامه ما را نداد، اما آنچه در نامه ما نوشته شده، بیپاسخ باقی مانده است.
هوش مصنوعی: سالهاست که در دنیای آرزوها و خواستهها زندگی میکنیم و به دنبال لذتها و نعمتهای متنوع هستیم. این میهمانی پر زرق و برق، در واقع نمادی از آرزوهای برآوردهنشده و حسرت زندگی پربار ماست.
هوش مصنوعی: ما برای دستیابی به آرزوهایمان هزاران غم را به جان میخریم. در واقع، ما در حسرت و آرزوی آنچه که میخواهیم هستیم و آرزو به نوعی مهمان زندگیمان شده است.
هوش مصنوعی: هرچند ما در نگاه دیگران کوچک و بیاهمیت به نظر میرسیم، اما آنچه در درون ما وجود دارد و از دنیای بیرون فراتر میرود، بسیار ارزشمند و بزرگ است.
هوش مصنوعی: ما مانند مجنون از درک دشتپیمایی بیبهرهایم، اما آنچه در چشم ما زیبایی صحرا را به ارمغان میآورد، به خاطر وجود و زیبایی خود ماست.
هوش مصنوعی: ما با دوستان خوب خود ارتباطی برقرار کردهایم، اما آنچه ما را دچار جدایی کرده، کمبود و نقصی است که از آن رنج میبریم.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه ارتباط با او باعث آشفتهخاطر شدن ما نشد، اما همواره اندیشه دوریاش در ذهن ما باقی مانده است و ما در تلاش هستیم تا حال و روز خود را سامان دهیم.
هوش مصنوعی: دیروز دل من به خاطر شیرینی وصال تو سوخت، اما امروز به نظر میرسد که این تلخی را ناشی از فاصلهگیری ماست.
هوش مصنوعی: اگر به آسمان فیاض (بخشش)، سر برسد، دور از دسترس نیست تقدیر و قدردانیهایی که از جانب عهد و زمانه ما وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
طرقوا یا عاشقان کین منزل جانان ماست
زانچه وصل و هجر او هم درد و هم درمان ماست
راه ده ما را اگر چه مفلسان حضرتیم
آیت قل یا عبادی آمده در شان ماست
نیستم اینجا مقیم ای دوستان بر رهگذر
[...]
آن کزو داریم درد دل دوای جان ماست
درد کز جانان بود سرمایه درمان ماست
یوسف مصر دلست و همچو جان ما را عزیز
بی رخش فردوس اعلی کلبه احزان ماست
آبروئی نیست ما را پیش آن سلطان حسن
[...]
آن قد چون نارون بنگر که از بستان ماست
و آن گل سیراب بنگر کز سرابستان ماست
نغمه ی بلبل شنو در بوستان بر روی گل
وآن فغان و ناله و آشوب کز دستان ماست
گفت سروی ناز دیدم در کنار جویبار
[...]
مدتی شد کآتش سودای تو در جان ماست
زآن تمنایی که دایم در دل ویران ماست
مردم چشمم به خوناب جگر غرقند از آن
چشمهٔ مهر رخش در سینهٔ نالان ماست
آب حیوان قطرهای زآن لعل همچون شکر است
[...]
عشق او آب حیات و آن حیات جان ماست
این چنین سرچشمه ای در جان جاویدان ماست
گنج عشق او که در عالم نمی گنجد همه
از دل ما جو که جایش در دل ویران ماست
جان ما با غیر اگر باری حکایت کرده است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.