یا رب از من که برد سوی خراسان خبری
ایصبا گر بودت هیچ مجال گذری
بسوی حضرت دستور ز من
عمده الملک یمین دول و دین که بود
اتفاق همه کور است خصال و سیری
همچو نامش بهمه حال حسن
گر ز بار غمت از پای در آمد دل من
دستگیری کن و از عین عنایت نظری
بکرم سوی من زار فکن
بگریبان دلم چنگ غم اندر زده ئی
ترسم ای شادی جان زانکه بگیرد سحری
بی منت آه دل من دامن
از تو محرومم و این شیوه فضل و هنر است
دور بادا ز من این فضل و نباشد هنری
گر مرا دور کند ز اهل وطن
طوطی جان بهوای شکر الفاظت
عزم دارد که گرش باز شود بال و پری
بر پرد زین قفس تیره تن
ای ز لفظ تو سخن یافته آن نظم و نسق
که بود نزد خرد در بر او مختصری
سلک در عدن و عقد پرن
ز آتش طبع گهر بار تو باد سحری
بعدن گر برد از خاک خراسان خبری
در صدف آب شود در عدن
پرتو مشعله رای جهان آرایت
گر کشد شعله بر افلاک شود زو شرری
شمع زر پیکر فیروزه لگن
هر کبوتر که بود برج جلالت وطنش
گر کند سوی وطن از سوی گردون سفری
ز انجم ثابته چیند ارزن
لطف جان و دل تو هست بحدی که صبا
بختن گر بود از نفحه لطفت اثری
خون شود از حسدش مشک ختن
خشمت ار تیغ کشد بر مه و ماهی گه کین
جوشنی گرچه گرفت این یک و آن یک سپری
بفکند این سپر و آن جوشن
صاحبا تا سخن ابن یمین مدحت تست
نیست همچون سخن او بحلاوت شکری
در مذاق خرد اهل فطن
بر دعا ختم کند مدحت جاهت پس ازین
زانکه بر اوج مدیح تو خورشید فری
می نیارد که رسد تیر سخن
دشمن تو بمثل اطلس گردون پوشد
همچو کرم قز اگر چند بگیرد خطری
کسوت اول او باد کفن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با نگاهی به وطن و شخصیتهای مهم و برجسته، احساساتی عمیق و عاشقانه را بیان میکند. او از دوری و فراق رنج میبرد و از خداوند درخواست کمک و رحمت دارد. شاعر از حسین نوری و صفات خوب او یاد میکند و به زیباییهای وطن و ارزشهای انسانی اشاره دارد. شاعر میگوید اگرچه مشکلاتی پیش روی اوست، ولی دلش به یاد وطن و محبت آن شادمان میشود. او بر این باور است که حتی اگر از وطن دور باشد، محبت و عشق به آن همیشه در دل او خواهد ماند و در نهایت به اهمیت دعا و یادآوری ویژگیهای خوب شخصیتها تأکید میکند.
هوش مصنوعی: ای خدا، از من که خبر سفر به خراسان را دارم، ای باد خوش اگر فرصتی برای گذر داری، مرا بیخبر نگذار.
هوش مصنوعی: به سمت مقام و شأن پیغام میفرستم.
هوش مصنوعی: نیرومندی و قدرت اصلی، در خدمت دولت و مکتب دینی است. اما در حقیقت، رفتارهای نادرست و نامناسب از سوی مردم، به طور کلی وجود دارد و باعث میشود که همگان از واقعیتها بیبصیرت باشند.
هوش مصنوعی: مانند نامش، در تمامی حالات زیباست.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر غم و اندوهت دلم شکسته و از پا درآمده است، لطفاً به من کمک کن و با نگاه مهربانانهات به من نظر کن.
هوش مصنوعی: به من نزدیک شو و به حال زارم رحم کن.
هوش مصنوعی: در دل من غم چنگ انداخته و من نگرانم که ای شادی جان، مبادا آن غم تو را هم گرفتار کند.
هوش مصنوعی: بدون اینکه چیزی از دل من بخواهی، دامن خود را به دور کن.
هوش مصنوعی: من از تو بیبهرهام و این نشان از فضل و هنر است. دور باشد از من این نوع فضل و هیچگونه هنری در آن نیست.
هوش مصنوعی: اگر مرا از دوستان و آشنایان و اهل وطن دور کند،
هوش مصنوعی: طوطی روح من به خاطر شیرینی کلمات تو تصمیم گرفته است که اگر فرصتی پیدا کند، بال و پر بگشاید و پرواز کند.
هوش مصنوعی: از محدودیتهای این بدن تاریک رها شو و پرواز کن.
هوش مصنوعی: تو که با کلام خود نظم و ترتیبی به وجود آوردهای، این حکمت و زیبایی که در کلامت نهفته است، در نظر خردمندان همواره ارزشمند و ویژه است.
هوش مصنوعی: زیبایی و جلوهای که در باغ عدن وجود دارد، درخشش و پر زرق و برق بودن به گلهایی مانند یاسمن و گلابی را یادآور میشود.
هوش مصنوعی: از آتش طبیعت و خصلت باارزش تو، صبحگاهی خواهد وزید که اگر خبری از خاک خراسان ببرد.
هوش مصنوعی: در دنیای مادی، مانند صدفی که در آب زندگی میکند، میتوان در دل آرامشی یافت و در جایی مانند عدن، بهشتی از روح و آرامش دست یافت.
هوش مصنوعی: اگر نور آتش تو، جهان را روشن کند، آنگاه اگر شعلهای به آسمان بزند، از آن شعله آتش جدیدی بهوجود میآید.
هوش مصنوعی: شمعی با بدنهای از طلا، که در ظرفی از فیروزه قرار دارد.
هوش مصنوعی: هر کبوتر، هرچند در جایی دیگر باشد، هنگامی که از دوری به سوی وطن خود برگردد، نشاندهندهی شکوه و عظمت آن دیار است.
هوش مصنوعی: از ستارههای ثابت، دانههای ریز بر میچیند.
هوش مصنوعی: لطف و محبت تو آنقدر زیاد است که اگر نسیم صبح در بهرهبرداری از نیکیهای تو تلاش کند، به طور قطع تأثیری از لطافت تو خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: از حسادت او دل به درد میآید و زندگی را بر انسان سخت میکند.
هوش مصنوعی: اگر خشم تو بر صورت ماه و خورشید بتابد، حتی اگر کسی از آنها دفاع کند، باز هم خشم تو مایهی شکست خواهد شد.
هوش مصنوعی: او سپر را انداخت و آن زره را کنار گذاشت.
هوش مصنوعی: دوست من، تا زمانی که تو صحبت میکنی، هیچ مدحی به شیرینی سخن ابن یمین وجود ندارد. سخن او همچون شیرینی شکر است.
هوش مصنوعی: در طعم و مزه عقل و درک افراد باهوش و زیرک.
هوش مصنوعی: پس از این، دعا و ستایش تو به اوج خود میرسد، زیرا تو مانند خورشید در اوج درخشش و عظمت هستی.
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که کلمات و سخنان نمیتوانند به درستی و به طور کامل احساسات و عواطف را منتقل کنند.
هوش مصنوعی: دشمن تو مانند ابریشم آسمان خود را میپوشاند، اما مانند کرم ابریشم، هرچقدر که قدرت و نفوذش بیشتر شود، در خطر و آسیبپذیری قرار دارد.
هوش مصنوعی: لباس ابتدایی او همان کفن است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل من خواهی و اندوه دل من نبری
اینْت بیرحمی و بیمهری و بیدادگری
تو بر آنی که دل من ببری دل ندهی
من بدین پرده نیم، گر تو بدین پرده دری
غم تو چند خورم و انده تو چند برم
[...]
چون به هم کردی بسیار بنفشهٔ طبری
باز برگرد به بستان در چون کبک دری
تا کجا بیش بود نرگس خوشبوی طری
که به چشم تو چنان آید، چون درنگری
آلت کشتن داری صنما غمزه و کارد
زین دو ناکشته ز دستت نرهد جانوری
تو مرا جانی و چون با تو بوم جانوری
زنده گردم که ز دیدار تو یابم نظری
می بترسم که مرا روزی بکشی تو از آنک
[...]
گشت تابنده ز گردون معالی قَمَری
گشت تابنده ز دریای معانی گهری
سال تو فرخ و فرخنده شد از شادی آنک
ملکالعرش عطا داد ملک را پسری
ملک باغ است و در آن باغ ملک سنجر هست
[...]
شیفته کرد مرا هندوکی همچو پری
آنچنان کز دل عقل شدم جمله بری
خوشدلی شوخی چون شاخک نرگس در باغ
از در آنکه شب و روز درو در نگری
گرمی و تری در طبع هلاک شکرست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.