ای سروریکه از تو عدو و ولی تو
این تاج دار آمد و آن گشت تاجدار
گر چشم بد بدست درافشان تو رسید
از بنده نیک قصه اینرا تو گوش دار
چون ذوالفقار سرور نام آوران علی
بشکست و پاره پاره شد از دور روزگار
ز آن پاره بدست عدوت اوفتاده بود
چون دیده دستبرد تو در روز کار زار
گفتا مگر علی توئی از دست او بجست
و آمد بفرق و دست تو بوسید ذوالفقار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به تمجید از علی (ع) و قدرت او در میدان جنگ میپردازد. شاعر به او نسبت میدهد که علی با شمشیر ذوالفقار، دشمنانش را شکست میدهد و در یک لحظه از او درخواست میکند که بر او بوسه بزند. او همچنین به تاثیرات منفی حسد و بدبینی در مورد علی اشاره میکند و به قدرت معنوی او نسبت به دشمنانش تأکید میکند. متن نشاندهندهی عظمت و افتخار علی (ع) در تاریخ است.
هوش مصنوعی: ای سروری که دشمن و دوست تو با این تاج به درگاه تو میآیند و هر دو در زیر سایه تو قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: اگر حسد و بدخواهی به تو نزدیک شود، تو به خاطر داستان نیک من، این را در ذهن داشته باش.
هوش مصنوعی: زمانی که شمشیر ذوالفقار، که به عنوان شمشیر برجسته و معروف علی شناخته میشد، شکست و تکهتکه شد، این نشانهای از گذر زمان و تغییرات دنیا بود.
هوش مصنوعی: چون آن بخش از کار به دست دشمن تو افتاده بود، وقتی دید که تو در روز نبرد مشغول اقدام هستی.
هوش مصنوعی: در این بیت، شخص از علی میپرسد که آیا تو همان علی هستی؟ و در ادامه اشاره میکند که در شرایط دشوار، علی با سرعت و شجاعت از دشمنان فرار کرده و سپس شمشیرش، ذوالفقار، را به نشانه احترامی ویژه بوسیده است. این تصویر نشاندهندهٔ شجاعت و بزرگمنشی علی در مواجهه با چالشها است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خواجه، این همه که تو بر میدهی شمار
بادام ترّ و سیکی و بهمان و باستار
مار است این جهان و جهانجوی مارگیر
از مارگیر مار برآرد همی دمار
نیلوفر کبود نگه کن میان آب
چون تیغ آبداده و یاقوت آبدار
همرنگ آسمان و به کردار آسمان
زردیش بر میانه چو ماه ده و چار
چون راهبی که دو رخ او سال و ماه زرد
[...]
از دیدن و بسودن رخسار و زلف یار
در دست مشک دارم و در دیده لاله زار
بامشک رنگ دارم از آن زلف مشکرنگ
با لاله کار دارم از آن روی لاله کار
ماندست چون دل من در زلف او سیر
[...]
یکروز مانده باز زماه بزرگوار
آیین مهر گان نتوان کرد خواستار
آواز چنگ وبربط و بوی شراب خوش
با ماه روزه کی بود این هر دو سازگار
ورزانکه یاد از و نکنی تنگدل شود
[...]
باران قطره قطره همی بارم ابروار
هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار
ز آن قطره قطره، قطره باران شده خجل
ز آن خیره خیره، خیره دل من ز هجر یار
یاری که ذره ذره نماید همی نظر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.