تمثال فنایم چه نشان؟ کو اثر من
خودبین نتوان یافتن آیینهگر من
گمکرده اثر چون نفس باز پسینم
کو هوش که از آینه پرسد خبر من
جمعیت شبنم گره بال هوایی ست
تدبیر اقامت چه کند با سفر من
در نسخهٔ تجرید تعلق چه حدیث است
چون نقطه اثر باخته زیر و زبر من
من آینه پردازم و دل شعبده انگیز
ترسم که مرا جلوه دهد در نظر من
چون ابر ز بس منفعل نشو و نمایم
پرواز عرق میشود از سعی پر من
زین سعی که جز لغزش پا هیچ ندارم
تا چند چو اشک ابله بندد کمر من
هر جا تپشم محو شد از خویش نهانم
شب در نفس سوخته دارد سحر من
تا بر الم بیکسیام ناله نخندد
از سرمه توان سایه فکندن به سر من
عریان تنیی هست درین معرکه بیدل
این جامه که تنگی ننماید بهبر من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بررسی هویتش و چالشهای درونیاش میپردازد. او با اشاره به آینه، به تلاشش برای درک بهتر خود و هویتش میپردازد، اما از عدم توانایی در یافتن واقعیات وجودیاش و احساس گمگشتگی صحبت میکند. تمثیلهای شبنم و سفر به وضعیت ناپایدار زندگی اشاره دارد. شاعر به تلاطمهای درونی و تأثیرات بیپایان آنها بر خودش اشاره میکند و از تنهایی و دردهایش مینالد. در نهایت، او به وجود یک "تنی عریان" در معرکه زندگی اشاره میکند که نشاندهنده vulnerability و ضعف اوست. این شعر به طور کلی، جستجوی هویت و معنا را در سایه ناامیدی و تنهایی بررسی میکند.
هوش مصنوعی: این شعر به این مفهوم اشاره دارد که اگر کسی خود را در فنا و زوال بیابد، دیگر هیچ نشانی از او باقی نخواهد ماند. از طرفی، فرد خودبین نمیتواند نشان خود را در آینه بیابد، زیرا آینه تنها واقعیت را نشان میدهد و از دیدگاه خودبینانه چیزی جز خودنمایی نمیبیند. در واقع، با از بین رفتن انسان، نشانهای از او باقی نمیماند و خودبینی مانع مشاهدهی حقیقت میشود.
هوش مصنوعی: گمکردهام ردی از خودم را، مثل نفس که بهسختی برمیگردد. نمیدانم در کجا هستم و کسی هم از من خبری نمیگیرد.
هوش مصنوعی: شبنمها در جمعیت خود مانند بالی از هوا هستند. در این شرایط، تدبیر برای ماندم چه کار میتواند با سفر من بکند؟
هوش مصنوعی: در نسخهٔ تجرید، داستان تعلق و وابستگی چه معنایی دارد؟ مانند نقطهای که تأثیرش را از دست داده و زیر و زبر شدهام.
هوش مصنوعی: من به مانند آینه هستم و دلام پر از دسیسه و ترفند است، میترسم که این دل من چیزی را به من نشان دهد که واقعی نیست.
هوش مصنوعی: به مانند ابر، زیاد تحت تأثیر قرار نگیر و تلاش کن تا به اوج برسی، چرا که در این تلاش، نتیجهای که به دست میآوری مانند عرقی است که از زحماتت نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: به دلیل تلاشی که میکنم، هیچچیز جز لغزش پای خود نمیبینم. تا کی باید مانند اشک بیفکر، به زندگی ادامه دهم و کمرم را به زحمت و درد بسپارم؟
هوش مصنوعی: هر جا که احساس کنم که از خودم محو گشتهام، در آن تاریکی شب، روح من که از درون سوخته است، یک صبح جدید را تجربه میکند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در غم و اندوه هستم، هیچ کسی برای من نمیخندد، و نمیتوانم به آرامش برسم.
هوش مصنوعی: در این معرکه، من تنها و عریان هستم، اما این لباس بهقدری تنگ است که نمیتوانم آن را بهراحتی بر تن کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
امسال ز هجران تو ای خوش پسر من
یارب چه عنا بود که آمد به سر من
خونم چو جگر بسته شد از درد و عجب آنک
از دیده تو بگشادی خون جگر من
گر زین سفرت دیرتر آوردی گردون
[...]
بیم است که صد آه برآرم ز جگر من
تا بی تو چرا میبرم این عمر به سر من
آگاه از آنم که به جز تو دگری نیست
و آگاه نیم از بد و از نیک دگر من
عمری ره تو جستم و چون راه ندیدم
[...]
لب تشنگی حرص ندارد جگر من
خشک از قدح شیر برآید شکر من
در مشرب جان سختی من رطل گران است
هر سنگ که از حادثه آید به سر من
از مشرق مغرب گل خورشید برآمد
[...]
زین شکر که تا کوی تو شد راهبر من
چون آبله در پای من افتاد سرمن
مینای سرشکم می سودای که دارد
عمریست پری میچکد از چشم تر من
چون سبحه و زنار گسستن چه خیال است
[...]
ای کار گه نقش خیالت بصر من
گلچین گلستان جمالت نظر من
سلطان سراپرده تجریدم و باشد
از خاک کف پای تو تاجی بسر من
از کثرت امواج حوادث ز چه ترسم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.