سخن چوگویی سنجیده گوی در مجلس
که از کلام نسنجیده خوار گردد مرد
درست گوی و ادب ورز و بر گزافه مرو
صریح باش و به جد کوش و گرد هزل مگرد
بسا سخن که ازو خاست بحث و جنگ و قتال
بسا عمل که از او زاد رشگ و کین و نبرد
گر آنچه گویی دانی، بری فراوان سود
ور آنچه دانی گویی، کشی فراوان درد
نه هرکه هرچه توانست کفت، بایدگفت!
نه هرکه هرچه توانست کرد، بایدکرد!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به اهمیت دقت و احتیاط در سخن گفتن اشاره دارد. شاعر توصیه میکند که در مجلسها با سنجیدگی صحبت کنیم و از کلمات نسنجیده بپرهیزیم، زیرا این امر میتواند فرد را خوار کند. او به درستگویی و ادب ورزیدن تاکید میکند و هشدار میدهد که سخن ناپخته میتواند سبب نزاع و کینه ورزی شود. همچنین، شاعر بیان میکند که آنچه میگوییم و میدانیم باید با احتیاط انتخاب شود، زیرا هر سخنی نباید گفته شود و هر عملی نباید انجام گیرد. در نهایت، این شعر به اهمیت فکر و دقت در گفتار و کردار اشاره دارد.
هوش مصنوعی: وقتی در جمع صحبت میکنی، با دقت و حساب شده حرف بزن، زیرا سخنان نادرست و بیفکری ممکن است باعث خجالت و بیاحترامی شخص شود.
هوش مصنوعی: سخن را بهدرستی بیان کن و با آداب رفتار کن. بیهوده صحبت نکن و در کارها جدی باش. از بیاحترامی و شوخیهای بیمورد پرهیز کن.
هوش مصنوعی: بسیاری از گفتگوها باعث بوجود آمدن مناقشه و نزاع میشوند و همچنین بسیاری از کارها میتوانند حس حسادت و دشمنی را به وجود آورند و موجب جنگ و درگیری شوند.
هوش مصنوعی: اگر آنچه را که میگویی، واقعاً بدانیش، سود بسیاری به دست خواهی آورد. اما اگر آنچه میدانی را فقط بر زبان بیاوری، دردی فراوان متوجه تو خواهد شد.
هوش مصنوعی: هر کسی نمیتواند هر چیزی را بگوید و هر کاری را انجام دهد. باید در انتخاب کلمات و اقدامها دقت کرد و فقط بر اساس درک و صلاحیت عمل کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چهار چیز مر آزاده را زغم بخرد:
تن درست و خوی نیک و نام نیک و خرد
هر آن که ایزدش این هر چهار روزی کرد
سزد که شاد زید جاودان و غم نخورد
منم که دل نکنم ساعتی ز مهر تو سرد
ز یاد تو نبوم فرد اگر بوم ز تو فرد
اگر زمانه ندارد ترا مساعد من
زمانهرا و تو را کی توان مساعد کرد
جز آنکه قبله کنم صورت خیال ترا
[...]
به عافیت بنشین زیر چرخ گرداگرد
که کنج عافیتی به بود زبردابرد
به هرزه کاری عمرت به آخر آوردی
ز جهل تا کی خواهی خدای را آزرد
بسا کسا که ز ایام آبروئی داشت
[...]
سپید کار سیه دل سپهر سبز نمای
کبود سینه و سرخ اشک و زرد رویم کرد
بماند رنگش چون داغ گاز ران بر من
مگر مرا ز خم رنگرز برون آورد
جمال دین سر احرار روزگار حسن
ایا به جنب بزرگیت صحن عالم خرد
تویی که منشی فرمان تو به دست نفاذ
حروف حادثه از روی آسمان بسترد
هر آن شمار که خصم تو از جهان برداشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.