گنجور

 
ملک‌الشعرا بهار

شاهدی کز پی او دیدهٔ گریانی نیست

نوبهاریست که هیچش نم بارانی نیست

گر شبانگه نشود دیدهٔ ابری گریان

بامدادان به چمن غنچهٔ خندانی نیست

الله الله مکن ای ابر چنین سنگدلی

کز عطش در دل افسردهٔ ما جانی نیست

گرتوبر سبزه وربحان نکنی مرحمتی

برلب جوی دگر سبزه وریحانی نیست

آتش جور عدو بس‌، تو دگر باد مدم

مستان آب کسی را که به کف نانی نیست

ای‌بهار ار به‌حقیقت رسی اولی است که چرخ

سنگ بارد به چنین شهرکه انسانی نیست

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
شمارهٔ ۲۹ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
مجد همگر

در چنین عشق مرا برگ تن آسانی نیست

کس بدین بیکسی و بی سروسامانی نیست

تا پریشانی زلف تو بدیده ست دلم

دل مانند دل من به پریشانی نیست

تا تو در راه دلم چاه زنخدان کندی

[...]

سعدی

ایهاالناس جهان جای تن آسانی نیست

مرد دانا، به جهان داشتن ارزانی نیست

خفتگان را چه خبر زمزمهٔ مرغ سحر؟

حیوان را خبر از عالم انسانی نیست

داروی تربیت از پیر طریقت بستان

[...]

حکیم نزاری

ایبها العشّاق این کار به آسانی نیست

عشق کآسودگی تن طلبد جانی نیست

میل دل را نظر خاطر جان کی باشد

نفس بل هوسی چون دم رحمانی نیست

حجّتی نیست که خاصیت روحانی چیست

[...]

شیخ بهایی

نیک و بد هر چه کنی بهر تو خوانی سازند

جز تو بر خوان بد و نیک تو مهمانی نیست

گنه از نفس تو می‌آید و شیطان بدنام

جز تو بر نفس بداندیش تو شیطانی نیست

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از شیخ بهایی
نظیری نیشابوری

دل که جمعست غم بی سر و سامانی نیست

فکر جمعیت اگر نیست پریشانی نیست

بیضه در جنگل شهباز نهد طایر من

در فضایی که منم بال و پرافشانی نیست

گر کنم یاد ز بتخانه مرا عیب مکن

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه