گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
عطار

شماره ۱: بس آب که بگذشته ز سر از تو مراست

شماره ۲: با عشق تو جان خویش در خواهم باخت

شماره ۳: ای در سر ذره ذره سودا از تو

شماره ۴: تا چند ز سودای تو در سوز و گداز

شماره ۵: خونی که ز تو درجگرم میگردد

شماره ۶: جان پیش رخت نثار خواهم آورد

شماره ۷: گه عشق توام چو شمع گرینده کند

شماره ۸: در عشق تو از نفع و ضرر نندیشم

شماره ۹: جان روی دل افروز ترا باید داشت

شماره ۱۰: دل شمع تو شد به یک نفس مرده شود

شماره ۱۱: تن جز به هوای تو قدم مینزند

شماره ۱۲: ای جان و دلم به جان و دل مولایت

شماره ۱۳: بر خویش بسی چو شمع بگریسته‌ام

شماره ۱۴: کارم که چو زلف تو مشوش دارم

شماره ۱۵: ای رفته به آسمان نفیرم بی تو

شماره ۱۶: هر لحظه در آتش غمم اندازی

شماره ۱۷: از آتش عشق چون تو جان افروزی

شماره ۱۸: ای کاش هزار موی بشکافتمی

شماره ۱۹: آن دل که چو موم نرمم آمدبی تو

شماره ۲۰: در راه غم تو جسم و جوهر بنماند

شماره ۲۱: جان بر گره زلف تو آموخته گیر

شماره ۲۲: از بس که ز غم سوختم ای شمع طراز

شماره ۲۳: تادور فتادهام از آن نادره کار

شماره ۲۴: دل در غم عشق دلفروزم همه شب

شماره ۲۵: تا آتش عشق او برافروخت مرا

شماره ۲۶: در عشق چو شمع من به سوزم زنده

شماره ۲۷: تا روی به روی دلفروز آوردیم

شماره ۲۸: هر دل که ره چنان جمالی یابد

شماره ۲۹: با دل گفتم که راه دلبر گیرم

شماره ۳۰: امشب به صفت شمع دلفروزم من

شماره ۳۱: خورشید ز سوز من سراسیمه بسوخت

شماره ۳۲: تا چند قفا ز نیک و بد خواهم خورد

شماره ۳۳: زین کار که در گردن من خواهد بود

شماره ۳۴: چون عین بریدگی بود دوختنم

شماره ۳۵: شمعم که خوشی میان سوزم بکشند

شماره ۳۶: شمعم که غذای من ز من خواهد بود

شماره ۳۷: شمعم که چنین زار و نزار آمده‌ام

شماره ۳۸: گر میسوزم مرا مکن چندین عیب

شماره ۳۹: گفتی چه کنم تا شب من گردد روز

شماره ۴۰: دانی تو که شمع را چرا افروزند

شماره ۴۱: ای دل دیدی که هر که شد زنده بمرد

شماره ۴۲: امروز منم عهد مصیبت بسته

شماره ۴۳: مائیم ز غم سوخته خوش خوش چون شمع

شماره ۴۴: در خفیه بسوختم بسی بی آتش

شماره ۴۵: چون نیست نصیب من به جز غمخواری

شماره ۴۶: تا چند روم که این ره کوته نیست

شماره ۴۷: پیوسته ز عشق جان و تن میسوزم

شماره ۴۸: سر رفت به باد و من کله میدارم

شماره ۴۹: چون صبح به خنده یک نفس خرسندم

شماره ۵۰: شمعم که ز خود نهان فرو میگریم

شماره ۵۱: ما بحر بلا پیش گرفتیم و شدیم

شماره ۵۲: شمعم که حریف آتشم می‌آید

شماره ۵۳: هر لحظه مرا چو شمع سوز افزون شد

شماره ۵۴: داری سر عشق کار از سردرگیر

شماره ۵۵: تا هیچ چو شمعت سر و کار خویش است

شماره ۵۶: گر عیاری خشک و ترت سوختنی است

شماره ۵۷: تا تو به بلای عشق تن در ندهی

شماره ۵۸: گر هست دلت سوخته جان افروز

شماره ۵۹: ای آن که دل زنده تو مرد از تو

شماره ۶۰: چون شمع به یک نفس فرو مرده مباش

شماره ۶۱: آن را که درین حبس فنا باید مرد

شماره ۶۲: در عشق چو شمع با خطر نتوان زیست

شماره ۶۳: چون گل به دل افروخته میباید بود

شماره ۶۴: در عشق چو شمع سوز باید آورد

شماره ۶۵: چون تن زده سر به راه میباید داشت

شماره ۶۶: در شمع نگر فتاده در سوز و گداز

شماره ۶۷: شمعی که ز درد او کسی باز نگفت

شماره ۶۸: از دل غم دلفروز میباید دید

شماره ۶۹: بس شب که چو شمع با سحر باید برد

شماره ۷۰: شمعی که ز سوز خویش بر خود بگریست

شماره ۷۱: گفتم: شمعا! چند گدازی مگداز

شماره ۷۲: گفتم:‌شمعا! چون همه شب در کاری

شماره ۷۳: ای شمع سرافراز چه پنداشته‌ای

شماره ۷۴: ای شمع! فروختی و لاف آوردی

شماره ۷۵: چون شمع دمی نبود خشنود از خویش

شماره ۷۶: میپرسیدم دوش ز شمع آهسته

شماره ۷۷: شمع از در جمع چون درآمد حالی

شماره ۷۸: آتش همه با شمع جفا خواهد کرد

شماره ۷۹: از روغن شمع بوی خون می‌آید

شماره ۸۰: ای شمع! ترا نیست ز سوز آگاهی

شماره ۸۱: ای شمع! برو که سوختن حد من است

شماره ۸۲: ای شمع! ترا ز سوز محروم کنند

شماره ۸۳: ای شمع! تویی علی الیقین دشمن تو

شماره ۸۴: ای شمع! چو از آتش افسر کردی

شماره ۸۵: ای شمع! اگرچه مجلس افروخته‌ای

شماره ۸۶: ای شمع! چو تو هیچ کس آشفته ندید

شماره ۸۷: ای شمع! مگر چنان گمانت افتادست

شماره ۸۸: از آه دلم کام و زبان میسوزد

شماره ۸۹: ای شمع! بلا در تو اثر خواهد کرد

شماره ۹۰: در شمع نگاه کن که جان میسوزد

شماره ۹۱: شمع است که همچو سرکشی میخندد

شماره ۹۲: شمعی که به یک دو شب فرو میگذرد

شماره ۹۳: ای آتش شمع سوز ناساز مشو

شماره ۹۴: ای شمع! دمی از دل مضطر میزن

شماره ۹۵: در عشق تو عقل و سمع میباید باخت

شماره ۹۶: ماتم زده تو جان سرگشته ماست

شماره ۹۷: روی تو که عقل ازو خجل میآید

شماره ۹۸: چون شمع ز سوختن دمی دم نزنم

شماره ۹۹: تا از سر‍ زلفت خبرم میماند

شماره ۱۰۰: من شمع توام که گر بسوزم صد بار

شماره ۱۰۱: بر بوی وصال میدویدم همه سال

شماره ۱۰۲: پیوسته کتاب هجر میخواهم خواند

شماره ۱۰۳: در اشک خود از فرقت آن یار که بود

شماره ۱۰۴: گفتم:‌جانا! عهد و قرارت این است

شماره ۱۰۵: دل بی غم دلفروز نتوان آورد

شماره ۱۰۶: دی میگفتم دست من و دامن او

شماره ۱۰۷: امروز منم فتاده زان دلکش باز

شماره ۱۰۸: چون نیست امید غمگسارم نفسی

شماره ۱۰۹: ای شمع! کسی که چون تو آغشته بود

شماره ۱۱۰: ای شمع جهان فروز! در هر نفسی

شماره ۱۱۱: ای آتش شمع بر تن لاغر او

شماره ۱۱۲: چون شمع یک آغشته تنها بنمای

این آمار از میان ۲۲۴ بیت شعر موجود در گنجور از اشعار این بخش استخراج شده است.

توجه فرمایید که این آمار به دلایلی از قبیل وجود چند نسخه از آثار شعرا در سایت (مثل آثار خیام) و همینطور یک بیت محسوب شدن مصرع‌های بند قالبهای ترکیبی مثل مخمس‌ها تقریبی و حدودی است و افزونگی دارد.

آمار همهٔ شعرهای گنجور را اینجا ببینید.

وزن‌یابی دستی در بیشتر موارد با ملاحظهٔ تنها یک مصرع از شعر صورت گرفته و امکان وجود اشکال در آن (مخصوصاً اشتباه در تشخیص وزنهای قابل تبدیل از قبیل وزن مثنوی مولوی به جای وزن عروضی سریع مطوی مکشوف) وجود دارد. وزن‌یابی ماشینی نیز که جدیداً با استفاده از امکانات تارنمای سرود اضافه شده بعضاً خطا دارد. برخی از بخشها شامل اشعاری با بیش از یک وزن هستند که در این صورت عمدتاً وزن ابیات آغازین و برای بعضی منظومه‌ها وزن غالب منظومه به عنوان وزن آن بخش منظور شده است.

ردیف وزن تعداد ابیات درصد از کل
۱ مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی) ۲۲۴ ۱۰۰٫۰۰

آمار ابیات برچسب‌گذاری شدهٔ این بخش با قالب شعری در گنجور به شرح زیر است:

ردیف قالب شعری تعداد ابیات درصد از کل
۱ رباعی ۲۲۴ ۱۰۰٫۰۰