ای هرشکنی از سر زلف تو جهانی
وی هر سخنی از لب جانبخش تو جانی
نه هیچ فلک دید چو تو بدر منیری
نه هیچ چمن یافت چو تو سرو روانی
خورشید که بسیار بگشت از همه سویی
یک ذره ندیده است ز وصل تو نشانی
یک ذره اگر شمع وصال تو بتابد
جان بر تو فشانند چو پروانه جهانی
زابروی هلالیت که طاق است چو گردون
با پشت دو تا مانده هرجا که کمانی
چون دایره بی پا و سرم زانکه تو داری
از دایرهٔ ماه رخ از نقطه دهانی
ارباب یقین ده یکیک ذره گرفتند
شکل دهن تنگ تو از روی گمانی
حرف کمرت همچو الف هیچ ندارد
زیرا که تو را چون الف افتاد میانی
مویی ز میان تو کسی می بنداند
گرچه بود آن کس به حقیقت همه دانی
در عشق تو کار همه عشاق برآمد
زیرا که خریدند به صد سود و زیانی
چون لاله دلم سوخته، تن غرقهٔ خون است
تا یافتهام گرد رخت لالهستانی
چون حال من سوخته دل تنگ درآمد
از جان رمقی مانده مرا باش زمانی
عطار جگرسوخته را بود دل تنگ
دل در سر کار تو شد او مانده زمانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف محبت و زیبایی معشوق میپردازد. شاعر از هجران و عشق عمیق خود سخن میگوید و ویژگیهای معشوق را با تشبیهات زیبا بیان میکند. او معشوق را چون خورشیدی بینظیر و باغی پر از گل توصیف میکند و میگوید که هیچکس به اندازه او شایسته عشق نیست. افکار و احساسات او در جستجوی وصال معشوق است و از دردهایی که در این مسیر تحمل کرده، سخن میگوید. در نهایت، شاعر به حال پریشان و دلتنگ خود اشاره میکند و از عطار، شاعر دیگر، یاد کرده که خود نیز دلی تنگ دارد. این شعر بهخوبی عمق عشق و احساسات دردناک ناشی از جدایی را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: ای کسی که با موهای تودرتو و پیچیدهات برای دنیا جذابیت میآفرینی، و هر کلامی که از لبهای تو برمیآید، روح و جانی تازه به زندگی میبخشد.
هوش مصنوعی: نه آسمانی همچون تو که درخشان و زیبا باشد، و نه باغی که مانند تو درخت سرو و خوش قامت داشته باشد.
هوش مصنوعی: خورشید که از هر طرف به دور و بر خود نگریسته، حتی کوچکترین نشانهای از وصالت را ندیده است.
هوش مصنوعی: اگر حتی یک ذره از نور عشق تو به وجود بیاید، جانها فدای تو میشوند مانند پروانههایی که به دور شمع میگردند.
هوش مصنوعی: بر Rooftop هلالی که مانند آسمان به شکل قوسی است، دو طرف آن را مانند پشتی دارد؛ هرجا که قوس و خمیدگی وجود داشته باشد، نمایی از زیبایی و هنر در آن نمایان است.
هوش مصنوعی: چون دایرهای بدون شروع و پایان هستم، به خاطر اینکه تو به من چهره دایرهای از ماه را دادهای، من به نقطهای بینهایت از زیبایی تو مینگرم.
هوش مصنوعی: آقای یقین به تدریج ذراتی را که به هم پیوستهاند، به دست آوردهاند و به خاطر تصور و ظن خود، شکلی از دهان بسته تو را درآوردهاند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که سخن یا حرفی که تو درباره خودت میزنی، هیچ ارزش و معنی خاصی ندارد. چون تو خودت در موقعیتی هستی که به نظر میرسد مانند حرف الف، که در وسط کلمات قرار میگیرد و به تنهایی معنای خاصی ندارد. بنابراین، سخنان تو به تنهایی اثرگذار نیستند.
هوش مصنوعی: اگر کسی موی تو را به درستی ببندد، هر چند او به حقیقت همه چیز را میداند.
هوش مصنوعی: در عشق تو، همه عاشقان به هدف خود رسیدند، زیرا که برای به دست آوردن آن، با وجود سود و زیانهای فراوان، تلاش کردند.
هوش مصنوعی: دل من مانند لالهای سوخته است و جسمم پر از خون شده است. به محض اینکه به دور تو مینگرم، احساس میکنم در میان باغی از لالهها هستم.
هوش مصنوعی: حال من بسیار بد است و دل تنگی باعث شده است که از جانم هم ناآرامی به جا نمانده باشد، فقط کمی زمان میخواهم تا این شرایط را تحمل کنم.
هوش مصنوعی: عطار که دلش به خاطر مشکلاتی که دارد، بسیار گرفته است، به فکر توست و همواره در ذهنش به تو مشغول است؛ او به خاطر این فکر کردن به تو، مدت زمانی را به تنهایی و بیخبری گذرانده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گویم ز دل خویش دهانت کنم ای دوست
گوید نتوان کرد ز یک نقطه دهانی
گویم ز تن خویش میانت کنم ای ماه
گوید نتوان ساخت ز یک موی میانی
ای دوست به صدگونه بگردی به زمانی
گه خوش سخنی گیری و گه تلخ زبانی
چون ناز کنی ناز ترا نیست قیاسی
چون خشم کنی خشم ترا نیست کرانی
مانند میان تو و همچون دهن تو
[...]
روزی که تو آن زلف پر از مشک فشانی
ما را ندهد هیچ کس از مشگ نشانی
زلف تو شکنج است و تو بازش چه شکنجی
جعد تو فشانده است تو بازش چه فشانی
گاه این زبر سیم کند غالیه سائی
[...]
در کف دو زبانیست مرا بسته دهانی
گوید چو فصیحان صفت بیت زمانی
آن کودک عمری که بود کوژ چو پیری
و آواز برآورده چو آواز جوانی
ترکیب بدیعش ز جماد و حیوانست
[...]
ای ترک زبهر تو دلی دارم و جانی
ور هر دو بخواهی به تو بخشم به زمانی
با چون تو بتی زشت بود گر چو منی را
تیمار دلی باشد و اندیشهٔ جانی
از کوچکی ای بت که دهان داری گفتم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.