دلم ز کف سر زلف تو را رها نکند
دل از کمند تو وارستگی خدا نکند
اگرچه خون مرا بیگنه بریخت ولیک
کسی مطالبه از یار خونبها نکند
هر آنکه از کف معشوق جامِ می گیرد
نظر به جانب جام جهاننما نکند
بسوخت سینه ندیدم اثر ز آه سحر
ز من گذشت، کسی بعد از این دعا نکند
به بلبلان چمن از زبان من گویید
به خواب ناز گلم رفته کس صدا نکند
تو بوسه ده که مَنَت جان نثار خواهم کرد
کسی معامله بهتر از این دو تا نکند
بگفتمش که دلت جای عارف است بگفت
کسی به دیر شهان فرش بوریا نکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ترا هجا نکند انوری معاذالله
نه او که از شعرا کس ترا هجا نکند
نه از بزرگی تو زانک از معایب تو
چه جای هجو که اندیشه هم کرانکند
چرا ستمگر من با کسی جفا نکند
جفای او همه کس میکشد چرا نکند
فغان ز سنگدل من که خون سد مظلوم
به ظلم ریزد و اندیشه از خدا نکند
چه غصهها که نخوردم ز آشنایی تو
[...]
سپهر نیک وبد از یکدگر جدا نکند
تمیز گندم و جواز هم آسیا نکند
ز آه وناله افتادگان ملاحظه کن
که تیر مردم بی دست وپا خطا نکند
به لقمه دشمن خونخوار مهربان نشود
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.